تاریخ انتشار :شنبه ۱۹ اسد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۱
کد مطلب : 90620
ساختار فعلی قدرت حاکم در افغانستان، بعد از توافق کلی با طالبان کارایی نخواهد داشت و اگر قرار باشد مناطق شرقی و جنوبی افغانستان را در اختیار طالبان قرار دهند تا یک حکومت خودمختار با دیدگاه اسلامی خودش تشکیل دهد، باید برای قومیت‌های دیگر هم چنین وضعیتی را در نظر بگیرند.
پیرمحمد ملازهی: مذاکرات طالبان و آمریکا به نتیجه خواهد رسید / با صلح آمریکا و طالبان جنگ در افغانستان تمام نخواهد شد
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری که قرار است کمتر از دو ماه دیگر برگزار شود، امریکایی‌ها روند گفتگوهای سیاسی با طالبان را تسریع کرده‌اند تا با شریک کردن این گروه در قدرت سیاسی، پس از ۱۸ سال جنگ، خاک افغانستان را ترک کنند. پس از چند ماه تأخیر و اختلافات سیاسی، افغانستان در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. انتخاباتی که احتمال بروز خشونت‌ها و ادعاهای تقلب، مانند گذشته بر این انتخابات نیز سایه افکنده‌است. تهدید برخی نامزدهای ریاست جمهوری به تحریم انتخابات و افزایش حملات تروریستی از سوی طالبان چالش‌هایی است که افغانستان تا زمان انتخابات با آن دست و پنجه نرم خواهد کرد. علاوه بر این، مذاکرات طالبان و آمریکا که گفته می‌شود در آستانه نهایی شدن است، نگرانی‌ها را نسبت به آینده سیاسی افغانستان افزایش داده‌است، زیرا امریکایی‌ها معتقدند انتخابات آتی افغانستان پس از توافق نهایی صلح با طالبان باید برگزار شود تا زمینه مشارکت این گروه در ساختار قدرت در این کشور فراهم شود. طالبان همزمان با مذاکره با واشینگتن، حملات خود را تشدید کرده تا با ناامن نشان دادن افغانستان، امتیازاتی از امریکایی‌ها دریافت کند.

پیرمحمد ملازهی، کارشناس ارشد مسائل شبه‌قاره و جنوب آسیا معتقد است: «نیازهای داخلی آمریکا سبب تسریع در مذاکرات با طالبان شده‌است، الان به لحاظ تبلیغاتی، دونالد ترامپ و تیمش نیاز مبرمی دارند تا نشان دهند که خروج از افغانستان را شروع کرده‌اند و این‌گونه القا کنند که بعد از این، هزینه‌های جهانی آمریکا کاهش خواهد یافت. این مسئله می‌تواند شانس پیروز شدن ترامپ در انتخابات را افزایش دهد».

ملازهی می‌گوید: «امریکایی‌ها بخش زیادی از نیروهایشان را از افغانستان خارج می‌کنند ولی تعدادی از پایگاه‌هایشان را حفظ می‌کنند، اما اینکه تصور کنیم با توافق طالبان و آمریکا، جنگ در افغانستان تمام خواهد شد، خوش‌بینانه است و گروه‌های دیگر جنگ را به نوع دیگری ادامه خواهند داد.»

در ادامه متن کامل مصاحبه وی با روزنامه ایرانی جوان را می‌خوانید.

در روزهای اخیر اخباری مبنی بر توافقات طالبان و آمریکا بر سر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان منتشر شده و گفته می‌شود دو طرف ۹۰ درصد در مذاکرات پیشرفت داشته‌اند. آیا آمریکا واقعاً به دنبال خروج از افغانستان است؟ چرا؟

