پیام آفتاب: سید حسین عالمی بلخی، یکی از اعضای تیم اصلاحات و همگرایی، در مصاحبه اختصاصی با پیام آفتاب، به توضیح برخی از مسائل جاری سیاسی در کشور پرداخته و جریانهای رخداده در مسیر دور دوم انتخابات را توضیح داد.
پیام آفتاب: سید حسین عالمی بلخی، یکی از اعضای تیم اصلاحات و همگرایی، در مصاحبه اختصاصی با پیام آفتاب، به توضیح برخی از مسائل جاری سیاسی در کشور پرداخته و جریانهای رخداده در مسیر دور دوم انتخابات را توضیح داد.
به گزارش پیام آفتاب، جناب آقای سید حسین عالمی بلخی، یکی از چهرههای سیاسی افغانستان و عضو تیم اصلاحات و همگرایی، در مصاحبه اختصاصی با پیام آفتاب، به توضیح برخی از مسائل جاری سیاسی در کشور پرداخته و جریانهای رخداده در مسیر دور دوم انتخابات را توضیح داد. متن کامل مصاحبه جناب آقای عالمی در ذیل آمده است:
آقای عالمی با تشکر از وقتی که در اختیار پیام آفتاب قرار دادید، لطفاً به جهت آشنایی مخاطبین ما با فعالیتهای سیاسی خود، اشارهای داشته باشید به اینکه فعالیتهای شما در حال حاضر در قالب کدام حزب سیاسی است؟ و توضیحاتی در خصوص این حزب و همکاران خود داشته باشید.
حزب اعتدال افغانستان، پس از تشکیل نظام جدید از تعدای شخصیتهای سیاسی و جهادی همانند سیدحسن صفایی رئیس شورای مرکزی، هادی بلخی، استاد رضایی، شیخ باقرسلطانی، روحالله عالمی، حنیف قاسمی، و... اعضای شورای مرکزی آن شکل گرفت. این حزب به صورت رسمی در وزارت عدلیه راجستر گردید. من در ابتدابه حیث عضو شورای مرکزی با ایشان فعالیت نمیکردم. اما بر اساس درخواستهای مکرری که از سوی شورای مرکزی حزب از بنده صورت گرفت، در نهایت امسال به جمع این دوستان پیوستم و در حال حاضر به حیث رئیس شورای مرکزی این حزب مشغول به فعالیت میباشم.
آقای عالمی بپردازیم به مسئله انتخابات که اصلیترین و داغترین مسئله حاضر در سیاست کشور است. چطور شد که شما و تیم آقای شیرزی در دور دوم انتخابات تصمیم به ائتلاف با تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری داکتر عبالله گرفتید؟ در حالیکه احتمال بیشتر این بود که آقای شیرزی به دلیل قرابتهای قومی ومحرکهایی ازاین قبیل به سمت تیم تحول و تداوم به رهبری اشرف غنی بروند؟
همانطوری که میدانید من در دور اول انتخابات به حیث معاون اول آقای شیرزی بودم، در اولین نشستی که با شیرزی داشتیم با ایشان مطرح کردیم که در مورد آینده چه فکر میکنید و چه برنامهای دارید؟ ایشان گفتند به نظر من از زمانی که در افغانستان محراب و منبر از حکومت جداشد، کشور به سمت تباهی و خرابی رفته است و هر زمانی که محراب و منبر با حکومت یکجا شود، کشور آباد خواهد شد. در صورتی که ما کامیاب شویم تمام تلاش مااین خواهدبود که دوباره محراب و منبر رابا حکومت یکجا بسازیم.
این حرف آقایشیرزی عبارت آخری این بود که دین از سیاست جدا نیست و مشکل کشور ما همانطور که در اکثر کشورهای دنیا امروزه مشاهده میشود سکولاریزم و جدایی دین از سیاست است این همان چیزی بود که ما هم میخواستیم.
دوم اینکه کار باید به اهل کار سپرده شود و ما معیارهای قومی را سرلوحه کار خود قرار نمیدهیم وما به سمتی حرکت میکنیم که شایستگیها ملاک قرار گیرد نه مسائل قومی.
سومین معیاراین بود؛ کسانی که در جهاد افغانستان شرکت داشتند دلسوزتر وبرای اداره کشور قابل اعتماد ترند لذا اولویت ما کار با مجاهدین است.
این معیارهای ماهم در دور اول و هم در دور دوم بود. در دور دوم هم آقای شیرزی اعلام کرد که ما به خاطر قوم و ارزشهای قومی نمیتوانیم از دین و ارزشهای جهادی بگذریم و ما به خاطر اسلام و دین و ارزشهای جهادی با داکتر عبدالله همکاری کردیم. آقای شیرزی به صراحت اعلام کرد که به خاطر اعتلای وطن باید از مسائل قومی اجتناب کنیم و برای تأمین وحدت ملی ارزشهای دینی و جهادی را ملاک فعالیتهای سیاسی خود قرار دهیم نه قومی را.
