کارشناسان میگویند سازمان اکو دارای ظرفیتهایی است تا توسعه اقتصادی کشورهای عضو را رونق بخشد و وابستگی اقتصادیشان به قدرتهای بزرگ را کاهش دهد.
سازمان همکاریهای اقتصادی (Economic Cooperation Organization) مخفف نام اکو، یک سازمان اقتصادی منطقهای است. سه کشور ایران، پاکستان و ترکیه در سال ۱۳۴۳ نخستین بار این اتحادیه را تأسیس کردند. در ابتدا با نام سازمان همکاری عمران منطقهای «آر سی دی» آغاز به کارکرد، اما پس از انقلاب در ایران کار آن متوقف شد و در سال ۱۳۶۴ مجدداً با نام اختصاری «اکو» فعالیت خود را از سر گرفت. پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۳۷۲ کشورهای افغانستان، جمهوریآذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان به سازمان اکو پیوستند. به مناسبت پیوستن این کشورها و افزایش اعضای این سازمان از ۳ کشور به ۱۰ کشور، روز هفتم آذر ۱۳۷۱، بهعنوان روز اکو نامگذاری شد.
طبق اساسنامه این سازمان، اکو برای بهبود شرایط توسعه اقتصادی پایدار کشورهای عضو تلاش میکند و برای حذف تدریجی موانع تجاری در این منطقه فعالیت دارد. از دیگر اهداف اکو، تهیه برنامه مشترک برای توسعه منابع انسانی در این ده کشور است. این سازمان همچنین برای تسریع برنامه توسعه حمل و نقل و ارتباطات فعالیت میکند. گرایش جهانی به الگوی توسعه مبتنی بر اقتصاد آزاد و افزایش صادرات موجب شده کشورهای منطقهای و فرا منطقهای بهسوی همکاری درزمینهٔ تجارت و صنعت، بهعنوان ابزاری کارآمد توسعه اقتصادی و اجتماعی قدم بردارند. مهمترین نقش اکو برای کشورهای عضو، توسعه روابط اقتصادی آنان است، اگرچه با موانع اقتصادی- سیاسی مواجه است.
نقش اکو در توسعه اقتصادی کشورهای عضو
صاحبنظران بر این باورند که اکو مانند دیگر سازمانهای منطقهای در جهان سوم برای رسیدن به اقتدار فراملی، راهی طولانی در پیش دارد. انسجام اقتصادی کشورهای عضو اکو را میتوان بر اساس شاخصهایی چون مشابهت نظام اقتصادی موردبررسی قرار داد. ترکیه و پاکستان دارای اقتصاد آزاد، ایران دارای اقتصاد مختلط و بازار آزاد است. شش کشور بازمانده از اتحاد شوروی عضو این سازمان، همگی دارای نظام سوسیالیستی و متمرکز بودند که پس از استقلال با دشواریهایی برای گذار از این سیستم بهنظام بازار آزاد روبرو شدند. برخی از کشورهای اکو رویکرد کلان اقتصادی تقریباً مشابه دارند. ایران، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان از صادرکنندگان نفت و گاز بوده و با یکدیگر رقابت دارند. این کشورها درزمینهٔ اکتشاف، استخراج و توسعه منابع دریایی به تکنولوژی پیشرفته و سرمایهگذاری خارجی نیاز دارند. ترکیه، پاکستان و افغانستان از خریداران انرژی هستند، اما نیاز آنها در سطحی نیست که بخش زیادی از صادرات نفت و گاز کشورهای تولیدکننده اکو را جذب کند. تمامی اعضای اکو از کشورهای درحالتوسعهاند و بیشتر آنها صادرکنندگان مواد اولیه و تولیدات کشاورزی محسوب میشوند. اکو برای توسعه اقتصادی اعضای خود باید به این موضوعات توجه کند.
یکی از مهمترین فرصتهای اکو بحث انتقال انرژی به بازارهای مصرف جهان است. در این زمینه نقش سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان حائز اهمیت است. یکی از فرصتهای پیش روی اکو در پرتو تحولات سیاسی و اقتصادی سالهای اخیر نیاز روزافزون اتحادیه اروپا به انرژی است. طی این سالها مصرف گاز طبیعی و نیاز به تنوع بخشی در اروپا افزایشیافتهاست. بخش عمدهای از گاز مصرفی اروپا از روسیه، نروژ و … تأمین میشود. پیشبینیها نشان میدهد که میزان وابستگی اروپا به گاز وارداتی تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۷۵٪ افزایش خواهد یافت. این امر در کنار بروز برخی مشکلات سیاسی بین اروپا و روسیه بهویژه با وقفهای که در زمستان سال ۲۰۰۵ و در اوج تقاضا در گاز دریافتی از روسیه به وجود آمد مشکلات فراوانی را برای اروپاییها در پی داشت. در این راستا عزم اروپا برای متنوع سازی تقویت شد. در صورت اتخاذ یک موضع هماهنگ در بخش انرژی از سوی اکو فرصت بزرگی را در اختیار اعضای این سازمان قرار میدهد تا با برنامهریزی مناسب در بحث انتقال انرژی به نفع اعضای خود بهرهبرداری کند.
کارشناسان معتقدندحجم مبادلات تجاری اکو در سالهای اخیر رشد مطلوبی داشته و افزایش همکاریهای منطقهای بهویژه در میان کشورهای درحالتوسعه یک ضرورت جدی است. کشورهای درحالتوسعه و نیز اعضای اکو به مزایای این همکاری مانند گسترش بازارها، افزایش توان اقتصادی، ایجاد رقابتهای قدرتمندانه با افزایش کارایی منطقهای و بهبود قدرت چانهزنی در تجارت بینالمللی توجه کردهاند. اعضای اکو در مسیر تحقق یک طرح همکاری منطقهای موفق با دشواریهای جدی مواجه هستند. اکو میتواند در چارچوب یک عضو سازماندهی منسجم و هماهنگ توسعه اقتصادی را افزایش دهد و باعث شود این کشورها از وابستگی اقتصادی به کشورهای بزرگ دست بکشند و نیازهای داخلی خود را توسط کشورهای عضو اکو حل کنند.
نقش قدرتهای خارجی در روند اکو
آمریکا و اتحادیه اروپا مهمترین قدرتهای خارجیاند که در طول حیات اکو نقش بسیار بارزی را در تخریب و تضعیف روند همگرایی در این سازمان داشتهاند. آمریکا در سال ۱۳۷۷ در «راهبرد نوین آسیای مرکزی»، حمایت کامل از کشورهای منطقه برای کسب استقلال واقعی از روسیه، استفاده از منابع نفت و گاز را ازجمله سیاستهای موردنظر خود اعلام کرد. هدف اصلی آمریکا از دخالت در کشورهای عضو اکو، مهار و تضعیف ایران است که این امر انسجام درونی اکو را تحت تأثیر قرار دادهاست. نارضایتی شدید آمریکا با برنامههایی چون موافقتنامه گاز ایران و ترکیه، انتقال گاز ایران به شبهقاره هند از طریق خط لوله صلح و نیز مخالفت با پیشنهاد تشکیل اوپک گازی از سوی ایران را میتوان ازجمله تلاشهای واشینگتن برای تضعیف ایران دانست که بهصورت خودکار موجب تضعیف جایگاه اکو گردیدهاست. اتخاذ رویکردی مشترک، یکپارچه و الزامآور در پرتو سیاست بازدارندگی برای مقابله بانفوذ قدرتهای خارجی امری حیاتی برای اکو محسوب میشود.