در اینکه توافقاتی انجام شده‌است، تردیدی وجود ندارد و زلمای خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان هم این مسئله را تأیید کرده که توافقات عالی صورت گرفته‌است و نشان می‌دهد که چارچوب اصلی توافق مشخص شده و طرفین روی مفاد آن توافق کرده‌اند، اما بحث اصلی این است که ابعاد این توافق چیست و تاکنون مشخص نشده که روی چه مسائلی توافق صورت گرفته ولی گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد که آمریکا پذیرفته‌است که نیروهای خود در افغانستان را از تعداد ۱۴ هزار نفر به ۸ هزار نفر کاهش دهد. همچنین گفته می‌شود طالبان روی دو مسئله توافق کرده‌اند، یک اینکه امریکایی‌ها بخشی از نیروهای خود را خارج کرده و بخشی از نیروها را در سه پایگاه «بگرام، شیندند و قندهار» حفظ کنند که این مسئله جای بحث دارد چراکه شرط طالبان همیشه این بوده که نیروهای آمریکایی و ناتو به‌طور کامل از افغانستان خارج شوند ولی با توجه به واقعیات منطقه‌ای، به نظر نمی‌رسد امریکایی‌ها به‌طور کامل از افغانستان خارج شوند، چون در این صورت باید شکست در افغانستان را بپذیرند و گمان نمی‌رود در شرایط کنونی امریکایی‌ها در موقعیتی قرار داشته باشند که شکست سیاست‌های خود در افغانستان را قبول کنند. من فکر می‌کنم دو طرف مواضع قبلی خود را تعدیل کرده‌اند تا توافقاتی حاصل شود.

مفاد این توافقات دربارهٔ چه موضوعاتی است؟ ظاهراً بخش‌هایی از خاک افغانستان تحت کنترل طالبان قرار می‌گیرد. اگر این‌طور باشد، معنی آن چیست؟

قرار دادن بخش‌هایی از خاک افغانستان تحت کنترل طالبان بخشی از توافقات است. در ابتدا قرار بود ۱۳ منطقه پشتون‌نشین افغانستان را در اختیار طالبان قرار دهند، اما آنچه مطرح است اینکه طالبان یک گروه ایدئولوژیک و انحصارطلب قومی است و این مسئله مانع بزرگی برای روند صلح است. حتی اگر در شرایط کنونی طالبان به شریک شدن در قدرت رضایت بدهند به این معنی نیست که این توافق را رعایت می‌کنند، زیرا طالبان تمامی قدرت در افغانستان را می‌خواهد. به نظر می‌رسد زلمای خلیلزاد، طالبان را متقاعد کرده‌است که این گروه از طریق نظامی نمی‌تواند قدرت را در کابل به دست بگیرد بلکه از طریق سیاسی و سازوکار انتخاباتی شانس بیشتری برای دستیابی به قدرت خواهد داشت. بحث مهمی که وجود دارد موقعیت سایر قومیت‌ها مثل تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ازبک‌ها است که این قومیت‌ها بخشی از قدرت را در کابل در دست دارند. این نیروها الان مدعی قدرت هستند و تا زمانی که برای گرفتن سهمی از قدرت سیاسی تضمین نگیرند، حاضر نمی‌شوند با طالبان کنار بیایند.

در شکل کنونی، ۵۰ درصد قدرت در دست اتحاد شمال است که عبدالله عبدالله نمایندگی آن را بر عهده دارد. اگر به لیست نامزدهای انتخابات افغانستان نگاه کنیم بخش مهمی از این افراد از قومیت‌های غیرپشتون هستند و به راحتی حاضر نمی‌شوند قدرت را به طالبان واگذار کنند. آمریکا از طالبان می‌خواهد در قدرت مشارکت کند و در میان نیروهای مختلف قومی و مذهبی به یک توازن برسد و نظام سیاسی فعلی با حضور دیگر گروه‌های قومی و سیاسی تداوم یابد، چون آمریکا می‌داند که اگر طالبان به سمت قبضه کامل قدرت پیش برود، قومیت‌های دیگر دست به سلاح می‌برند و در واقع جغرافیای جنگ فعلی در جنوب افغانستان به شمال این کشور نیز گسترش خواهد یافت. برای اینکه صلح و ثبات به افغانستان بازگردد، باید ساختار قدرت در افغانستان تغییر یابد. به این معنا که یک نوع سیستم فدرالی را در اصلاح قانون اساسی که قرار است انجام شود، بپذیرند، آن‌طور که طالبان بر اساس توافق با آمریکا مناطق پشتون‌نشین را در دست می‌گیرند و سهمی از قدرت را در کابل به دست می‌آورند هر کدام از قومیت‌های دیگر چنین سهمی را داشته باشند.

