پیام آفتاب:
هرچند سازمان همکاریهای شانگهای مبارزه با شر سهگانه (تروریزم، افراطگرایی و جداییطلبی) را از اهداف عمده خود میداند و در راستای عملیاتیکردن اهداف خود، ساختار منطقهای مبارزه با تروریزم را ایجاد و کنوانسیونهای متعدد برای تعریف و تعهدات کشورهای عضو و ناظر در امر مبارزه مشترک با «شر» این «سهگانه» منعقد کرده است، اما دستاوردهای عمده در عرصه مبارزه با «شر سهگانه» نداشته است.
این مقاله در پیوند به تدویر شانزدهمین جلسهٔ سران سازمان همکاریهای شانگهای در تاشکند-ازبکستان و اشتراک رئیسجمهور افغانستان در این جلسه نوشته شده است. در این مقاله در صدد پاسخدهی به این پرسشها میباشم. سیاستهای منطقهای و روابط قدرت و بازیگران اصلی سازمان همکاری شانگهای چیست؟ سازمان همکاریهای شانگهای، چه نقشی در تأمین ثبات و رسیدگی به چالشهای منطقهای داشته است؟ آیندهٔ سازمان همکاری چگونه خواهد بود؟
روسیه در منطقه اورآسیا، کشوری است که با فروپاشی شوروی نوعی احساس حقارت تاریخی داشته و هنوز هم، آسیای مرکزی را حیات خلوت خود قلمداد میکند. این کشور خواهان سکانداری در سیاست و اقتصاد منطقهای بوده علاقمند است سیاستهای اقتصادی و امنیتی کل منطقه بهویژه کشورهای آسیای مرکزی زیر نظر کریملین صورت گیرد و در این راستا سازمان پیمان امنیت دستهجمعی را برای رسیدگی به مسایل امنیتی و اتحادیهٔ اقتصادی اورآسیا را جهت تحقق اهداف اقتصادی منطقهای خویش ایجاد کرده است. نگرانیهای عمده این کشور در مسایل منطقهای، تهدیدهای امنیتیای میباشد تلاش دارد این دغدغهاش را در میکانیزمهای منطقهای مطرح کند. این کشور خواهان سیاسی-امنیتیشدن سازمان همکاریهای شانگهای بوده و از این سازمان بهعنوان ابزار تقابل با آمریکا و پیمان ناتو استفاده کند.
چین، کشوری است که با اتخاذ سیاستها و اهداف اقتصادی، توجه کشورهای منطقه و جهان را به خود معطوف کرده و آرام آرام، با سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی به منطقه و کشورهای آسیای مرکزی، حیات خلوت روسیه را دزدیده است. رویکرد اقتصادی چین در درازمدت، نقش روسیه را در مسایل منطقهای کمرنگ خواهد کرد. پروژهٔ بزرگ راه ابریشم چین، با سرمایهگذاریهای هنگفت که در آن صورت میگیرد، مناطق مختلف را بههم وصل کرده، منافع کلان اقتصادی را برای تمام کشورها در پی دارد و الگوی مهم همگرایی منطقهای و ظهور مسالمتآمیز این کشور در عرصهٔ بینالمللی است. چین، بانک سرمایهگذاری زیربناهای منطقهای و صندوق راه ابریشم را بههمین هدف ایجاد کرده است. هماکنون بسیاری از شهروندان کشورهای آسیای مرکزی به بیجینگ به عنوان فرصت مینگرند تا مسکو.
این کشور، سازمانهای منطقهای را محل مناسب برای لابیگری و یارگیریهای استراتژیک در مسایل کلان اقتصادی دانسته و خواهان پیگیری منافع سیاسی-اقتصادی خویش در سازمان همکاری شانگهای میباشد.
