شکی نیست که جنبش اخـــوانالمسلمیـن از مهــمترین حرکتهای اسلامی تاریخ معاصر در دنیای اسلام است و طی ۷۵ سال گذشته، تأثیرات شگرفی در حوادث منطقه خاورمیانه و جهان اسلام و عرب داشته است.
شکی نیست که جنبش اخـــوانالمسلمیـن از مهــمترین حرکتهای اسلامی تاریخ معاصر در دنیای اسلام است و طی ۷۵ سال گذشته، تأثیرات شگرفی در حوادث منطقه خاورمیانه و جهان اسلام و عرب داشته است.
شکی نیست که جنبش اخوانالمسلمین از مهمترین حرکتهای اسلامی تاریخ معاصر در دنیای اسلام است و طی ۷۵ سال گذشته، تأثیرات شگرفی در حوادث منطقه خاورمیانه و جهان اسلام و عرب داشتهاست. البته این جمعیت یا حزب نیز همچون سایر احزاب و جریانهای سیاسی مراحل تاریخی مختلفی را سپری کردهاست که میتوان به مهمترین آنها به شرح زیر اشاره کرد:
***
۱ـ مرحله اول (تأسیس):
این دوران، از بنیانگذاری در سال ۱۹۲۸ م توسط شهید «حسن البنّاء» شروع میشود. در این مرحله، اخوانالمسلمین از لحاظ تئوریک و ساختار سازمانی با رهبری مرشد اول و مؤسس آن شکل گرفت و با ترور حسن البنّاء در ۱۲ فوریه ۱۹۴۹ توسط عوامل ملک فاروق و به دستور انگلیس و آمریکا، طبق اسناد موجود، به پایان رسید.
۲ـ مرحله دوم (همکاری):
این مرحله با انتخاب «حسن الهضیبی» به عنوان مرشد دوم و سقوط نظام منحوس پادشاهی در مصر شروع میشود. در این مرحله، میان رهبران اخوانو افسران آزاد همراهی و وفاق کامل وجود داشت و سازمان نظامی اخواندر تغییر رژیم، کاملاً با گروه افسران آزاد همکاری کرد، ولی متأسفانه این دوره با سلطة مستبدانه عبدالناصر و سرکوب تمامی مخالفان و دگراندیشان، به پایان رسید.
۳ـ مرحله سوم (تقابل):
افسران آزاد با دستگیری رهبران اخوانالمسلمین و اعدام برخی از آنها، همچون شهید «عبدالقادر عوده» و شهید «شیخ محمد فرغلی» و دیگران، در تلاش بودند که پایگاه مردمی اخوانرا نابود کنند و قدرت و سلطه را در انحصار خود قرار دهند که با سرکوب وحشیانه و اعدام رهبران اخوانهمراه بود. این مرحله با مرگ ناصر در سال ۱۹۷۰ خاتمه یافت. اعدام شهید سید قطب و صالح عشماوی از آخرین جنایات ناصر قبل از مرگ بود.
۴ـ مرحله چهارم (آزادی تاکتیکی):
این مرحله با به قدرت رسیدن سادات آغاز شد. سادات برای مقابله با قدرت طلبی ناصریستها و کمونیستها، اخوانیها را از زندانها آزاد کرد. اخوانالمسلمین در این مرحله، تحت رهبری شیخ «عمر التلمسانی» مرشد سوم، به ترمیم و ساماندهی تشکیلات و افشاگری جنایات حکومت فردی و دیکتاتوری ناصر و دوران حاکمیت وی پرداخت.
۵ـ مرحله پنجم (تقابل و تضاد):
این مرحله با دستگیری مجدد اخوانیها در سال ۱۹۷۹ توسط سادات آغاز شد. اخوانالمسلمین انتقادات شدیدی از سیاست سازشکارانه سادات و برقراری صلح ننگین با رژیم اشغالگر فلسطین کردند و نظام با ترفندهای سیاسی و امنیتی، به سرکوب آنها و دیگر مخالفین روند کمپ دیوید پرداخت و زندانهای مصر از نو مملو از مخالفین شد.