به نظرم، ساختار فعلی قدرت حاکم در افغانستان، بعد از توافق کلی با طالبان کارایی نخواهد داشت و اگر قرار باشد مناطق شرقی و جنوبی افغانستان را در اختیار طالبان قرار دهند تا یک حکومت خودمختار با دیدگاه اسلامی خودش تشکیل دهد، باید برای قومیت‌های دیگر هم چنین وضعیتی را در نظر بگیرند. این چیزی است که قبلاً عبداللطیف پدرام، رهبر حزب کنگره ملی افغانستان و عضو پارلمان این کشور مطرح کرده و گفته راه حلی جز فدرالی کردن برای افغانستان وجود ندارد و در غیراین صورت، خطر تجزیه افغانستان را تهدید می‌کند.

اینکه مذاکرات طالبان و آمریکا به خصوص مراحل اخیر آن سرعت گرفته‌است، دلیلش چیست؟ آیا قرار است طالبان هم در انتخابات آتی افغانستان نقشی داشته باشد یا اینکه صرفاً مسائل داخلی آمریکا و انتخابات سال آینده مطرح است؟ مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا چندی قبل گفته بود ترامپ دستور داده تا پیش از انتخابات سال آینده آمریکا نظامیان این کشور خاک افغانستان را ترک کنند؟

واقعیت این است که نیازهای داخلی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری تعیین‌کننده است نه مسئله انتخابات آتی افغانستان. زیرا انتخابات افغانستان فعلاً زیر سؤال است، هر چند اشرف غنی، رئیس‌جمهور افغانستان می‌خواهد انتخابات را در مهرماه برگزار کند ولی طرح‌هایی وجود دارد که در پشت پرده مذاکرات بین طالبان و آمریکا مورد توافق قرار گرفته‌است. اولویت دولت آمریکا مسئله انتخابات افغانستان نیست و در توافقاتی که صورت گرفته به نوعی یک دولت موقت مطرح است تا به مدت یک یا دو سال به کار ادامه دهد و طالبان تمایل دارند که رهبری این دولت را بر عهده بگیرند و این دولت موقت بتواند انتخابات آینده را برگزار کند. چون طالبان دولت اشرف غنی را به رسمیت نمی‌شناسند و حاضر نیستند با این دولت همکاری کنند. عمران‌خان، نخست‌وزیر پاکستان در سفر به آمریکا به این مسئله اشاره کرد که لازم است تا طالبان هم نماینده خود در انتخابات آینده را معرفی کند، اما این انتخابات چه زمانی برگزار شود ابهام دارد و معلوم نیست که انتخابات آتی در موعد مقرر برگزار شود.

دولت فعلی افغانستان قانونی نیست و دوره‌اش تمام شده و هر چه زودتر انتخابات را برگزار کند به نفع خودش است ولی معلوم نیست که امریکایی‌ها هم این دیدگاه را در توافق با طالبان پیش ببرند و آن‌ها هم طرح‌های خود را دارند و دولت وحدت ملی شاید در این طرح‌ها جایگاهی نداشته باشد و دولت موقت مدنظر باشد تا طالبان هم در آن نماینده خود را داشته باشد. در لیست ۱۸ نفره نامزدهای ریاست جمهوری افغانستان همه تفکراتی که در این کشور وجود دارد، حضور دارند؛ بنابراین، نیازهای داخلی امریکاست که تحولات افغانستان را جهت می‌دهد، ترامپ وعده داده بود که از افغانستان خارج می‌شود و همین وعده‌ها سبب شد تا بخشی از افکار عمومی آمریکا به ترامپ رأی بدهند. الان هم به لحاظ تبلیغاتی، ترامپ و تیمش نیاز مبرمی دارند تا نشان دهند که خروج از افغانستان را شروع کرده‌اند و این‌گونه القا کنند که بعد از این، هزینه‌های جهانی آمریکا کاهش خواهد یافت و سربازان این کشور در افغانستان جانشان به خطر نخواهد افتاد، این مسئله می‌تواند به ترامپ در انتخابات کمک کند و شانس پیروز شدنش را افزایش دهد.

