اشاره: اجلاس لندن که به میزبانی انگلیس و حمایت آمریکا و برخی کشورهای عربی برگزار شد، تلاش زیادی برای مشروعیت بخشیدن به جریان طالبان و سایر گروههای مسلح مخالف دولت افغانستان به عمل آورد.
شهر لندن در ۲۸ جنوری (۸ دلو) پذیرای وزیران خارجه کشورهای عضو ناتو، همسایگان و کشورهای منطقهای مؤثر در بحران افغانستان، نمایندگان بانک جهانی، اتحادیه اروپا و دهها سازمان بینالمللی بود و به میزبانی گوردون براون، نخستوزیر انگلیس، بان کیمون دبیرکل سازمان ملل متحد و حامد کرزی رئیسجمهوری افغانستان به بررسی اوضاع و راهکارهای پیش رو برای حل بحران این کشور پرداخت.
این اجلاس درحالی برگزار شد که کارشناسان میگفتند هدف نهایی آن از قبل تعیین شده و دستاندرکاران آن تلاش میکردند تا خروجی این کنفرانس بینالمللی نوعی مشروعیت بخشی داخلی و بینالمللی برای جریان افراطی فعال در صحنههای سیاسی و امنیتی افغانستان و پاکستان باشد. در پی به بررسی شرایط منطقه و آخرین تحولات آن میپردازیم.
---------------
واقعیت آن است که طی چند سال گذشته وبا شروع به کار دولت موقت، برگزاری لویه جرگه، انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن انتخابات پارلمانی، افغانستان گامهای موثری را در جهت مرمت و بازسازی، دمکراسی و تحکیم حاکمیت خود برداشته است.
اما برخی موانع و اشکالات که عمدهترین آن به دخالت کشورهای خارجی در صحنه سیاسی افغانستان باز میگردد، بازگشت آرامش و ثبات کامل به این کشور محروم را با تردیدهای جدی مواجه کرده است.
امروز پس از گذشت نه سال، شاهد نتایج معکوسی از اقدامات صورت گرفته در افغانستان هستیم.
نه فقط شبه نظامیان طالبان وسایر گروههای جنگجو مانند «حزب اسلامی» و «شبکه حقانی» محو نشدهاند بلکه اکنون حوزه نفوذ آنان در بیش از ۵۰ درصد خاک افغانستان گسترده شده است، جریان افراطگرا از سواحل خلیج فارس تا اسلامآباد اقدام به سربازگیری میکند، دموکراسی به شدت ضعیف شد، فقط در حد یک شعار باقی مانده وحوزه نفوذ دولت افغانستان محدود به «کابل» و چند ولایت نسبتاً آرام شده است، تولید مواد مخدر در افغانستان به بالاترین حد خود رسیده (۹۰ درصد تولیدات جهانی) و مردم افغانستان که انتظار روزهای خوشی را داشتند، هر سال هزاران نفر قربانی میدهند، به طوری که سازمان ملل،سال گذشته میلادی را با با بیش از ۲۴۰۰ قربانی رشد۱۴ درصدی نسبت به ۲۰۰۸)، خونبارترین سال کشتار غیرنظامیان اعلام کرد که عمده آنان بر اثر حملات نظامیان خارجی جان خود را از دست دادند. شکی نیست که پیدایش این جریان افراطی توسط نهادهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس، عربستان و پاکستان صورت گرفته است.
بینظیر بوتو، نخستوزیر سابق پاکستان سالها پیش در گفتوگو با روزنامه «لوموند» گفته بود که فکر ایجاد طالبان از انگلیس، اجرای آن برعهده آمریکا بود، هزینه آن را یکی از کشورهای عربی برعهده گرفت و پاکستان زمینه آن را فراهم کرد.