رئیسجمهوری کنونی مصر حسنی مبارک نیز، همچنان از سیاست سادات و ناصر در مبارزه و محدودسازی رشد فرایند پایگاههای اجتماعی جنبش اخوانالمسلمین، پیروی میکند و تلاش دارد با ترفندهای سیاسی و حقوقی، اخوانالمسلمین را در صحنه سیاست مصر منزوی نگه دارد که با همکاری و موافقت کامل آمریکا و اسرائیل همراه است، ولی به رغم تمامی فشارها و سرکوبهای مستمر، حرکت اخوانبه فعالیت خود ادامه میدهد و ساختار تشکیلاتی اخوانالمسلمین در مصر الگویی همچنان تاریخی، برای تشکل گروهها و سازمانها و احزاب اسلامی جهان عرب و اسلام به شمار میرود و به طور سنتی روی جریانات سازمانی و فکری تشکیلات اسلام سیاسی، تأثیر میگذارد.
البته باید مشکلات تشکیلاتی اخوانالمسلمین را هم در سطح محلی (مصر) و هم در سطح منطقهای (تشکیلات بینالمللی اخوان) از نظر دور نداشت. در واقع مشکلات سازمانی اخوانالمسلمین در مصر را میتوان در محورهای زیر مورد بررسی قرار داد:
الف: مشروعیت تاریخی:
رهبری فعلی اخوانالمسلمین: حاکمیت ناصر و همکاران امنیتی وی ضربات سخت و مهلکی به تشکیلات اخوانالمسلمین وارد کرد. مرگ شیخ حسن الهضیبی مرشد دوم حزب و بحران انتخاب رهبری در تشکیلات اخوان، عمق فاجعه و چگونگی ضربه به ساختار تشکیلات حزب در دوران ناصر را به خوبی نشان داد. نباید فراموش کرد که دو نهاد تشکیلاتی در رهبری و تعیین مرشد اخوانالمسلمین تأثیر کلیدی دارند: کمیته مرکزی (مکتب ارشاد) و تشکیلات ویژه (النظام الخاص) که هر کدام نقش مؤثری در هدایت و رهبری و تعیین خط مشی خود دارند.
در پی فوت حسن الهضیبی، رهبری دستگاه ویژه النظام الخاص، در تعیین مرشد مورد نظر خود پیشدستی کرد، ولی بخشی از کادرها و تشکیلات داخل و خارج مصر، این تعیین را نپذیرفتند و بحران واقعی در دستگاه رهبری اخوانبه وجود آمد که با انتخاب مرحوم شیخ عمرالتلمسانی به عنوان مسنترین مؤسس عضو اخواندر سمت سومین مرشد، بحران مشروعیت رهبری به طور موقت فروکش کرد. کشمکش در رقابت میان رهبران مکتب ارشاد و رهبران دستگاه ویژه، همیشه معضل مشروعیت تاریخی رهبری را آشکار و تشکیلات را با مشکلات فراوانی روبرو میکند و بهانة خوبی هم از سوی حاکمیتها برای سرکوب اخواناست.
ب: ماهیت تشکیلات اخوان:
گروه اخواندر سال ۱۹۲۸ توسط حسن البنّاء به عنوان یک سازمان اسلامی، خیریه، تربیتی در پرتو قانون اساسی سال ۱۹۲۳ مصر، به طور رسمی ثبت شد. اما سازمان اخوان، پس از شهادت حسن البنّاء و در دوره افسران آزاد به علت پیروی نکردن از اندیشههای ملیگرا و قومی ناصری، توسط ناصر منحل اعلام شد. قانون اساسی مصر دوبار در سال ۱۹۵۶ و سال ۱۹۷۱ تغییر پیدا کرد. در پرتو قانون اساسی جدید، فعالیتهای اجتماعی و عمومی طبق قانون احزاب (۱۹۷۷) یا قانون جمعیتهای خیریه (سال ۱۹۶۴ که در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۲ تغییر یافت) تنظیم شدهاست و اخوان، همچنان با پوشش قانونی حکومتی، از هر گونه فعالیت سیاسی محروم شد.
به عبارت دیگر، در اساسنامه اخوانالمسلمین، ماهیت ساختار سازمانی به عنوان جمعیت تربیتی، اجتماعی و ارشادی معرفی شدهاست و اخوانیها هنوز نتوانستهاند به توافق برسند که در اساسنامه خود تجدیدنظر کنند، لذا ماهیت ساختاری و اساسنامه تشکیلات اخوانهنوز برای فعالیتهای سیاسی، مشکل زاست.
