تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۴ عقرب ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۸
کد مطلب : 85969
گروه طالبان در پی حمله سال ۲۰۰۱ میلادی آمریکا و همپیمانانش به افغانستان طی چند ماه از کشور محو شد، اما پس از سال ۲۰۰۹ تاکنون ورق برگشته و طالبان خودنمایی می‌کند؛ برخی این را شکست آمریکا و برخی این وضع را ناشی از بازی آمریکا با مهره طالبان می‌دانند.
استراتژی آمریکا در برابر طالبان، بازی یا شکست
گروه طالبان پس از آن که آمریکا به بهانه تحویل ندادن رهبران تروریست‌هایی که ۱۱ سپتامبر به نیویورک حمله کردند و تمامی هم تبعه عربستان بودند، به افغانستان لشکر کشید و چند ماه بیشتر طول نکشید که تشکیلات طالبان به عنوان حاکمان افغانستان متلاشی کند و شماری از فرماندهان آنها بازداشت و روانه زندان گوانتانامو، شماری را محبوس خانه‌ها و برخی را منزوی کند.
اما از سال ۲۰۰۷ میلادی کم‌کم صحنه تغییر کرد و با شنیده شدن آوازه خروج نیروهای خارجی، وضعیت بازگشت و طالبان به شکلی وسیع وارد جنگ با نیروهای غربی مستقر در افغانستان و دولت این کشور شد و تا امروز بخش بزرگی از خاک افغانستان را دوباره در سلطه خود گرفته‌است.
ظاهر این رویداد نگاه روسیه را که معتقد است آمریکا در استراتژی خود برای افغانستان و در برابر طالبان شکست خورده‌است، تأیید می‌کند
زیرا امروز بخش زیادی از خاک افغانستان بیرون از نظارت و مدیریت دولت مرکزی است، اما اگر این داستان را از این زاویه تعریف کنیم که افزایش تحرک طالبان خود به خود نه تنها به تداوم حضور آمریکا در افغانستان مشروعیت بخشیده و حتی این حضور را به یک مطالبه مردمی و دولتی در افغانستان برای حفظ امنیت تبدیل کرده‌است.
در سال ۲۰۰۱ میلادی که آمریکا تازه‌وارد بود و اشراف کاملی در ظاهر بر کشرو افغانستان نداشت طی یک ماه حاکمیت گروه طالبان از ۹۵ درصد خاک این کشور برچیده شد و در عمل طالبان متلاشی شد و می‌توان گفت که دیگر وجود نداشتند.
در جریان عملیات‌های هوایی و زمینی آمریکا از آن سال‌ها که علیه گروه‌های طالبان و القاعده اجرا می‌شد، مردم افغانستان به خاطر دارند و بازگو می‌کنند که چطور حملاتی انجام می‌شد که در یک کاروان خودرو متشکل از غیر نظامیان و اعضای تروریست‌ها، آمریکایی‌ها قادر بودند تک خودرو حامل تروریست‌ها را در میان قطار خودروها شناسایی کنند و تنها آن را منهدم کنند ولی امروز ناتوان از شناسایی مسیرحرکت زنجیره خورهای زرهی آنها در نزدیکی کابل هستند.
صدها نفر از مردم افغانستان شاهد این رویدادها در مسیر بزرگراه کابل - قندهار بودند و داستان آن را تعریف می‌کنند که از میان تانکرهای حامل نفت برخی از تانکرهای حامل سلاح برای طالبان شناسایی می‌شد و از بین می‌رفتند و به دیگر تانکرها آسیب نمی‌رسید.
یا شنیده می‌شود که در میان یک خانه با دو اتاق، پهپادها آن اتاق در اختیار طالبان را در دیگر ساکنان غیرنظامی تشخیص می‌دادند و با سلاح‌های لیزری هدف را منهدم می‌کردند اما امروز یک تانکر با چندین تن مواد منفجره تا چهارراه زنبق کابل می‌آید و گزارش تجمع طالبان در یک مسجد روستا به علت نداشتن مختصات ماهواره ای بدون دفاع می‌مانند.
همین روایت‌ها است که در حال حاضر عامه مردم افغانستان باور به شکست آمریکا در برابر طالبان ندارند و در هر نشست و جمعی که داستان شکست آمریکا و دولت افغانستان در جنگ برابرطالبان مطرح می‌شود، حاضرین تأکید می‌کنند که این شکست نیست بلکه یک بازی پنهانی است.
افغان‌ها باور دارند که در حال حاضر هم اگر آمریکایی‌ها بخواهند طی یک تا سه ماه گروهی بنام طالبان وجود نخواهد داشت و همه لشکر آنها هر سلاح و تانک‌های غنیمت گرفته شده از دولت را می‌تواند نابود کند اما تصمیمی برای بستن پرونده طالبان نیست.
مردم می‌گویند آمریکایی‌ها چگونه رهبر طالبان «اختر محمد منصور» را خاک پاکستان در داخل یک تاکسی شناسایی و با هواپیما بدون سرنشین نابود کردند، اما در حال حاضر قطار نیستند تانک‌های هاموی و خودروهای نظامی طالبان را که تعدادشان به صدها دستگاه می‌رسد، نمی‌بینند.
هر چند در هر ولایت افغانستان شکایت اغلب نیروهای افغان که در خط اول نبرد هستند همین است که چرا با آغاز تهدید و مطلع کردن دولت از آن و دان خبر این که طالبان در تدارک حمله به فلان نقطه است، دولت گزارش‌ها را نشنیده می‌گیرد و صبر می‌کنند تا زمان که مراکز نظامی سقوط کرد، همه تجهیزات به آتش کشیده شد، نیروی کمکی در صحنه حضور پیدا می‌کند و دوباره به ساخت و ساز آن می‌پردازد که هزینه آن ده‌ها برابر از کمک اولیه برای جلوگیری از سقوط و دادن تلفات انسانی بیشتر است.
