وابستگی شدید کمونیستهای خلق و پرچم به اتحاد جماهیر شوروی موجودیت و استقلال کشور را نیز با خطر مواجه ساخته بود و بیم آن میرفت که افغانستان نیز مانند کشورهای آسیای مرکزی به اتحاد جماهیر شوروی ملحق شده و تحت حاکمیت شوروی درآید.
برخی افراد نا آگاه و حتی آدمهای تحصیل کرده که در میان آنها برخی از طلبهها هم حضور دارند قیام و جهاد مردم افغانستان علیه حکومت خلق و پرچم را زیر سوال برده و سعی در تبرئه کمونیستها و حکومت آنها دارند.
این عده معتقدند که کمونیستها و اعضای احزاب کمونیستی افغانستان آدمهای ترقی خواه بودند که برای پیشرفت مملکت و رهایی افغانستان از چنگال استبداد حکومت خاندان محمد زایی دست به کودتا زدند و حکومت آنها به نفع مردم و ترقی افغانستان بود و اگر مردم علیه آنها قیام نمیکردند و دست به اسلحه نمی بردند افغانستان گل و گلزار میشد. اما گروههای افراطی مذهبی و عقب گرا حکومت ترقی خواهانه خلق و پرچم را بر نتابیدند و علیه آنها دست به قیام زند و این مسأله باعث شد که کمونیستها نتواند برای ترقی و پیشرفت افغانستان کار نماید.
اما واقعیت چیز دیگر است و حقیقت بر خلاف آن است زیرا که مردم در ابتدای حکومت کمونیستها کاری به آنها نداشتند و در قبال حکومت سکوت پیشه کرده بودند اما این حکومت بود که با اقدامات نسنجیده و ضد مردمی و با حاکم ساختن جو اختناق و خفقان و به وجود آوردن فضای رعب و وحشت و بگیر و ببند به دستگیری و زندانی نمودن نخبگان جامعه و افراد صاحب نفوذ از اقشار مختلف جامعه به شمول نظامیان، سیاسیون، افراد بیگناه غیرنظامی، تاجر، صنعتپیشه، استاد دانشگاه، دانشآموز، دانشجو و سایر اقشار جامعه حتی دستفروشان و رانندگان پرداختند و هزاران نفر از مردم افغانستان را که کمونیستها از آنها احساس خطر میکردند و وجود آنها را برای رژیم کودتا خطرناک میدانستند بدون دلیل و با بهانههای مختلف دستگیر زندانی و شهید ساختند.
سرنوشت چند هزار نفر از دستگیر شدگان تا زمان سقوط حکومت کمونیستها نا معلوم بود و خانوادههای آنها از سرنوشت شان بی اطلاع بودند و از مرگ و زندگی آنها بیاطلاع بودند و فکر می کردند که زنده اند و در زندانهای رژیم زندانی اند غافل از اینکه همه آنها را بدون محاکمه به شهادت رسانده و در گورهای دسته جمعی در اطراف زندان پلچرخی دفن کردند.
در تاریخ 24 میزان/مهر سال 1358 حفیظ الله امین بعد از کشتن نور محمد ترهکی در اولین روزهای جانشینی اش در ارگ کابل لیست 12000 نفر را که در زمان ریاست جمهوری نورمحمد ترهکی(رهبر حزب دموکراتیک خلق) به اشکال مختلف بعد از دستگیری به شهادت رسیده بودند به دیوا ر های وزارت داخله اویخت.
کمونیستها تنها به این هم اکتفا نکردند و با صدور فرمانهای پی در پی بر خلاف ارزشها و عنعنات مردم احساسات مردم را جریحه دار ساختند. این اقدامات کمونیستها مردم و علما را مجبور ساخت که بر ضد رژیم دست به قیام زده و اعلام جهاد نمایند.
وابستگی شدید کمونیستهای خلق و پرچم به اتحاد جماهیر شوروی موجودیت و استقلال کشور را نیز با خطر مواجه ساخته بود و بیم آن میرفت که افغانستان نیز مانند کشورهای آسیای مرکزی به اتحاد جماهیر شوروی ملحق شده و تحت حاکمیت شوروی درآید.
این عوامل باعث گردید که مردم به رهبری علما علیه رژیم کمونیستی خلق و پرچم دست به شورش و قیام بزنند و با جان فشانی و فداکاری با رژیم تا به دندان مسلح کودتا به مبارزه برخیزند و در این راه هزاران شهید دیگر تقدیم نمایند و کشور را از چنگال کمونیستها نجات دهند.
یکی از چهرههای نامدار و شاخصی که در بیداری مردم نقش اساسی داشت و به دست کمونیستها دستگیر زندانی و به شهادت رسید علامه سید محمد حسین مصباح بود. یشان هم از نظر علمی وزنهای بود و مهمتر اینکه از نظر بیان و تبلیغ در ردههای بسیار بالا قرار داشت و یکی از مبلغان سخنور، توانا و مشهور و به روز و آگاه به زمان بود.
مطالبی که ایشان بیان میکردند عمدتاً در جهت تبیین معارف اسلامی به سبک جدید و متناسب با مقتضیات زمان بود لذا گفتار و بیاناتشان مورد پسند عموم مردم، مخصوصا قشر جوان قرار میگرفت.
در جلسات سخنرانی ایشان جمع کثیری از جوانان شرکت میکردند و در جلساتی غیر از مراسم رسمی هم با جوانان در ارتباط بوده و فعالیت فرهنگی داشتند.
فعالیتهای فرهنگی وتبلیغی ایشان معطوف به مسائل اعتقادی بویژه مباحث مربوط به کمونیسم و ماتریالیسم قرار داشت. زیرا که کمونیستها هم بیش از یک دهه از سال 1342تا 1357 فعال بودند و به شکل سازمانیافته روی جوانان کار میکردند و عقاید الحادی خویش را گسترش میدادند. عمده فعالیت تبلیغی شهید مصباح در رد اتهامات کمونیستها نسبت به اسلام بود که با لحنی خوب و ادبیاتی زیبا و مستدل به آنها پاسخ میدادند و به همین دلیل کمونیستها از ایشان کینه داشتند.
میتوان گفت شهید مصباح، از نظر بیان زیبا، قاطعیت، جرأت و شفافیت بحث، در میان مبلغین آنزمان سرآمد بود.
شهید مصباح تحت تأثیر اندیشههای ناب امام خمینی(ره) در مورد نظام عادلانه مطلوب بشری و نقد نظامهای موجود جهانی از جمله نظام حاکم افغانستان نیز سخنرانیهای مستدلی داشتند که مورد استفاده جوانان قرار میگرفت. بیشترین رونق این محافل در ایام محرم بود ولی در تمام سال و در اکثر نقاط شهر کابل بهعنوان یک مبلغ موفق و با کفایت به فعالیت مشغول بودند.
شخصیت مؤثر و توانمندی علمی ایشان در پاسخ به شبهات کمونیستها و شجاعت و صراحت وی در مبارزه علیه افکار الحادی آنها موجب شد که از وی کینه به دل گرفته و در صدد شهادت ایشان برآیند و در نتیجه ایشان را نیز مثل صدها عالم دینی دیگر دستگیر و به شهادت رساندند.
روحش شاد و یادش گرامی باد!