طیفهای صلحطلب و شبکههای تکنوکراتها احتمالاً دو بازوی قدرتمند رئیس جمهور غنی در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آینده خواهند بود. ترکیبی که هم مردم قبول خواهند کرد و هم جامعه جهانی خواهد پسندید.
رئیس جمهور غنی جایگاه و پایگاه رهبران، احزاب و بزرگان جهادی را به خوبی میداند. تعامل و تقابل ایشان با آنها هم بر همان مبنی است. هرچند چهرههای مطرح سیاسی و رهبران جهادی به نحوی در حکومت وحدت ملی حضور داشتند، ولی هستهی اصلی قدرت به دست تکنوکراتها و افراد وفادار به رئیس جمهور بود. آقای دانش، معاون دوم رئیس جمهور که مرجع برای آقای غنی بود، بالآخره از تمرکز قدرت به ستوه آمد و سکوتش را در مورد جنگ ارزگان شکست. هرچند تحلیلهای زیادی در مورد صورت گرفته، اما سخنان آقای دانش و مطالب اطرافیانش از صدارت، نشان میدهد که وی بالای ارگانهای امنیتی اتوریته ندارد. از طرف دیگر همکاران رسانهی آقای دانش ارگ را انحصارگر قدرت نیز دانسته اند. اینکه چقدر ارگ ریاست جمهوری انحصار طلب است، بحث جداست، ولی برخورد با جهادیون را خیلی سنجیده و سیستماتیک طرحریزی میکند. باوجود که دانش مرد فرهنگی و علمی است، اما از دید بعضیها کلان شده دستترخوان جهادیست است. پیروزی و ناکامی نامزد وکلای دانش و بقیه سیاسیون محکی است در چانهزنی برای حضور در تکتهای انتخاباتی ریاست جمهوری. بر اساس آمار ابتدایی و ناموثق، کاندیدان مورد حمایت دانش، در کابل و دایکندی رأی قابل ملاحظه ندارند. پیامد ناکامی کاندیدان وکلای دانش، ایجاد فاصله میان او و رئیس جمهور میباشد. آقای غنی که برای تکمیل کارهایش بار دوم نیز نامزد انتخابات ریاست جمهوری است، احتمال میرفت که آقای دانش به عنوان چهره مطرح و مرجع، در تکت وی شامل باشد. پهلوی دیگر سخنان دیروز آقای دانش، این احتمال را کاهش میدهد. او که از ارگ و حکومت ضمنا انتقاد کرد، این را میرساند که رئیس جمهور بعد از ارزیابی پایگاه مردمی وی، دیگر او را از نظر انداخته است.
آقای مرتضوی، معاون سخنگوی رئیس جمهور صریحاً زیر پُست (مطلب) آقای مبارز راشدی کمنت گذاشت، که بانک رأی و پاچاسازی و عصر پادشاهی-میراثی تمام شده است. رأی که رهبرزادهها در انتخابات پارلمانی آورده اند بیانگر جایگاه احزاب سیاسی در بین مردم است. او تلویحاً اشاره کرد که رئیس جمهور میزان تأثیرگذاری رهبران بر جامعه را سنجیده است که آقای دانش مستثنی از این مسأله نیست. لذا این تیپ مجموعهها مورد توجه و اعتماد رئیس جمهور نیستند.
پیروزی یک تکت در انتخابات ریاستجمهوری ابعاد گوناگون دارد. از جمله مقبولیت آن در سطح ملی و بین المللی است. اینکه رئیس جمهور غنی چقدر در سطح کل کشور مقبولیت دارد، قابل تأمل است، اما در سطح بین المللی جایگاه معتبر دارد. او که دانش آموخته غرب است، به خوبی میداند که چگونه حمایت و کمکهای جامعه جهانی را جلب کند. از طرف دیگر برای غرب و آمریکا هم ثابت شده است که با حضور جهادیستها توسعه اقتصادی، اصلاحات اداری و حکومتداری خوب امر سخت و حتی محال است. بنابراین، اشرف غنی گزینهی خوب برای زوال جایگاه مردمی جهادیستها است. ناگفته نماند که کلمه «جهاد» معادل «ترور» و «تروریست» در افکار عامه جوامع غربی تعبیر و تفسیر شده است. کمکهای جامعه جهانی که اکثراً از راه اخذ مالیات حاصل و به افغانستان سرازیر میشوند، با رضایت و اقناع آن مردم ارتباط مستقیم دارد. بدین ملحوظ غرب سعی دارد تا حکومت دموکرات و مردمسالار را بدون تأثیرگذاری، و نقش صفری جهادیون بوجود آورده تقویت و حمایت نماید.
بُعد دیگر انتخابات ریاستجمهوری گِره با پروسه صلح و حضور طالبان در قدرت خورده است. ائتلاف بزرگان جهادی که یک عمر با طالب در جنگ بودند، محال است قادر به آوردن صلح و ختم منازعه باشند. آنها با رویکرد ضد طالبانی وارد مبارزه سیاسی خواهند شد و از این طریق در بعضی مناطق اعمال نفوذ برای کسب آرای مردم خواهند کرد. اما رئیس جمهور غنی به تازهگی گفته است که کار ناتمام وی پروسه صلح است و برای تکمیل پروسه صلح بار دیگر نامزد انتخابات ریاستجمهوری خواهد شد. احتمال دارد یک بازوی قدرتمند رئیس جمهور غنی در مبارزات انتخاباتی صلحطلبان باشند. هرچند زود است در مورد تکتهای انتخاباتی و جایگاه آنها در بین مردم حرف زد، ولی میتوان نتیجه گرفت که رئیس جمهور به جهادیون نه اعتماد دارد و نه اتکا میکند. احتمال میرود با یک تیپ از افراد تکنوکرات و متخصص از طریق ایجاد شبکههای وسیع میان اقشار مختلف مردم، وارد مبارزات انتخاباتی شود و با پیروزیاش آخرین میخ را بر تابوت قدرت و سلطهی جهادیستها بکوبد.
در نتیجه، طیفهای صلحطلب و شبکههای تکنوکراتها احتمالاً دو بازوی قدرتمند رئیس جمهور غنی در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آینده خواهند بود. ترکیبی که هم مردم قبول خواهند کرد و هم جامعه جهانی خواهد پسندید.
نویسنده: رازی احمدی (Razi Ahmadi)