آقای عالمی یک احتمال دیگری که در آن زمان در مورد پیوستن تیم آقای شیرزی به تیم اصلاحات و همگرایی مطرح بود این مسئله بود که بین ایشان و شخص رئیس جمهور از زمان دومین دور انتخابات ریاست جمهوری کدورتهایی وجود داشت، از طرفی، گمانهزنیهایی وجود داشت که ارگ با تیم اشرفغنی زد و بندهای سیاسی داشته باشد و همین مسئله باعث شده است که آقای شیرزی به سمتی مخالف با تمایل رئیس جمهور رفته باشد که همان تیم داکتر عبدالله باشد، این مسئله در نظر شما صحت دارد؟
برخی مسائل سیاسی است که کارشناسان و اذهان عمومی مردم در مورد آن تحلیل هاو زوایای مختلفی را مطرح میکنند، اما تمام مسئله در خصوص پیوستن تیم آقای شیرزی به تیم اصلاحات و همگرایی همانی بود که خدمت شما عرض کردم و جدای از این سه معیار چیز دیگری واقعیت ندارد.
آقای عالمی، به هر حال تیم شما و آقای شیرزی با تیم اصلاحات و همگرایی ائتلاف کرده و انتخابات دور دوم هم برگزار گردید، و از آوان برگزاری دور دوم انتخابات، تیم اصلاحات به شکل گسترده اعتراضات خود را در مورد وقوع تقلبهای سازمان یافته و گسترده اعلام داشت. اوج این اعتراضات زمانی بود که نتایج دور دوم علیرغم تمایل تیم اصلاحات و همگرایی از سوی کمیسیون مستقل انتخابات اعلام شد و داکتر عبدالله در جلسهای در خیمه لویه جرگه اعلام کرد که دولت موازی که برگرفته از آرای واقعی و پاک مردم افغانستان باشد را تشکیل میدهد. شما به عنوانی عضوی از تیم اصلاحات، بفرمایید که این اعتراضات آیا سازمان یافته از سوی تیم اصلاحات بود؟ اگر سازمان یافته بود تا کجا قصد داشت پیش برود؟ آیا همانطور که برخی طرفداران تیم اصلاحات در فضای مجازی اعلام آمادگی برای مبارزه مسلحانه کردند قرار بود اعتراضات از شکل مدنی به حالت مسلحانه تغییر شکل دهد؟
تشکیل دولت موازی چیزی است که سایرین برداشت کردهاند. تیم اصلاحات مدارک و شواهد مستدلی را در خصوص تقلب ارائه داد. اما هیچ رسیدگی در این خصوص از طرف کمیسیون مستقل انتخابات صورت نگرفت. جالب اینکه وقتی کمیسیون نتایج آرای ابتدایی را اعلام کرد، شخص رئیس کمیسیون اعلام کرد که ما مدعی نیستیم که نتیجه اعلام شده نتیجه آرای کاملاً شفاف و عاری از تقلب باشد، اما ما دربارهٔ جداساختن آرای تقلبی خود را موظف نمیدانیم، اگرکسی شکایتی داشته باشد به کمیسیون شکایات انتخاباتی مراجعه کند.
این در حالی است که ماده ۵۸ کمیسیون مستقل انتخابات این کمیسیون را موظف میکند که پیش از اعلام نتایج ابتدایی، آرای ناپاک را از آرای پاک تفکیک کند و نتیجه شفاف را اعلام کند و قانون این کمیسون را مکلف کرده است که اگرشکایتی دراین رابطه وجودداشته باشد باید رسیدگی کند.
بر این اساس تیم اصلاحات و همگرایی پس از اعلام این نتایج، تصمیم گرفت که این نتیجه را نپذیرد وبه مردم مراجعه نماید پیامی که ازمردم دریافت شد این بود که تیم اصلاحات وهمگرایی دولت منتخبی راکه برگرفته از آرای پاک مردم باشداعلام کند؛ و این به معنی تشکیل دولت موازی و دولتی در کنار دولت دیگر نیست اگر این دولت اعلام می شددولت دیگری به رسمیت شناخته نمیشد تادولت موازی مطرح شود.
رهبر تیم اصلاحات وهمگرایی باخردمندی برخورد کرد و از مردم خواست برای وی مهلت دهند دراین مورد تصمیم بگیرد. در نهایت با وساطت وزیر خارجه آمریکا تصمیم بر این شد که صد فی صد صندوقهای رأی تفتیش و بازشماری شود، این در حالی است که خواسته ما تنها بازشماری آرای یازده هزار صندوق رأی بود.