رشد چشمگیر فعالیت این جریان طی سال های گذشته و بعد از حمله نظامی آمریکا به خاک افغانستان، نشان میدهد جریان افراطگرا از کنترل گردانندگان خود خارج شده است و حامیان خارجی آنان که انگلیس در راس آنان قرار دارد، تلاش دارند خطر افراطگری را از خیابانهای لندن، نیویورک و پایتختهای کشورهای عربی دور کنند و این کار مستلزم دادن امتیازی بزرگ به افراطیون است.
مذاکره با افراطگرایان
مدت زمانی است که گوشههایی از مذاکرات دولت افغانستان ، ISI ، برخی کشورهای عربی و انگلیس با شبه نظامیان طالبان به رسانهها درز میکند به طوری که حامد کرزی، رئیسجمهوری افغانستان بارها «ملامحمد عمر» را برادر خطاب و وی را دعوت به صلح میکند. این گفتوگوها که از جزئیات آن اطلاعات چندانی در دست نیست، اکنون به نقطهای رسیده است که رئیسجمهوری افغانستان تقاضای حذف نام برخی از سران طالبان را از لیست سیاه شورای امنیت اعلام کرد و سخنگوی رئیسجمهوری افغانستان یکی از دستورالعملهای اجلاس لندن را مصالحه با طالبان ذکر کرد.
سفرهای مقامات آمریکایی و انگلیسی به منطقه، از جمله سفر هیأتی از سنای آمریکا به افغانستان که بهطور آشکار گفته شد، هدف از آن بررسی مصالحه با طالبان است و همچنین سفر وزیر امور خارجه انگلیس به پاکستان و رایزنی با مقامات این کشور در مورد اجلاس لندن، نشان داد که هدف اصلی کنفرانس لندن، به رسمیت شناختن و مشروعیت بخشیدن به جریان طالبان در افغانستان است.
ریچاردهالبروک، فرستاده ویژه رئیسجمهوری آمریکا به منطقه در سفری که به افغانستان داشت، به صراحت اعلام کرد که آمریکا از روند مذاکره با طالبان به شدت حمایت میکند و در همان روز دیوید میلیبند وزیر امور خارجه انگلیس در دیداری با حامد کرزی، آمادگیهای دو کشور را برای این امر اعلام کرد.
رئیسجمهوری افغانستان در این دیدار از استراتژی که برای مذاکره با طالبان تدوین کرده بود، سخن گفت که هرچند محتوای این استراتژی منتشر نشد، اما برخی کارشناسان معتقدند که این استراتژی حول همان طرح پنج مادهای انگلیس است که چندی پیش برای مذاکره با طالبان، به دولت افغانستان توصیه کرده بود که ظرف دو سال آینده، باید طی سه مرحله با طالبان مصالحه و در این مسیر طرحهای خود را با «شورای کویته» که همان شورای رهبری طالبان است هماهنگ کند.
روزنامه گاردین، چاپ انگلیس نیز درباره طرح دولت انگلیس که در کنفرانس لندن مطرح شد، نوشت؛ براساس این طرح، بنیادی بینالمللی برای جمعآوری پول تأسیس میشود. این پول قراراست به نیروهایی از طالبان داده شود که به روند صلح بپیوندند.
همچنین نشستهای مقدماتی که پیش از کنفرانس لندن با موضوع مصالحه برگزار شد، نشان آشکار از اهداف لندن را داشت، به عنوان مثال اجلاس «ابوظبی» که در سطح وزیران خارجه برگزار شد، دارای موضوع محوری مصالحه با طالبان بود.
با این شواهد در حقیقت میتوان گفت که اجلاس لندن که با همکاری ISI، برخی کشورهای عربی و آمریکا برگزار شد، فقط یک هدف را دنبال میکرد و آن مشروعیت بخشیدن به جریان افراط در افغانستان بود که همانطور که بیان شد، این جریان علاوه بر طالبان، گروههایی مانند حزب اسلامی حکمتیار را نیز شامل میشود.
این اجلاس، حاصل گفتوگوی مخفیانه مثلث انگلیس، ISI و عربها با جریان افراطگرا است که شروع آن را میتوان در «موسی قلعه» ولایت هلمند دانست.