با توجه به اینکه دولت افغانستان در مذاکرات آمریکا و طالبان حضور ندارد، در صورت توافق طالبان و واشینگتن، آیا دولت کابل مفاد آن را خواهد پذیرفت؟ حرف‌های مقامات دولتی افغانستان از جمله رئیس‌جمهور نشان می‌دهد آن‌ها از توافقات طالبان و واشینگتن نگرانی‌های جدی دارند؟

دولت افغانستان برای پذیرفتن یا نپذیرفتن مفاد این توافق دستش باز نیست، واقعیت این است که دولت وحدت ملی مشروعیت چندانی ندارد و دوره‌اش تمام شده‌است. طالبان به این دلیل حاضر نیست با دولت وحدت ملی مذاکره کند که معتقدند این دولت دست‌نشانده امریکاست و با فرمول امریکایی‌ها روی کار آمده و قرار بود ۵۰ درصد قدرت در دست عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی باشد که این مسئله اتفاق نیفتاد و اشرف غنی پس از به دست گرفتن منصب ریاست جمهوری، به وعده‌های خود عمل نکرد و عملاً دولت وحدت ملی کارایی خود را از دست داد. طالبان تاکنون با دولت فعلی وارد مذاکره نشده و با افرادی گفتگوهایی را انجام داده که وابسته به دولت نبوده و حتی منتقد دولت بوده‌اند. اگر توافق نهایی بین طالبان و آمریکا حاصل شود، به احتمال زیاد طالبان این آمادگی را خواهند داشت تا با دولت مرکزی افغانستان وارد مذاکره شوند و آتش‌بس را بپذیرند. چون اگر وارد مذاکره با کابل نشود، به این معناست که بخشی از ساختار قدرت را نادیده گرفته و نمی‌توان نادیده گرفتن دولت مرکزی را در بلندمدت ادامه داد.

در اینجا نقش پاکستان بسیار مهم است و انتظار می‌رود پاکستانی‌ها طالبان را وادار کنند با دولت مرکزی مذاکره کند تا شرایط برای انتخابات آزاد فراهم شود و طی آن دولتی که روی کار می‌آید، قطعاً طالبان با آن وارد مذاکره جدی خواهد شد و اگر قرار است صلحی در افغانستان ایجاد شود، باید بین طالبان، نیروهای ارتش و دولت مرکزی باشد. در هر حال اگر طالبان صلح کند باید با دولت مرکزی باشد که چارچوب آن هنوز مشخص نیست، اینکه آیا طالبان خلع سلاح می‌شود یا در ارتش و نیروهای امنیتی ادغام می‌شود باید بر سر جزئیات آن توافق کنند. طالبان امیدوار هستند تا به قدرت کامل برگردند، اما باید منتظر ماند و دید چقدر زمینه برای رسیدن به این هدف فراهم است.

پس به نظر شما دولت وحدت ملی در آینده افغانستان جایی ندارد و باز هم امریکایی‌ها در انتخابات آتی این کشور تصمیم خواهند گرفت؟

الان، دولت وحدت ملی در داخل خود دچار اختلاف است و جناح عبدالله عبدالله منتقد سیاست‌های اشرف غنی است. ۱۱ نفر از نامزدهای ریاست جمهوری افغانستان شورای مشورتی تشکیل داده‌اند و دولت را به تقلب در انتخابات متهم می‌کنند و تهدید کرده‌اند که در صورت اصلاح نشدن سازوکار انتخاباتی، انتخابات را تحریم می‌کنند. با وجود این اختلافات نمی‌توان تصور کرد که اشرف غنی دوباره قدرت را به دست بگیرد، هر چند تلاش می‌کند تا برنامه‌ریزان انتخاباتی، رئیس کمیسیون انتخابات و هیئت نظارت را از افراد مورد اعتماد خود انتخاب کند که این مسئله مورد اعتراض سایر نامزدها قرار گرفته‌است. اگر مجموع شرایط را در نظر بگیریم شانس زیادی برای اشرف غنی باقی نمی‌ماند و او پایگاه قدرتمندی در بین قبایل پشتون ندارد و با حمایت امریکایی‌ها روی کار آمد و در صورتی که حمایت آمریکا نباشد، نمی‌تواند پیروز شود.