آقای عالمی اما تشکیل دولت به نحوی که تیم اصلاحات و همگرایی قصد آن را داشت، یک سازوکار فراقانونی بود که در قانون پیش بینی نشده بود! معذرت میخواهم، آیا تقلب رئیس دارالانشای کمیسیون مستقل انتخابات یک سازوکار قانونی بود؟
در قانون انتخابات آمده است در صورت عدول هر یک از اعضای کمیسیون مستقل انتخابات از بیطرفی، وی عضویت خویش درکمیسیون را ازدست میدهد. در حال حاضراعضای کمیسون، نه تنهااز بی طرفی عدول کردند بلکه به خاطرحمایت از تقلب به نفع یک کاندید معین، کمیسیون مستقل انتخابات مشروعیت خود را از دست داده است و نظر تیم اصلاحات و همگرایی بر این بودکه کمیسیون مستقل انتخابات، صلاحیت بررسی آرا نتیجهگیری ازانتخابات واعلام آن را ندارد.
وقتی که کمیسیون حیثیت حقوقی خود را با زیر پا گذاشتن قانون اساسی، قانونی انتخابات و نیز سوگندی که خورده بودند، باسؤال مواجه ساخت عمل کردن به تصمیم آنها خلاف قانون بود، نه مقابله با آن. البته در حال حاضرنیز حضور ناظرین تیمها و ناظرین بینالمللی است که به کار این کمیسیون مشروعیت میدهد.
اشاره نکردید که اعتراضات قرار بود تا کجا ادامه پیدا کند؟
اعتراضات باید تا جایی ادامه پیدا میکرد که یک راهکار مناسب برای خروج از بحران وحاکمیت رأی مردم پیدا شود، و صحبتی از اقدامی مسلحانه در تیم اصلاحات صورت نگرفت و ضرورتی هم بر این مسئله نبود.
اما بعد از حصول توافق میان دو نامزد با وساطت وزیر خارجه آمریکا، همانطور که اشاره کردید، علیرغم اینکه شما درخواست تفتیش ۱۱ هزار صندوق رأی را داشتید اما در نهایت بنابراین شد که تمام آرای اخذ شده مورد تفتیش واقع شود، جدای از مسائلی که در رسانهها در خصوص محتوای این توافق مطرح شد، چه چیزی باعث شد که به این سرعت طرفین به چنین فیصلهای تن دهند؟ در حالی که پیشتر هر کدام از دو نامزد از مواضع خود عقبنشینی نمیکردند؟
مجموع مسائل مطرح شده در جلسه در مطبوعات به صورت کامل منتشر شد، تمام مسائل از جمله تفتیش آرا، تهیه چک لیست برای ابطال آرا، لایحه ابطال آرا و طرزالعمل آن کلیاتی بود که در آن جلسه مورد توافق واقع شد اما در مورد جزئیات آن هنوز هم اختلاف نظرهایی وجود دارد و تمام این مسائل در رسانهها منتشر شده است.
اما آقای عالمی چطور شد که داکتر عبدالله که پیشتر اعلام کرده بود به هیچ وجه روی آرای مردم مصالحه نمیکند، و به هیچ وجه تن به تشکیل دولت ائتلافی نمیدهد، و نیز داکتر اشرف غنی که تفتیش آرا را قبول نمیکرد، به این سرعت و در یک جلسه به چنین توافقی دست یافتند؟
مطالبی که گفته شد، در بخش تخنیکی بود، توافقاتی که در بخش سیاسی صورت گرفت هم کاملاً در رسانهها منتشر شدتمام مطالب همان بود. در مسائل سیاسی قرار بر این شد که پس از تفتیش آرا هر کس در مقام اول قرار گرفت رئیسجمهوراست و طی یک فرمان ریاست اجرایی راایجاد مینماید. شخصی که در مقام دوم قرار گرفت رئیس اجراییه رامعرفی میکند و رئیس اجراییه تا دو سال وظیفه و صلاحیتهای صدر اعظم را دارد، پس از دو سال با تشکیل لویه جرگه، پیشنهاد ایجاد تغییراتی در قانون اساسی و تغییر نظام از ریاستی به سمت صدارتی و یانیمه ریاستی داده خواهد شد.
همچنین ریاست جمهوری طی یک فرمان، مقام اپوزیسیون را با همان حیثیت حقوقی و قانونی اپوزیسیون ایجاد میکند و تعیین رهبر اپوزیسیون به عهده کاندیددوم است. در بخشهای امنیتی، اقتصادی ونهادهای مستقل پستها به صورت مساویانه تقسیم خواهد شد.
