هر چند عربستان به دنبال دستیابی به بمب اتمی است، اما شواهد نشان میدهد که پروژه بمب هستهای پاکستان با تامین مالی سعودیها انجام شده تا علاوه بر دامن نزدن به نگرانیهای بینالمللی، ریاض را در وضعیت برتری موازنه نظامی در منطقه قرار دهد.
رمزگشایی از تحرکات مرموز پاکستان
روزنامه ابتکار , 1 حوت 1397 ساعت 9:32
گزارشگر : پایگاه اطلاع رسانی پیام آفتاب
هر چند عربستان به دنبال دستیابی به بمب اتمی است، اما شواهد نشان میدهد که پروژه بمب هستهای پاکستان با تامین مالی سعودیها انجام شده تا علاوه بر دامن نزدن به نگرانیهای بینالمللی، ریاض را در وضعیت برتری موازنه نظامی در منطقه قرار دهد.
طی چند روز گذشته سه تحول مهم باعث شد تا نام پاکستان بیش از هر زمان دیگری در رسانههای جمعی جهان انعکاس پیدا کند. این اخبار بنا به اولویت خود مربوط به حادثه تروریستی جاده زاهدان- خاش در کشور ایران، سفر پر سر و صدای محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به اسلام آباد و نیز بروز مجدد مناقشه جدی میان هند و پاکستان در منطقه کشمیر بود. شاید به ظاهر این سه رویداد آنچنان خط و ربطی به هم نداشته باشد، اما با بررسی لایههای زیرین و پیوند دادن تحولات مختلف میتوان رگههایی واضح و مشخص از این تحولات را به یکدیگر ربط داده و تفسیر کرد.
اواخر هفته قبل اتوبوس پرسنل نیروهای سپاه پاسداران ایران در جاده خاش- زاهدان هدف یک حمله انتحاری قرار گرفت که دهها شهید و مجروح به جای گذاشت. متعاقب این حمله تروریستی و همزمان با محکومیت آن، گروه جیشالعدل مسئولیت این حمله انتحاری را برعهده گرفت. همزمان مقامات ارشد نظامی ایران ضمن انتقاد شدید از دولت پاکستان، این رویه را غیرقابل قبول توصیف کرده و حتی سرلشگر باقری رئیسستاد مشترک نیروهای مسلح از حق ایران برای برخورد با عوامل و گروهکهای تروریستی واقع در شرق ایران بر مبنای حقوق بینالملل گفت. از سوی دیگر روز گذشته سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمین سپاه ایران اعلام کرد که دو تن از عوامل تیم تروریستی پاکستانی هستند. هر چند مقامات ایرانی اعلام کردهاند که خانههای تیمی این گروه تروریستی را کشف و منهدم کرده و نیز مشخص شده که این گروه قصد انجام عملیاتهای دیگری را نیز داشته است، اما از سوی طرف پاکستانی پاسخی منطقی برای ناامنی مرزهای شرقی همچنان دریافت نشده است. اسلامآباد ابتدا اعلام کرده که عوامل این حمله را نیافته است. از سوی دیگر با وجود اتفاقاتی از این دست و از جمله گروگانگیری تعدادی از پرسنل مرزبانی و نظامی ایران که پس از انجام عملیات سریعا وارد خاک پاکستان میشوند، طرف پاکستانی همواره مدعی همکاری با ایران در زمینه مبارزه با فعالیتهای تروریستی بوده و مسئولان این کشور با ابراز همدردی، قول مساعدت در کاهش چنین ضرباتی علیه ایران در مرزهای شرقی کشور را صادر میکنند. به طور مثال سفیر پاکستان که چند روز قبل نیز به وزارت خارجه احضار شده در گفتوگویی با خبرگزاری ایرنا، میگوید که نیروهای خارجی به دنبال تخریب روابط خوب بین دو کشور برادر ایران و پاکستان هستند و ما نباید اجازه دهیم آنها موفق شوند.
همچنین پس از گمانهزنیهای رسانهای در خصوص ارتباط سفر بن سلمان به پاکستان و ربط آن به عملیات تروریستی اخیر، وزیر خارجه پاکستان با حضور در یک برنامه تلویزیونی تصریح میکند که هرگز چنین تصوری که توسعه روابط با سعودی را به قیمت کاهش روابط با ایران مقدم بشماریم نداریم، اهمیت روابط ما با ایران جایگاه ویژهای دارد و روابط دو کشور دیرینه و تاریخی است.