باتوجه به اینکه طالبان یک گروه منسجم و یکدست نیستند و برخی از شاخه‌های طالبان در روند مذاکرات صلح حضور ندارند، آیا احتمال دارد که این شاخه‌ها به سمت روسیه و چین گرایش پیدا کرده و با نتایج توافقات انجام شده آمریکا با شاخه اصلی طالبان مخالفت کنند؟

احتمال دارد. به خصوص که کشورهای روسیه و چین که در عرصه بین‌المللی تعیین‌کننده هستند و همچنین کشورهای همجوار مثل ایران، ترکمنستان و ازبکستان و حتی کشورهایی مثل ترکیه، عربستان سعودی و هند به سادگی حاضر نمی‌شوند همه چیز را از دست بدهند. جناح‌های مختلفی در طالبان وجود دارد، یکی از این جناح‌ها، که شورای کویته است در حال مذاکره با امریکاست و علاوه بر این شوراهای دیگری از جمله شبکه حقانی، شورای پیشاور، ننگرهار و دیگر گروه‌ها وجود دارند که همگی تحت نام طالبان فعالیت می‌کنند و همه این گروه‌ها برای خود ظرفیت‌هایی دارند؛ بنابراین طالبان شامل گروه‌های مذهبی و قومی متفاوتی هستند که دارای اختلافاتی نیز با هم می‌باشند.

جناح‌هایی از طالبان که تصور می‌شود با توافق طالبان و آمریکا همخوانی نداشته باشند و منافع‌شان در این توافق تضمین نشود، ممکن است به سمت روسیه و چین گرایش پیدا کنند. قبلاً هم امریکایی‌ها ادعا کرده بودند که نشانه‌هایی از همکاری طالبان با روسیه و چین وجود دارد. امریکایی‌ها نیز نگران هستند که آن بخش از طالبان که به گفتگوهای صلح نپیوسته‌اند در آینده مورد حمایت روسیه و چین قرار گیرند، بنابراین آمریکا نیز متمایل به حضور دیگر بازیگران بین‌المللی دخیل در افغانستان در گفتگوها و فرایند صلح است تا تعهدات طالبان از سوی دیگر گروه‌های مخالف به چالش کشیده نشود.

واقعیت این است که روسیه و چین هم با آمریکا بر سر مسئله افغانستان به یک تفاهمی می‌رسند. نشست اخیری که در پکن در سطح معاونان وزرای خارجه روسیه، چین و آمریکا برگزار شد، چینی‌ها اعلام کردند که پاکستان هم باید در این گفتگوها حضور داشته باشد و نشست چهارجانبه‌ای تشکیل شد. ظاهراً نگرانی روسیه و چین از جانب طالبان نیست بلکه از سوی گروه تروریستی داعش است که از خاورمیانه به افغانستان گسیل شده‌است. باتوجه به اینکه افرادی از اویغورها، تاجیک‌ها و ازبک‌ها در کنار داعش در سوریه و عراق می‌جنگیدند در صورت اعزام آن‌ها به آسیای مرکزی، امنیت روس‌ها تهدید می‌شود.

نگرانی روس‌ها این است که آمریکا و طالبان باید تضمین بدهند که اجازه نمی‌دهند اعضای داعش علیه روس‌ها وارد عمل شوند. نگرانی چین هم از بابت مسئله سین کیانگ است و نهضت اسلامی ترکستان شرقی که در کنار داعشی‌ها بوده خطری برای امنیت چین است. چین نمی‌خواهد افغانستان دوباره پایگاهی برای اویغورها شود و امنیت چین را به خطر بیندازد. به نظرم، در نشست پکن یک تفاهمی بین روسیه، آمریکا و چین به دست آمده تا اجازه ندهند داعش از افغانستان به عنوان پایگاهی برای حمله به مرزهای چین و روسیه استفاده کند. اگر این توافق به وجود آمده باشد، به نظر نمی‌آید که روسیه و چین به صورت جدی بخش‌های ناراضی طالبان را مورد حمایت قرار دهند و طرح‌های آمریکا را به شکست بکشانند. روسیه و چین اگر منافع خودشان را تضمین‌شده ببینند، از طالبان به عنوان ابزاری علیه منافع آمریکا استفاده نخواهند کرد.