برخی پستها مانند وزارتها، قضا وولایتها توسط رئیس جمهور و با مشورت رهبر اپوزیسیون به نحوی انتخاب خواهد شد که به صورت عادلانه بین هر دو تیم تقسیم شود. اما در مورد اینکه شما گفتید که چطور شد که به یک باره تیم اصلاحات و همگرایی به این توافق تن در داد، بنده از طرف تیم اصلاحات و همگرایی به شما گفته میتوانم که تنها تأکید این تیم بر شفافیت بود، و زمانی که طی یک پروتوکل قرارشداین شفافیت تأمین شود، موردقبول واقع شد.
آقای عالمی چه تفاوتی میان دولت وحدت ملی توافق شده با دولت ائتلافی وجود دارد؟ آیا صرفاً تفاوت در لفظ است یا در کاربرد و در عمل هم تفاوتی وجود دارد؟ برداشت شما در این مورد چیست؟
ببینید دولت وحدت ملی در تمام دنیا در حالی بوجود میآید که بنبست سیاسی رخداده و چارچوبهای حقوقی یک نظام که در قانون پیش بینی شده جوابگوی حل بحران نباشد، در افغانستان همزمانی که کمیسیون مستقل انتخابات حیثیت حقوقی خود را از دست میدهد واین نهاد قانونی پاسخگوی اعمال ارزشهای دموکراسی و خواست مردم نتوانست باشد، بحران به وجود آمد راه حل این بحران تشکیل دولت وحدت ملی است؛ بنابراین تفاوت دولت وحدت ملی بادولت ائتلافی یک تفاوت بنیادی در نحوه تشکیل است. دولتهای ائتلافی بین احزاب سیاسی و نسبتاهمسو در پی نرسیدن آرای شان به حد نصاب قانونی تشکیل میشود اما دولت وحدت ملی ازجریانهای متخالف وطرفهای حاضر در مناقشه که در مهار کردن بحران میتوانند نقش ایفاکنند تشکیل میشود؛ بنابراین دولت وحدت ملی به هیچ وجه دولت ائتلافی نیست.
آقای عالمی این دولت وحدت ملی که در حال تشکیل شدن است چکیده و عصاره ۱۱ تیم انتخاباتی و در بردارنده افکار، عقاید و برنامههای مختلف و چهرههایی است که هر کدام به نحوی قصد سهیم شدن در دولت را دارند، آیا این دولت به نظر شما کارایی لازم را در عرصه مدیریت کشور دارد یا اینکه هدف تشکیل دولت وحدت ملی عبور از بحران در کشور میباشد و هیچ تأملی در خصوص آینده آن نشده است؟
یکی از خصیصههای دولت وحدت ملی داشتن حالت گذار آن است و این دولت دوامدار نیست. قطعاً این دولت تشکیل میشود برای خروج از بحران و مقدمهسازی و زمینهسازی برای تشکیل یک ساختار سیاسی جدید و یک دولت در حالت ثبات. در ساختار توافق شده برای دولت وحدت ملی هم همین حالت گذار دقیقاً در نظر گرفته شده است.
شما ببینید که توافق بر این است که این دولت مدت دو سال باید رئیس اجراییه داشته باشد و پس از دو سال لویه جرگه تشکیل و ساختار جدیدی برای دولت ایجادمی نماید. در واقع در دوره حاکمیت دولت وحدت ملی، تغییراتی در سیستم حاکمیت ایجاد میشود که تضمین کننده ثبات ساختار سیاسی در آینده باشد. قطعاً در حالتی که کشور در بحران قرار گرفته، شریک کردن تمامی طرفهای دخیل در بحران به منظور تعیین یک ساختار سیاسی با ثبات و حرکت به سمت این ثبات ضروری به نظر میرسد.
آقای عالمی، در آخرین نوبتی که تیم اصلاحات و همگرایی از روند تفتیش آرا کناره گیری کرد، توافقی میان این تیم و کارشناسان فنی سازمان ملل صورت گرفت که منجر به اعتراض تیم تحول و تداوم شد، مشخصا میشود توضیح دهید که این توافق چه بود که موجب اعتراض تیم داکتر اشرف غنی شد؟
بله؛ این توافق در خصوص مسائل تخنیکی و چگونگی تهیه چک لیست برای تفتیش آرا بود. به صورتی که اختلاف بر سر دو ماده ۱۲ و ۱۶ چک لیست آرا بود.
مشخصا اگر عرض کنم، تیم تحول و تداوم ماده ۱۶ لایحه تفتیش آرا را تا آن زمان قبول نکرده بود، این ماده مشخص میکند که اگر در یک مرکز رأیگیری، میزان آرای کسب شده در دوره قبلی صفر بوده است و در این دوره دچار افزایش ناگهانی تا بیش از ۵۰۰ رأی شده است، آرای این صندوق باید باطل اعلام شود. تیم تحول و تداوم این معیار را قبول نکرد.
انتهای پیام/.