ج: معضل فعالیت قانونی اخوانالمسلمین:
با آزادی اخوانیها (۷۵–۱۹۷۱) از زندان، سادات به اخوانالمسلمین اجازة مشروط برای فعالیت مجدد و احیای سازمان را داد: جدایی دین از سیاست، برکناری رهبران دستگاه ویژه (تشکیلات مخفی) از مکتب ارشاد یا کمیتة مرکزی و تغییر نام تشکیلات، از جمله شروط سادات برای حضور نوین اخوانالمسلمین در صحنه سیاست مصر بود. رهبران اخوان با پیشنهادهای سادات موافقت نکردند و در نتیجه سرکوب و فشار و اتهام و دستگیریها ادامه یافت.
د: مسائل تشکیلات در سطح بینالمللی:
اشاره کردیم که هسته تشکیلاتی اخوانالمسلمین در سال ۱۹۲۸ در شهر اسماعیلیه به وجود آمد و پس از دو دهه افکار و اندیشههای حسن البنّاء و حزبش از مرزهای مصر گذشت و شعاع تأثیر فکری و سازمانی این جنبش از جاکارتا تا رباط امتداد پیدا کرد. سازماندهی و تنظیم نوع فعالیت گروههای اخوانالمسلمین در کشورهای عربی، یکی از دغدغههای رهبری تشکیلات بود و اندیشة ایجاد یک سازمان بینالمللی برای گروههای اخوانی در دهة پنجاه به وجود آمد. سرکوبگری ناصر، اولویت ایجاد این تشکل را قدری به تعویق انداخت، اما در دوران فراری بودن مرحوم «مصطفی مشهور»، مرشد پنجم، چارچوبی برای تحقق و اجرا پیدا کرد. دیدارهای مشهور از کویت و آلمان و اقامت در آنها، شالودة سازمان بینالمللی اخوانالمسلمین را پی ریزی کرد.
تشکیلات بینالمللی اخوانالمسلمین از دو نهاد اساسی تشکیل شدهاست که عبارتند از:
۱ـ مجلس شورای تشکیلات بینالمللی:
به مثابه کنگره بینالمللی اخوانالمسلمین است و سازمانهای اخوانی عضو، میتوانند بر اساس جمعیت و حجم تشکیلات حزبی خود تعدادی از اعضای خود را به این کنگره معرفی کنند.
۲ـ مکتب بینالمللی ارشاد:
این نهاد از مرشد عام و هشت عضو از کشور و همچنین از اعضای شعب مختلف اخوانکه توسط مجلس شورای تشکیلات بینالمللی برگزیده میشوند، تشکیل میشود.
علاوه بر این دو نهاد، تشکیلات و مؤسسات اقتصادی، فنی، صنفی و پژوهشی نیز در چارچوب تشکیلات بینالمللی اخوانالمسلمین فعالیت داشتند.
در تلاش و اقدام برای احیای حرکت اخوانالمسلمین، بسیاری از شخصیتهای اسلامی که منسوب به جریان اخوانالمسلمین بودند یا برخی از افرادی که اصولاً عضو سازمانی و تشکیلاتی اخوان نبودند، پیشنهاد و انتقاداتی در جهت اصلاح، رشد و تکامل سازمان اخوانارائه کردند. آنها طی نگارش کتابها و مقالاتی، افکار خود را در باب چگونگی و ضرورت اصلاح جنبش تبیین کردند. از جمله: شیخ محمد غزالی، عمرالتلمسانی، جابر رزق، صلاح شادی (مصر)، شیخ سعدی حوی (از رهبران اخوانسوریه) عبدالله نفیسی (کویت)، کمال هلیاوی (مصر) راشد غنوشی (تونس)، فتحی یکن (لبنان)، شیخ فیصل مولوی (لبنان) و محفوظ نحناح (الجزایر).
همچنین روشنفکران اسلامی مستقل همچون: طارق البثری، دکتر محمد سلیم العوا، دکتر محمد عماره، دکتر سید دسوقی، دکتر جمال عطیه و دکتر کمال ابوالمجد (همگی از مصر) آرای اصلاحی و انتقادی خود را برای اصلاح حرکت اخوانالمسلمین ارائه و پیشنهاد کردند؛ ولی اغلب این پیشنهادها از سوی رهبری اخوان مکتب ارشاد - مورد قبول واقع نشده است. آنها معتقدند که حتی با قبول این پیشنهادها یا حتی تغییر نام سازمان، حاکمیت دیکتاتوری، امنیتی موجود، اجازه حضور فعال سیاسی در مصر به آنها نخواهد داد و با توجه به ماهیت نظام حاکم، ظاهراً حق با رهبری اخوان است.