مشروعیتبخشی به طالبان
مشروعیت بخشیدن به طالبان همان داستان «اسب تراوا» است که تلاش دارد طالبان را از این طریق به طور رسمی وارد حاکمیت افغانستان کند. زمزمههای برگزاری لویه جرگه و پیشنهاد تأخیر انتخابات پارلمانی از سوی آمریکا نیز بی ارتباط با این پروژه نیست و پیشبینی میشود مدتی پس از اجلاس لندن، کار نهایی به لویه جرگه واگذار شود تا این شورای سنتی و بومی که چند سالی است به ریاست حامد کرزی فعالیت میکند، در نهایت، مصوبات کنفرانس لندن را تایید کند.
برنده و بازنده در مذاکره با افراط گرایان
اگر کار بر وفق مراد کارگزاران پیش رود، طالبان و سایر اعضای جریان افراطگرا، آزادانه وارد کارزار انتخاباتی پارلمان افغانستان میشوند و با توجه به اثرگذاری این جریان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری افغانستان، که مانع اجرای صحیح روند انتخابات در مناطق تحت نفوذ خود شد و شمار رأیدهندگان را به ۵۰ درصد حائزین شرایط برای رأی دادن تنزل داد، از هماکنون نتیجه این حضور ، معلوم و آشکار خواهد بود.
مشروعیت بخشیدن به جریان افراط نه به نفع مردم افغانستان است و نه به نفع کشورهای همسایه افغانستان، بلکه فقط انگلیس، آمریکا و برخی کشورها برنده این سوداگری خواهند بود و به این ترتیب موفق میشوند جریان افراطگرا را از خیابانهای لندن، ماساچوست، ریاض یا جده، به افغانستان بکشانند و آرامش خیابانهای خود را تضمین کنند، اما دستآوردهای سه دهه مردم افغانستان با این پروژه به باد خواهد رفت. [نظر نویسنده است به سایت ربطی ندارد]
حملات منظم طالبان به شهر کابل که در آخرین مورد بیش از پنج ساعت دوام داشت و محور حملات، ساختمانهای دولتی اطراف کاخ ریاست جمهوری افغانستان بود و در آن ده ها تن از مردم افغانستان کشته یا زخمی شدند، نوعی قدرتنمایی طالبان در آستانه این کنفرانس بینالمللی بود که درصدد است به این گروه مشروعیت بدهد.
دست دراز شده آمریکا
در این حال، برخی مفسران معتقدند دست دراز شده آمریکا بهسوی طالبان، باعث نشده است گزینه نظامی علیه آنها کنار گذاشته شود.
شبکه تلویزیونی «یورونیوز» در تفسیری گفت: سؤالی که اکنون مطرح میشود، این است که آیا میتوان به طرح آشتی مجدد با طالبان که مدنظر حامد کرزی است، اعتقاد داشت یا نه. تاکنون طالبان همچنان از مذاکره خودداری کردهاند و در مقابل، بیوقفه در حال بدست آوردن مناطق بیشتری در افغانستان هستند، با این حال کرزی بر روی راهبرد خود مبنی بر پیشنهاد پول به اعضای طالبان در ازای کنارگذاشتن مبارزه مسلحانه اصرار دارد و این راهبرد خود را در ترکیه و لندن تکرار کرد.
وی تصریح کرد: آن دسته از اعضای طالبان که به القاعده یا دیگر شبکههای تروریستی وابسته نباشند، میتوانند به افغانستان بازگردنـد تا بـا کنــار گذاشتــن سلاحشان و ازسرگیری زندگی با احترام به قانون اساسی افغانستان، وارد جامعه افغانها شوند.
در این تحلیل آمده است؛ راهحل سیاسی برای جنگ افغانستان یا دستکم راهبردی مکمل برای این جنگ، حرف تازهای نیست، بهطوری که در کنفرانس قبلی درباره افغانستان که در لاهه هلند برگزار شد، هیلاری کلینتون یکی از مدافعان این طرح بود.