این داستان در حمله گسترده طالبان به ولسوالی‌های «اُروزگان خاص»، «جاغوری» و «مالستان» بیشتر خود را نشان داد و شاهدان عینی می‌گویند نیروهای ویژه ارتش حدود سه تا چهار روز می‌شود در مقر ولسوالی «جاغوری» و «مالستان» رسیده‌اند اما وارد جنگ نمی‌شوند و می‌گویند که به آنها دستور داده نشده‌است.
یک شهروند از مرکز ولسوالی جاغوری به رسانه‌ها گفت که این سومین روز است که بخش دوم نیروهای ویژه ارتش به سرپرستی «شاه جهان» معاون سابق اداره امنیت ملی به جاغوری رسیده‌اند اما برای دفاع از مردم وارد صحنه نمی‌شوند و نداشتن دستور حمله را علت راکد ماندن خود اعلام می‌کنند.
گزارش‌ها از منطقه حاکی است که به همین دلیل، گروه طالبان روز گذشته موفق شده‌است بخش‌هایی از منطقه «حوتقول» و «انگوری» را بدون جنگ اشغال کند و هیچ نیروی برای مقابله حضور نداشته‌است.
«داود ناجی» یکی از خبرنگاران شناخته شده افغانستان نیز در صفحه اجتماعی خود در فضای مجازی نوشته‌است که طی ۲۰ روز گذشته که موضوع اُروزگان، مالستان و جاغوری را دنبال می‌کند متوجه شده‌است که نیروی ویژه ارتش دست و پای شان بسته‌است و اجازه جنگ به آنها داده نمی‌شود و هواپیماهای جنگی هم که به منطقه برای سرکوب طالبان فرستاده می‌شوند، بمبی در اختیار ندارد.
با چینش همه از روایت‌ها کنار هم و وضعیت موجود، مردم افغانستان به این فکر افتاده‌اند که بازی در پشت پرده جریان دارد و میدان دادن به طالبان و عدم حمایت نیروهای دولتی، فراهم کردن فرصت برای پیشروی طالبان، ضعف دولت آمریکا نیست بلکه بازی پنهانی و بخشی از استراتژی آنها برای منطقه می‌تواند باشد.
«اسماعیل قاسم یار» یکی از اعضای شورای عالی صلح افغانستان به بخش خبرگزاری «طلوع» در صفحات اجتماعی گفته‌است که آمریکا قصد پایان جنگ در افغانستان را ندارد و این کشور را به جهنم مبدل کرده‌است.
«ضمیرکابلوف» نماینده ویژه روسیه بتازگی گفته بود که آمریکا در جنگ افغانستان شکست خورده و به همین دلیل روسیه وارد گفت وگو با طالبان و شورای عالی صلح برای کشاندن آنها به پای میز گفت و گوهای صلح شده‌است و گفته که آمریکا نه تنها به بهبود وضعیت افغانستان کمک نکرده بلکه وضع را بدتر هم کرده‌است.
از طرفی دیگر یکی از اعضای شورای عالی صلح افغانستان که در نشست ۱۸ عقرب جاری در مسکو که با عنوان صلح برای افغانستان برگزار شد، شرکت کرده بود، به رسانه‌های محلی گفته‌است که آمریکا به «زلمی خلیل زاد» دیپلمات افغان تبار عضو حزب جمهوری‌خواه آمریکا مأموریت داده‌است ظرف شش ماه موضوع صلح با طالبان را درافغانستان به نتیجه نهایی برساند.
این مأموریت ویژه به فردی که بعد از سقوط حکومت طالبان مدتی سفیر آمریکا در کابل بود در حالی داده شده‌است که هیچ تغییر محسوسی در مواضع طالبان دیده نمی‌شود و تازه نسبت به چند سال قبل که همه مواضع قدرتمند تری دارند، اما چرا آمریکا مطمئن به توافق با طالبان در مدت معین است؟
پاسخ این سؤال را شاید نگرانی روسیه بدهد که معتقد است پروه تروریستی داعش بعد از شکست در سوریه و عراق دنبال جاگیر شدن درافغانستان است و این جایگزین شدن داعش به جای طالبان تداوم ناامنی است حتی اگر توافق صلحی با شاخه‌هایی از گروه طالبان امضا شود.
با وجود این همه ابهام در رفتار آمریکا به ویژه با توجه به سابقه افشاء شده این کشور در خلق، پرورش و تجهیز طالبان در سه دهه قبل باز آمریکایی‌ها و عوامل نشان دار آنها کشورهای ایران و روسیه را متهم به گسترش جنگ و ناامنی در افغانستان می‌کنند و اتهام حمایت از طالبان را شایع می‌کنند و گاهی هم برای رد گم کردن بخشی‌های از ناکامی را به رقابت‌های کشورها منطقه نسبت می‌دهند.
اما با توجه به وضعیت عینی منطقه و نوع درگیری‌ها و فرصت‌هایی که به طالبان در صحنه‌های مختلف داده می‌شود این شائبه را ایجاد می‌کند که شاید همه این رخدادها جزء برنامه باشد و شکستی در کار نباشد چرا که همواره وقایع منافع آمریکا را تأمین می‌کند.
https://payam-aftab.com/vdcgyy97.ak9n34prra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

0