برخی از اخوانیهای جهان عرب در بعد اندیشه و در زمینه اصلاح ساختاری، تلاشهایی برای اصلاح روند فکری و ساختاری اخوان، کردهاند از جمله:
۱ـ دکتر حسن الترابی در سودان: که مخالف با اندیشة پیروی و تبعیت همگان از رهبری اخوانالمسلمین مصر است. البته سازمانهای اخوانسودان با اندیشههای حسن الترابی بعدها به دو گروه منشعب شد: گروه هوادار پیروی از تشکیلات مصر با همان نام اخوانالمسلمین به رهبری شیخ ماجد و گروه حسن الترابی که با نامهای مختلف و سازمانهای گوناگون و اکنون تحت عنوان المؤتمرالشعبی در سودان فعالیت دارد.
۲ـ جنبش النهضه تونس: این تشکیلات با اندیشهها و افکار راشد الغنوشی رهبری میشود و به رغم اختلاف در دیدگاه، ارتباطات خوبی با اخوانیها دارد. البته خود شیخ راشد، همچنان به حالت تبعید در لندن به سر میبرد و اتهام عمدة وی، طرفداری از انقلاب اسلامی ایران و حضرت امام خمینی (ره) است.
۳ـ جناح اصلاحی اخوانالمسلمین اردن: این جناح با تلاش «عبدالمجید ذنیبات»، توانستهاست دیدگاههای اصلاحی خود را بر سازمان مسلط و دیدگاههای سنتی جناح محمد عبدالرحمن خلیفه، مرشد قبلی اخواناردن را محدود و منزوی کند.
۴ـ در الجزایر نیز حرکت اسلامی اخوانبه رهبری مرحوم محفوظ نحناح، روش اصلاحی اخواناردن را در پیش گرفت و برای همین منظور با دولت فعلی الجزایر همکاری کرد و نمایندگانی به پارلمان فرستاد که مورد اعتراض دیگر حرکتهای اسلامی الجزایر قرار گرفت.
۵ـ جنبش حماس در فلسطین: این جنبش در واقع شعبة تشکیلات اخواندر سرزمینهای اشغالی است و هنوز هم ارتباط همه جانبة نیرومندی با اخوانالمسلمین مصر دارد، ولی این سازمان در اندیشه سیاسی و ادبیات ایدئولوژیک خود تغییراتی داده و در سایه همین تحولات، توانستهاست به جهاد مسلحانه بر ضد اشغالگران ادامه دهد و همزمان روابط خوبی را با نظامهای سیاسی قاهره و دمشق برقرار کند.
۶ـ جناح اصلاحی در داخل اخوانالمسلمین مصر: در پرتو شرایط منطقهای موجود و در پی فوت مرشد سوم اخوانیها در سال ۱۹۸۶ این جناح رشد کرد. این جناح، هوادار خروج از پیلة ساختاری گذشته و رفتار منطقی با مقتضیات زمانه و شرایط محلی و منطقه و جهان بودهاست؛ ولی در گذشتهای پی در پی رهبران انتخابی که همیشه از مسنترینها انتخاب میشوند و ممنوعیت سازمان از تشکیل جلسه عمومی مکتب ارشاد و سرکوبها و دستگیریها و محاکمههای مکرر توسط رژیم حاکم از زمان ناصر تا به امروز، باعث شدهاست که شرایط اصلاحات مورد نظر آماده نشود؛ ولی به رغم تمامی فشارها و سرکوبها، سازمان اخوانالمسلمین مصر هم اکنون هم نیرومندترین تشکیلات سیاسی مصر است. تا آنجا که در آخرین انتخابات مصر، توانست به تنهایی ۱۸ نماینده به مجلس خلق کنونی بفرستد، ولی احزاب پنجگانة مخالف: ناصری، چپ، تجمع اشتراکی، وفد و احرار، جمعاً فقط توانستند ۱۴ نماینده به مجلس بفرستند و روی همین اصل است که تحلیلگران سیاسی داخلی (مصر) و ناظران خارجی بر این باورند که در صورت سقوط حاکمیت فعلی، یگانه گزینه برای جانشینی، سازمان اخوانالمسلمین خواهد بود و البته یکی از دلایل اصلی حفظ نظام حاکم بر مصر، از سوی آمریکا، همین مسئله اساسی است.