به نظر می‌رسد طالبان هم به دولت آمریکا اعتماد ندارد و به همین منظور خواهان نظارت قدرت‌هایی مثل روسیه و چین در توافقات نهایی با واشینگتن شده‌است، تا تضمین‌های لازم را بگیرد. در مذاکرات صلح طالبان با آمریکا امکان حضور دیگر بازیگران بین‌المللی نیز وجود دارد؟

بر اساس یک تجربه جهانی گفته می‌شود هر نوع صلح و توافق منطقه‌ای بدون مشارکت دیگر بازیگران عمده جهانی امکان‌پذیر نیست و به سرانجام نخواهد رسید. طالبان نیز این تجربه را دارند و به این نتیجه رسیده که اگر قرار بر توافقی در مورد افغانستان باشد، تضمینی برای پایداری این توافق وجود نخواهد داشت؛ بنابراین طالبان به دنبال آن هستند تا به منظور تضمین بلندمدت حضورشان در قدرت در هر نوع توافقی که صورت می‌گیرد، روسیه، چین، اروپا و کشورهای منطقه و همسایه افغانستان از جمله پاکستان نیز حضور داشته باشند و در توافق دخیل باشند تا نوعی تضمین همه‌جانبه باشد تا در مراحل بعدی امریکایی‌ها نتوانند این توافق را نقض کنند، به‌ویژه آنکه دولت ترامپ به شدت دارای مواضع متناقض و متزلزل است؛ بنابراین احتمال دارد طالبان با آمریکایی نیز در مورد حضور دیگر قدرت‌ها و کشورهای منطقه به توافقاتی دست یابند؛ بنابراین ممکن است در مراحل پایانی مذاکرات میان طالبان و آمریکا، دیگر کشورها نیز در این مذاکرات و توافقات مشارکت داده شوند.

گروه طالبان همزمان با مذاکرات صلح، حملات و انفجارهایی را در مناطق مختلف افغانستان انجام می‌دهد. وقوع انفجارها همزمان با مذاکرات صلح از سوی طالبان به چه دلیل و هدفی صورت می‌گیرد؟ آیا این حملات یک تاکتیک مذاکراتی است یا دلایل دیگری در اجرای این عملیات‌ها وجود دارد؟

شورای کویته به عنوان اصلی‌ترین جریان طالبان که بیشترین نیرو و امکانات را در اختیار دارد در حال مذاکره با امریکاست و اگر عملیات‌های انفجاری اخیر در افغانستان از سوی این بخش از طالبان صورت گرفته باشد، به این معناست که طالبان در همان حال که مذاکره می‌کند، می‌خواهد این مذاکرات را از موضع قدرت به پیش ببرد و دولت افغانستان و آمریکا را در وضعیتی قرار دهند که حداکثر امتیازات و سهم از قدرت را در آینده به دست آورند؛ بنابراین مذاکره طالبان همزمان با انجام عملیات انفجاری در افغانستان با هدف دستیابی به قدرت صورت می‌گیرد. در واقع از دید امریکایی‌ها طالبان در قدرت می‌توانند شریک شوند، اما از دید طالبان گفتگوها برای دستیابی کامل به قدرت است و با همین هدف نیز طالبان همزمان با مذاکره برخی عملیات‌های انفجاری و جنگی را دنبال می‌کنند.

در کل شما چشم‌انداز این مذاکرات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

جنگ در افغانستان به بن‌بست رسیده‌است. نه امریکایی‌ها توانسته‌اند طالبان را از بین برده و از صحنه خارج کنند و نه طالبان توانسته‌اند همانند آنچه نیروهای افغان با ارتش شوروی کردند، امریکایی‌ها را از افغانستان اخراج کنند. به نظر من، مذاکرات طالبان و آمریکا به نتیجه خواهد رسید، اما اینکه آیا این مذاکرات به صلح کامل در افغانستان منجر می‌شود به نظرم نه. اما امریکایی‌ها بخش زیادی از نیروهایشان را از افغانستان خارج می‌کنند ولی تعدادی از پایگاه‌هایشان را حفظ می‌کنند، زیرا اهداف راهبردی در افغانستان دارند.