خط و نشان اسلام آباد برای دهلی نو
دومین تحولی که میتوان طی روزهای اخیر به آن اشاره کرد، سفر ولیعهد عربستان به اسلام آباد است. این سفر که با پوشش وسیع رسانهای از سوی دو کشور صورت گرفته، منجر به عقد میلیاردها دلار قرارداد اقتصادی و تجاری و نیز همکاریهای امنیتی و سیاسی شد. پاکستان همواره یک شریک استراتژیک برای ریاض محسوب شده و به عنوان یکی از اعضای ائتلاف عربی، همکاری نظامی قابل ملاحظهای را با عربستان داشته است. تعداد مشاوران و سربازان نظامی پاکستانی حاضر در عربستان و کمکهای کلان اقتصادی ریاض به اسلامآباد امری است که از دید هیچ کارشناس و تحلیلگری پوشیده نمانده است. حتی برخی گزارشهای اطلاعاتی مربوط به آمریکا تاکید دارد که هر چند عربستان به دنبال دستیابی به بمب اتمی است، اما شواهد نشان میدهد که پروژه بمب هستهای پاکستان با تامین مالی سعودیها انجام شده تا علاوه بر دامن نزدن به نگرانیهای بینالمللی، ریاض را در وضعیت برتری موازنه نظامی در منطقه قرار دهد.
در بحبوحه این اخبار بار دیگر تنش نظامی میان پاکستان و هند در کشمیر به اوج خود رسیده است. آتش این مسئله به حمله به کاروان نیروهای امنیتی هند در کشمیر باز میگردد که در این راستا دهلینو معتقد است دستگاه اطلاعاتی پاکستان (isi) در آن نقش داشته است. در این حمله تروریستی که گفته میشود گروه جیش المحمد مستقر در پاکستان مسئولیت آن را بر عهده گرفته است، در حدود 44 نیروی امنیتی هند کشته شدهاند. پس از بالا گرفتن مشاجرات لفظی میان هند و پاکستان در رهگذر این حادثه، عمران خان که اکنون دولت او با بیثباتی اقتصادی و کسری بودجه شدید روبه رو است، تهدید کرده که اقدام نظامی احتمالی هند را تلافی خواهد کرد. او در این حادثه هم به مانند حادثه تروریستی اخیر در جاده خاش- زاهدان، رویه مقامات این کشور را در پیش گرفته و اعلام کرده که فقط یک دیوانه میتواند همزمان با دیدار مهم ولیعهد عربستان به پاکستان، این حمله را تدارک دیده باشد. او میگوید: ما میدانیم که حملات تروریستی علیه کشورهای همسایه به نفع پاکستان نیست اما عوامل خارجی نیز نمیتوانند به کشور ما حمله کنند!
استفاده از کارت گروههای تروریستی
طبق آنچه از ساختار سیاسی پاکستان بر میآید، دولت در این کشور همواره بیثبات و در معرض هجوم و اعمال نفوذ لایههای قدرت قرار دارد. در پاکستان روسای دولت تقریبا عاقبت خوشی در انتظارشان نبوده است. نمونه این مسئله را میتوان در سرنوشت ذوالفقار علی بوتو و دختر او بینظیر بوتو، پرویز مشرف و نیز نواز شریف دید. آنچه مشخص است، ارتش و دستگاه اطلاعاتی پاکستان دارای نفوذ فوقالعادهای در ساختار قدرت هستند که این امر همزمان شده با ناتوانی حاکمیت در کنترل مناطق مختلفی از پاکستان که در آن گروههای تندروی مذهبی و قوی ابتکار عمل را در دست دارند. دستگاه اطلاعاتی پاکستان را پدرخوانده نیروهای افراطگرا در افغانستان مینامند و هزاران مدرسه ترویج افراطگرایی سالانه میزان زیادی از دانشآموزان را با افکار تندرو و جهادی تربیت و آمادهسازی میکنند.
از سوی دیگر این کشور با وجود بیثباتی سیاسی و اجتماعی، دارای سلاح هستهای است. امری که به خودی خود در بنیانهای سست نظم منطقهای، یکی از عوامل بر هم خوردن توازن قوا به همراه مانعی جدی برای استقرار یک نظم مورد توافق منطقهای است. با این وجود اسلامآباد یکی از ابزارهای پیشبرد سیاست خارجی خود را سرمایهگذاری بر روی گروههای تندرو و بهرهبرداری از آنها به عنوان یک کارت مطلوب بازی میداند. این مهم علاوه بر افغانستان، در هند نیز به وضوح به چشم میخورد. حال میتوان تحرکات گروههای تروریستی در مرزهای شرقی ایران را نیز علیرغم غیر متمرکز بودن نفوذ اسلامآباد در مناطق مختلف این کشور به همین اهرم فشار ربط داد.