جماعت اخوانالمسلمین مصر به عنوان مهمترین گروه مخالف دولت، «محمد بدیع» از جناح محافظه کار را به عنوان جانشین «محمد مهدی عاکف» به عنوان رهبر جدید برگزید تا تحلیلگران از تغییر در رویکرد سیاسی این جنبش سخن بگویند. محمد بدیع از جناح محافظه کار، جای محمد عاکف عضو «سپاهیان قدیمی» را در رهبری جنبش اخوانالمسلمین مصر گرفت.
مدت ریاست مهدی عاکف بر اخوانالمسلمین پایان یافت. وی در اکتبر سال گذشته میلادی تصمیم گرفته بود به سبب اختلافات داخلی میان محافظه کاران و اصلاح، از طلبان این جنبش کنارهگیری کند.
عاکف در کنفرانس مطبوعاتی در قاهره تأکید کرد جانشین وی با توافق اعضای شورای مرکزی جنبش انتخاب شد. به گفته وی، اخوانالمسلمین، طرح «پیشرفت و نجات امت اسلام» را دنبال میکنند.
به گفته تحلیلگران، جناح محافظه کار، نفوذ و سیطره خود را بر این جنبش همزمان با تعیین یکی از نمایندگان این جناح به عنوان هشتمین رهبر اخوانالمسلمین تقویت کرد.
محمد بدیع این جنبش را برای یک دوره شش ساله میگیرد. عاکف در یک کنفرانس مطبوعاتی در مقر فراکسیون پارلمانی اخوانالمسلمین در قاره اعلام کرد محمد بدیع با تأیید و اجماع کامل تمامی اعضای شورای مرکزی که حدود ۱۰۵ عضو دارد، به عنوان رهبر جدید انتخاب شد.
بدیع نیز پس از انتخاب، بر تمایل خود برای ارسال پیامهای آرام بخش و اطمینان بخش به حکومت مصر و قبطیها (مسیحیان) و دیگر گروههای مخالف تأکید کرد. وی گفت: ما به حرکت گام به گام در جهت اصلاحات در چارچوب مسالمتآمیز و مبارزه قانونی مبتنی بر شیوههای گفتوگو و خودداری از ارعاب و تهدید، ایمان داریم و به همین سبب خشونت را در تمامی اشکالش چه از طرف حکومتها، افراد، گروهها یا نهادها محکوم میکنیم.
وی دربارهٔ موضع جنبش اخوانالمسلمین در برابر حکومت مصر گفت: ما تأکید میکنیم که هرگز دشمن حکومتها در مصر نبودهایم، هر چند آنها همواره محدودیتهایی را بر ضد این جنبش اعمال میکردهاند، با این حال اخوانالمسلمین همواره از ارائه توصیهها و پیشنهادها برای خروج از بحرانهای پیاپی در کشور دریغ نکردهاند.
بدیع تأکید کرد: اخوانالمسلمین معتقد است حکومت مصر باید
آزادیهای شخصی یا دموکراتیک و اصل تفکیک میان قوا را رعایت کند.
وی گفت: موضع ما در برابر برادران مسیحی در مصر و جهان اسلام و عرب کاملاً واضح و شفاف است، آنها شرکای ما در کشور و ساخت تمدن و همکاران ما در دفاع از اصول و توسعه و پیشرفت هستند. بدیع تأکید کرد: اخوانالمسلمین معتقد است، اساس شهروندی، مشارکت کامل و برابری در حقوق و وظایف با حفظ مسائل شخصی افراد است. این جنبش در ماههای اخیر شاهد اختلافات داخلی دربارهٔ راهبردی که باید برگزیند، بودهاست.
این اختلافات در کنار گذاشتن «محمد حبیب» معاون رهبر سابق و «عبدالمنعم ابوالفتوح» رهبر برجسته و نماینده جریان اصلاح طلب این جنبش در دسامبر گذشته، تأثیرگذار بود.
احتمال کاهش مشارکت
با وجودی که بدیع تأکید کرد جنبش اخوانالمسلمین همچنان به فعالیت پارلمانی و صنفی و مدنی ادامه خواهد داد، اما تقویت سیطره جناح محافظه کار بر این جنبش به اعتقاد تحلیلگران ممکن است به مشارکت حداقلی اخوانالمسلمین در فعالیت سیاسی منجر شود.