یورونیوز میافزاید: با این اوصاف، دست دراز شده آمریکاییها، باعث نشده است راهبرد نظامی به کنار گذاشته شود، بهطوری که ژنرال استنلی مککریستال بر تقویت ۳۷هزار نفری نیروهای نظامی در افغانستان حساب ویژهای باز کرده است تا در استانهای هلمند و قندهار که به عنوان دو پایگاه مهم طالبان مطرح هستند، امنیت برقرار شود. هدف از این امر نیز این است که دولت افغانستان، امکان گسترش اقداماتش را داشته باشد و با تضعیف شورشیان طالبان، آنها را به تن دادن به گفتوگو مجبور کند، اما در خاک افغانستان، این بدبینی مردم است که حاکم شده است.
یکی از آوارگان افغان میگوید: «ما زمستان و تابستان در زیر چادر زندگی میکنیم که باعث میشود برخی افراد جانشان را از دست بدهند. آنچه ما از نتیجه کنفرانس لندن انتظار داریم، این است که برای ما خانه ساخته و امنیت به کشور بازگردانده شود.»
ظاهراً در اردوگاههای آوارگان افغانستان به یگانه چیزی که فکر میشود، برقراری صلح و آرامش است.
یورونیوز با اشاره به حملات انتحاری گروه تروریستی طالبان در جنوب افغانستان اعلام کرد که گویا رهبران این گروه در نظر ندارند دست حامد کرزی را بفشارند.
برخلاف تصمیم حامد کرزی برای آشتی و مذاکره با گروه طالبان، این گروه به تازگی حملات گستردهای بر ولایت هلمند در جنوب افغانستان کرد.
بسیاری از کارشناسان سیاسی درباره طرح رئیسجمهوری افغانستان برای مذاکره با گروه طالبان، بدبین هستند. در آخرین نظرسنجی از ساکنان اروپا درباره طرح رئیسجمهوری افغانستان، بیشتر مردم این قاره اعلام کردند که جامعه بینالملل نباید کرزی را در این طرح حمایت کند.
موضع بانکیمون
با این وجود، دبیرکل سازمان ملل اظهار داشت: تحت هر شرایطی باید حمایت خود را به لحاظ سیاسی از حامد کرزی ادامه دهیم. بانکیمون، در گفتوگو با روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» گفت: سازمان ملل آماده است با حمایت تکنیکی، سلامت انتخابات آتی در افغانستان را نیز تضمین کند. به بخشهایی از این گفتوگو توجه کنید:
* آقای دبیرکل، براون نخستوزیر انگلیس، کنفرانس لندن را به عنوان نقطه عطف معرفی کرد. آیا اینگونه است؟
** بله، این کنفرانس نقطه عطفی بود که به ما جهش و محرکه جدیدی اعطا کرد. طی این نه سال، انسانهای زیادی مجبور به تحمل مشقات بسیار بودند. جامعه بینالمللی و دولت افغانستان به گونهای متفقالقول، از دیدگاههای جدید، مثلاً اینکه افغانها باید اکنون کنترل و مسئولیت امور را در دست گیرند، حمایت میکنند. حامد کرزی پیشنهادهای بسیاری مبنی بر دستیابی به برادری، صلح، امنیت و توسعه اقتصادی ارائه داده است. علاوه بر این، برای ما بسیار حایز اهمیت بود که نقش کلیدی هدایت و کنترل ازسوی ایالات متحده، تقویت شود.
* شما از این که برای مثال، ناتو به طور تدریجی و روزافزون، سازمانی چون سازمان ملل را نادیده بگیرد، هراس ندارید؟
** سازمان ملل به عنوان بلندپایهترین سازمان بینالمللی باقی خواهد ماند و کسی سازمان ملل را نادیده نمیگیرد. بر این مسأله به طور واحد و همصدا در لندن تأکید شد و فرستاده ویژه جدید من در افغانستان، یعنی «استفان دی میستورا» به عنوان یک شخصیت بسیار فعال، تأثیرگذار و مؤثر ایفای نقش کرد.