منطقه خاورمیانه با وجود پذیرش نظام وستفالی همچنان برای استقرار یک نظم منطقهای دچار کشمکش است. وجود بحرانهای فزاینده، دولتهای ناکارآمد، بافتار اقتصادی و اجتماعی شبه مدرن اما عقبافتاده و نیز تفاوتهای ماهوی قدرتهای خاورمیانه در مبانی سیاسیشان، همگی از جمله عواملی هستند که برای استقرار یک نظام همکاری پیوسته مانع تراشی میکنند. از این رو میتوان یکی از دلایل افزایش حملات تروریستی به ایران آن هم از سمت پاکستان را به نوعی جنگ نیابتی تفسیر کرد. جایی که اسلامآباد با وجود همکاری استراتژیک با ریاض و نیز با ضعف ساختاری دولت از طریق گروههای پرنفوذ امنیتی وارد کار میشود تا توان رقیب را بر اثر بسیج نیروها برای محافظت از مرزها و امنیت داخلی به خود مشغول دارد.
در واقع تروریسم پدیدهای است که بر روی دو استراتژی مشخص مانور میدهد. نخست ایجاد وحشت و دوم فرسوده کردن نیروهای دولتی. این پدیده در راهبرد خود میداند که توان مقابله با ارتش کلاسیک و مجهز کشورها را ندارد، در نتیجه با ایجاد وحشت در صدد تحلیل قوای کشورهای هدف است. مثال بارز این نمونه را یووال نوح هراری نویسنده کتاب انسان خردمند آورده است. او مینویسد: تروریسم یک استراتژی ضعف است که توسط کسانی به کار گرفته میشود که فاقد قدرت هستند. آنها معمولا نه توانایی شکست ارتشی را دارند و نه توان اشغال بلندمدت یک کشور را. پس با تحریک طرف مقابل را به واکنش شدید وا میدارند. درست به مانند مگسی که سعی میکند یک مغازه چینی فروشی را تخریب کند. این مگس به قدری ضعیف است که قادر نیست یک فنجان چای را از جایش بلند کند. پس به دنبال گاو نری میگردد تا در گوشش وزوز کرده و او را با وحشت و عصبانیت به تخریب مغازه چینی فروشی ترغیب کند. این همان چیزی است که سالها در خاورمیانه اتفاق افتاده و از این رهگذر نکته غمانگیز نیز آن است که برخی دولتهای ملی با علم به چنین وضعیتی، از این پدیده به عنوان ابزاری برای جلوگیری و مقابله با رقبای خود استفاده میکنند.
به همین دلیل بررسی نحوه بازیگری پاکستان طی سالهای اخیر نشان میدهد که استفاده از نیروهای افراطی سهم مهمی در پیشبرد سیاست خارجی در مرزهای این کشور دارد. از سوی دیگر یک سطح تحلیل میتواند اینگونه باشد که عربستان سعودی با توجه به جدال نیابتی خود با ایران، گروههای ذینفوذ پاکستانی را با وعده کمکهای اقتصادی و مالی ترغیب کند تا با کشاندن عوامل تروریستی به مرزهای ایران و تهدید امنیت ملی، در سطوحی توان نظامی، امنیتی و لجستیکی ایران را در نقاطی به خود مشغول نگه دارد. امری که با توجه به تجربه داعش نشان داده که میتواند در مراحل بعدی مانند یک بومرنگ به نقطه کانونی خود باز گشته و تامین کنندگان و بهرهگیرندگان از این بازی خشونتبار را مورد حمله قرار دهد.
به همین دلیل است مقامات ایران علیرغم گوشزد کردن حق خود برای محافظت از مرزهای کشور، کانال دیپلماتیک را نیز همچنان باز نگه داشتهاند. چرا که با وارد شدن به یک درگیری هر چند محدود، امکان بروز تنشهایی جدید و ورود بازیگران مختلف به این تنش به هیچ عنوان دور از تصور نخواهد بود. تا به اینجای کار نیز ایران نشان داده که در یک رصد امنیتی موفق به متلاشی کردن و دستگیری تنی چند از عوامل حمله تروریستی به اتوبوس اعضای سپاه پاسداران شده است، اما در موضوع برونمرزی به گفته کارشناسان نوعی صبر استراتژیک لازم است تا دامنه این تنشها که به منظور تحریک تهران و حتی دهلینو صورت میگیرد، وارد فاز غیر قابل پیشبینی و تحولات پیچیدهتر نشود.
کد مطلب: 88829