عبدالمنعم محمود از روزنامه نگاران نزدیک به اخوانالمسلمین میگوید: با انتخاب محمد بدیع، اخوانالمسلمین میخواهد بیش از پیش بر مسئله آموزش، فعالیت سازمانی و توجه کمتر به فعالیت سیاسی تکیه کند. «ضیاء رشوان» کارشناس مرکز مطالعات سیاسی و راهبردی الاهرام مصر هم معتقد است جنبش اخوانالمسلمین توجه کمتری به فعالیت سیاسی و به جای آن تمرکز بیشتری بر فعالیت ایدئولوژیکی خواهد داشت.
رهبر جدید اخوانالمسلمین کیست محمد بدیع در سال ۱۹۴۳ در «المحله» واقع در دلتای نیل مصر به دنیا آمد، وی به شغل دامپزشکی در «بنی سویف» واقع در ۱۰۰ کیلومتری جنوب قاهره اشتغال دارد. بدیع هشتمین مرشد جنبش اخوانالمسلمین است. بدیع سابقه ۱۳ سال حبس در زندانهای حکومت مصر را دارد؛ وی اولین بار در سال ۱۹۶۴ به مدت نه سال و برای بار دوم در سال ۱۹۹۹ به مدت چهار سال به زندان افکنده شد. وی استاد دانشگاه دامپزشکی در دانشگاه بنی سویف است. محافظه کاران جنبش اخوانالمسلمین خواستار تکیه بر «اسلامی شدن» جامعه مصر هستند در حالی که اصلاحطلبان بر شیوه نزدیک شدن به سیاست با گشایش و انعطافپذیری در برابر ائتلاف با دیگر گروههای مخالف حکومت مصر تکیه میکنند. اکتبر گذشته، اختلافاتی در داخل جنبش اخوانالمسلمین به وجد آمد که با توجه به تمایل شدید رهبران این جنبش برای محرمانه ماندن اوضاع داخلی آن، افشای این اختلافات یک حادثه نادر به شمار میرود. تغییرات در رهبری اخوانالمسلمین در حالی انجام میشود که مصر برای برگزاری انتخابات پارلمانی در پاییز آینده و همچنین انتخابات ریاست جمهوری در آغاز سال ۲۰۱۱ آماده میشود.
جنبش اخوانالمسلمین به عنوان یک حزب سیاسی اجازه فعالیت ندارد، اما مقامهای مصر با وجود بازداشت منظم اعضای این گروه مخالف، تا حدودی از فعالیتهای آن چشم پوشی میکنند.
این جنبش در انتخابات پارلمانی ۲۰۰۵ با کسب یکپنجم کرسیهای پارلمان از طریق اعضایش که به عنوان مستقل به پارلمان راه یافتند، یک پیروزی تاریخی کسب کرد و همین موفقیت چشمگیر کافی بود تا حکومت حسنی مبارک که از سال ۱۹۸۱ همچنان ریاست جمهوری را در اختیار دارد، به طور منظم و مستمر، بازداشت اعضای این جنبش به ویژه رهبرانش را در دستورکار قرار دهد. در ۲۱ دسامبر ۲۰۰۹، جنبش اخوانالمسلمین اعلام کرد دفتر اجرایی جدیدی دارای گرایش محافظه کارانه و متمرکز بر دین را تعیین کردهاست.
نکته جالب، انتخاب نشدن «محمد حبیب» مرد شماره دو جنبش اخوانالمسلمین و عبدالمنعم ابوالفتوح اصلاح طلب است.
اخوان المسلمین یک فکر است که دارای نظام معقول و جامع سیاسی در روشنی قرآن و سنت گرامی پیامبر اسلام متکی است . ولی دشمنان قسم خورده اسلام (یهود و نصاری ) تحت پوشش امریکا و مزدوران شان هرگز وقعه به جنبش بزرگ ندادند تا نقش خود را برای رفاه بشریت بازی کنند. جان سخن اینجاست که ما بحیث رهروان راه پیامبر گرامی کارکرد های این جنبش عظیم حمایت نموده به همراه ی رهروان آن ما نیز قدر توان کوشش داریم تا بتوانیم دین الله را در سرزمین وی تحکیم بخشیم و درین راستا خسته گی را نمی شناسیم و این عمل خویش را عبادت میدانیم و از ملامت هیچ ملامت کننده هم ترس و بیم نداریم .