* شما انتقاد سرسختانه ایالات متحده و برخی دیگر از متحدان آمریکا را از هیات سازمان ملل در افغانستان (یوناما) چگونه توجیه میکنید؟
** «یوناما» عملاً تا حدی متوقف شده است. در افغانستان پستهای خالی بسیاری وجود دارد که به دلیل شرایط خطرناکی که برای کار کردن وجود دارد، انگیزههای کافی برای پر کردن این پستها نیست.
ما سال گذشته بر اثر حملات تروریستی، هشت تن از کارمندان خود را از دست دادیم.
این مسأله تأثیر روانی بر عملکرد و فعالیت یوناما داشت، اما اکنون به مدد حمایت اخلاقی و سیاسی جامعه بینالمللی و همینطور به مدد بهبود تدابیر امنیتی، یوناما به طور قویتری حضور خواهد یافت و به طرز مؤثرتری مشغول به کار میشود.
* سازمان ملل شخصیتهای باتجربه و موفق بسیار کمی در کابل در اختیار داشت؟
** بله، تایید میکنم.
* بهنظر میرسد که کشورهای عضو ناتو تحمل خود را در قبال افغانستان از دست داده اند و از بازه زمانی خروج سخن میگویند. آیا شما نگران این که جامعه بینالمللی خیلی زود تسلیم شود، نیستید؟
** دبیر کل سازمان ملل قرار نیست بازه زمانی تعیین کند، اما من به شما اطمینان میدهم که در لندن پیرامون «استراتژی خروج» صحبت نشد، بلکه در مورد استراتژی انتقال قدرت که طبق آن افغانها مسئولیتها و وظایف بزرگتر و مهمتری را بر عهده خواهند گرفت، بحث شد.
این در حالی است که نقش جامعه بینالمللی روز به روز و به طور تدریجی به نقش حمایتی محدود میشود.
این مسأله، تغییر اساسی در استراتژی و همینطور طرز فکر ما محسوب میشود. این مسأله به افغانها انگیزه میدهد و غرور آنها را برمیانگیزد.
گرچه ما به افغانها قول دادهایم که سازمان ملل تا زمانی که حضورش ضروری باشد و تا زمانی که آنها بخواهند، در افغانستان میماند، اما ما به ترسیم یک هدف نیازمندیم.
کرزی اکنون در برابر مردم افغانستان و جامعه بینالمللی متعهد است.
وی خود را مصمم به مبارزه با ارتشا و بهبود رابطه با کشورهای همسایه کرده است.
* افغانها باید مسئولیت بیشتری عهدهدار شوند، اما کشورهای کمککننده همسایه این کشور، این طور میاندیشند که این پول از سوی سازمانها و مقامات برای پرداخت رشوه استفاده میشود. این دو مسأله چگونه قابل توجیه است؟
** کرزی اکنون یک نهاد کنترلکننده و یک یکان مبارزه با ارتشا تأسیس کرده است. این مسأله خواست سیاسی وی را نشان میدهد که ما باید همچنان وی را ترغیب کنیم.
* آیا میتوان طالبان میانهرو را از رده افراطیون خارج کرد؟
** با گذشت سالهای بسیاری از جنگ علیه تروریستها، طرز فکر جدیدی از سوی حامد کرزی ارائه شده است. جامعه بینالمللی در پیشنهاد خود، مسائل خوبی را گنجانده است و علاوه بر آن، پیشنهادهایی را نیز مطرح کرده است. مبارزان طالبان باید تمامی روابط خود را با القاعده قطع کنند، خشونت را کنار بگذارند و با عمل به قانون اساسی با مردم کشور افغانستان یکپارچه شوند. شورای امنیت سازمان ملل پیشتر پنج تن از اعضای سابق رژیم طالبان را از فهرست اسامی تروریستها حذف کرد. ما در هر صورت باید بهگونهای بیقید و شرط از کرزی به لحاظ سیاسی حمایت کنیم.