از آن جایی که این مذاکرات در پشت پرده انجام می‌شود، یک‌سری ابهامات نیز وجود دارد، هرچند تردیدی در پیشرفت مذاکرات نیست. در واقع طالبان از آمریکا می‌خواهد نظامیان خارجی از افغانستان خارج شوند و فضا برای بازگشت نیروهای طالبان به صحنه سیاسی فراهم شود، اما اینکه تصور کنیم با توافق طالبان و آمریکا، جنگ در افغانستان تمام خواهد شد، خوش‌بینانه است. چون شرایط به گونه‌ای است که نیروهای متعددی در افغانستان وجود دارند که می‌خواهند به نوع دیگری به جنگ ادامه دهند. البته بخشی از طالبان بر اساس توافقات انجام شده، در قدرت شریک می‌شود و هدفش این است که در بلندمدت قدرت را به‌طور کامل به دست بگیرد. الان در داخل طالبان به لحاظ تفکر یک دگردیسی ایجاد شده‌است، گروهی که قبلاً معتقد بودند میز مذاکره دروازه جهنم است، الان در حال مذاکره با آمریکا هستند و تغییراتی در ساختارهای این گروه انجام شده‌است. طالبان فعلی با طالبان دوره ملاعمر تفاوت‌هایی دارد و در گذشته دیدگاه‌های عمیق مذهبی را دنبال می‌کرد ولی الان واقع‌بین‌تر شده‌اند. طالبان، کشورهای اسلامی و ساختارهای سیاسی آن‌ها را دیده‌است و می‌داند که تغییرات مذهبی در این کشورها انجام شده و به نظر نمی‌آید که طالبان به تفکرات سابق خود وفادار باشند.

البته به نظر می‌رسد آمریکا با حامیان طالبان از جمله پاکستان و عربستان سعودی نیز توافقاتی داشته‌است تا طالبان را به سمت یک راه حل سیاسی سوق دهند و در آن راه حل سیاسی هم هدف پاکستان و هم عربستان و هم طالبان تأمین شود؛ بنابراین احتمال دارد که ساختار آتی افغانستان به سمت نوعی فدرالیسم حرکت کند و امریکایی‌ها نیز همین فدرالیسم را در افغانستان در نظر خواهند داشت.

باتوجه به اینکه طالبان در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در ماه سپتامبر مشارکت نخواهد داشت به نظرتان طالبان چه برنامه‌هایی برای انتخابات دارد؟ از طرفی، برخی نامزدهای انتخابات تهدید کرده‌اند که اگر سازوکار انتخاباتی اصلاح نشود، انتخابات را تحریم خواهند کرد. با وجود این، شما افق انتخابات آتی افغانستان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من فکر می‌کنم این انتخابات زیر سؤال است و خیلی نمی‌توان امیدوار بود که در موعد مقرر برگزار شود و حتی اگر برگزار شود نمی‌تواند راه حلی پیدا کند؛ بنابراین، احتمال اینکه انتخابات به تعویق بیفتد زیاد است ولی اشرف غنی به سادگی زیر بار این مسئله نمی‌رود، چون در هر حال اگر این انتخابات برگزار نشود دیگر شانسی برای دولت کنونی وجود نخواهد داشت تا بتواند نقشی در ساختار سیاسی داشته باشد، زیرا ابتکار عمل از دستشان خارج خواهد شد. دولت می‌خواهد انتخابات را در موعد مقرر برگزار کند ولی این اولویت امریکایی‌ها نیست و طالبان هم مخالف است و به نظر نمی‌رسد این گروه انتخاباتی را به رسمیت بشناسند که دولت وحدت ملی آن را برگزار کرده باشد. از طرفی، اختلافات بین عبدالله عبدالله و اشرف غنی هم در داخل دولت افزایش یافته و احتمال اینکه به جای برگزاری انتخابات دولت موقتی تشکیل شود، زیاد است.

منبع: روزنامه جوان
https://payam-aftab.com/vdcgz39y.ak9zx4prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

0