* انتخابات پارلمانی افغانستان از ماه مه به ماه سپتامبر افتاد. آیا سازمان ملل از تأثیرگذاری کافی بر دولت افغانستان برای ایجاد اصلاحات در ساختار انتخابات دارا است؟
** تقلبی که در انتخابات پارلمانی سال گذشته در افغانستان روی داد، به ما آموخت که فرآیند انتخابات باید بهبود یابد. سازمان ملل آماده است تا از طریق کمکهای تکنیکی، به شفاف بودن و منصفانه بودن انتخابات ۱۸ سپتامبر کمک کند.
* منظور شما انتخابات معتبرتر و شفافتر از انتخابات ریاست جمهوری است؟
** انتخابات ریاست جمهوری افغانستان با کارهای خلاف قانون و تقلب به بیراهه رفت، اما کمیسیون مستقل انتخابات در پایان، نتایج درست انتخابات را آشکار کرد و تمامی طرفها نیز آن را پذیرفتند؛ هم مردم افغانستان و هم جامعه بینالملل، اما ما درسهای زیادی از این انتخابات گرفتیم.
* این به آن معنا است که تا زمانی که نهادهای انتخاباتی افغانستان اصلاح نشوند، سازمان ملل دیگر هیچ انتخاباتی را تامین مالی نخواهد کرد؟
** این مسأله باید از مردم افغانستان سؤال شود. برخی مسائل باید تغییر کند. در مورد آنها ما مشغول بحث و بررسی هستیم.
--------------
کیسینجر و امنیت افغانستان
در چنین شرایطی هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در مصاحبه با شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴، امنیت افغانستان را در گرو منافع و امنیت ملی کشورهای همسایه افغانستان دانست.
وزیر امور خارجه آمریکا در سالهای ۱۹۷۳-۱۹۷۷ به مسائل مختلف منطقه پرداخت. فرانس ۲۴ در زمینه مشکلات پیش روی دولت اوباما در جنگ افغانستان از وی پرسید، در موقعیت کنونی چه توصیهای برای رئیسجمهور کنونی آمریکا دارد.
کیسینجر ابتدا مسأله افغانستان را به سه موضوع مختلف میزان، سطح نیروها، استراتژی و دیپلماسی تقسیمبندی کرد. وی در مورد میزان سطح نیروهای آمریکایی در افغانستان گفت: رئیسجمهوری آمریکا باید به توصیههای فرماندهان نظامیاش که خود آنها را منصوب کرده، در مورد اعزام نیرو به افغانستان، گوش فرا دهد.
کیسینجر گفت، چنانچه اوباما نیرویی به افغانستان نفرستد، این امر به عنوان نشانههایی از عقب نشینی در جنگ افغانستان قلمداد خواهد شد.
وی افزود: چنانچه میزان نیروها در سطح مورد نظر فرماندهان نظامی آمریکا در افغانستان افزایش نیابد، با مسأله نادیده گرفتن توصیه این فرماندهان نظامی از سوی رئیسجمهوری آمریکا مواجه خواهیم بود.
وی در زمینه دیپلماسی در افغانستان گفت که این امر نباید فقط متوجه منافع و امنیت کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) باشد، بلکه باید دیگر کشورهای منطقه که به نحوی منافع و امنیت ملی آنها در گرو امنیت در افغانستان است، مورد توجه قرار گیرند.
کیسینجر از ایران، پاکستان، هند، چین و روسیه به عنوان کشورهای مورد اشاره نام برد. این شبکه در مورد وجه اشتراک جنگ افغانستان با ویتنام از وی پرسید و نبود هدفی روشن در این جنگ و افزایش مخالفتها در داخل آمریکا در مورد ادامه جنگ در افغانستان را یادآور شد. کیسینجر در پاسخ گفت: شما نمیتوانید در جنگی که اکثر مردم کشورتان مصمم به متوقف کردن آن هستند، انتظار استمرار داشته باشید.