هند، بهعنوان بزرگترین دموکراسی جهان، سیاستها و منافع خاص منطقهای را دنبال میکند. هند روابط نیک با تمام کشورهای منطقه در فارمت دوجانبه و چندجانبه دارد و پروژههای اقتصادی این کشور در منطقه، یکی پی دیگر به بهرهبرداری سپرده میشود. هند سیاست نگاه بهشرق که شامل سرمایهگذاری و پیشبرد طرحهای اقتصادی در کشورهای آسیای مرکزی میباشد را نیز دنبال میکند که این سیاستها در نهایت امر به نفع ثبات و توسعه اقتصادی منطقه بوده و منطقهای از آسیا مرکزی را به نقطهٔ تقاطع پالیسیهای مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی بازیگران بزرگ مبدل کرده است. این کشور بهعنوان عضو اصلی و تأثیرگذار سازمان همکاریهای منطقهای جنوب آسیا بوده و عضویت این کشور در سازمان همکاری شانگهای، قواعد بازی را در این سازمان تغییر خواهد داد. چهار کشورعضو سازمان همکاریهای شانگهای (قزاقستان، قرغیزستان، ازبکستان، تاجیکستان) در معادلات کلان سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقه حرف جدی و قاطع برای گفتن ندارند و جز کشورهای ضعیف و کمکگیرنده سازمان شانگهای بوده، دنباله رو سیاستهای روسیه و چین میباشند.
پس از پایان جنگ سرد، آسیای مرکزی به منطقهای بیثبات و جایگاه تحولات پیشبینیناشده در جهان معروف شد. بیثباتی اقتصادی، ضعف جامعهٔ مدنی و جو سیاسی خفقانآور، از ویژگیهای بارز این جمهوریها پس از استقلالشان در اوایل دهه ۱۹۹۰ بود.
با فروپاشی شوروی و تقسیم قلمرو آن به پانزده کشور مستقل، اختلافهای مرزی میان کشورهای منطقه و چین، همچنان، به قوت خود باقی بود. تنش دیرینهٔ میان اتحاد شوروی و چین در طول مرزهای مشترک خود، تبدیل به مسألهٔ چندبُعدی با کشورهای تازه استقلالیافته شوروی در سال ۱۹۹۱ شد. از سوی دیگر با فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، اختلافات ارضی و مرزی میان چین و کشورهای آسیای مرکزی بهوجود آمد.
جمهوریهای ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان، قرغیزستان، آذربایجان در آسیای میانه در این میان، از کشورهایی بودند که در نتیجه تغییرات ژیوپولیتک، از دل اتحاد جماهیر شوروی قد علم کردند.
این اختلافات، در مواردی زیادی به تنشها و درگیریهای مرزی میان کشورها انجامید. تشدید و تداوم فضای بیاعتمادی و اختلافات میان کشورها، سبب شد تا مذاکرات دوجانبه و چندجانبه برای پایاندهی به این تنشها صورت گیرد که نتیجه این مذاکرات، تشکیل گروه پنج، متشکل از کشورهای چین، روسیه، تاجیکستان، قزاقستان، قرغیزستان در سال ۱۹۹۶ بود که با امضای چندین موافقتنامه اختلافات سرحدی را پایان داده و این چارچوب، نقش عمده در اعتمادسازی و تنشزدایی میان کشورها ایفا کرد. چین از طریق توافقات گروه شانگهای پنج، حدود هفت هزار کیلومتر مرز مشترک خود با روسیه و جمهوریهای آسیای مرکزی را از هرگونه نگرانیهای عمده امنیتی رهایی بخشید.
پس از حل مسایل سرحدی، با توجه به مجاورت جغرافیای و مشترکات چندبُعدی میان این کشورها، همکاریها را در عرصههای سیاسی، اقتصادی، امنیتی سرعت یافتند. پنج سال بعد با عضویت ازبکستان در این سازمان، این سازمان وارد مرحله دوم شکلگیری شد و رسماً به نام سازمان همکاری شانگهای مسما شده و اهداف، منشور و ساختارهای سازمان معرفی شد. از آنجایی که تروریزم، افراطگرایی و جداییطلبی از چالشهای مشترک فراراه تمام کشورهای عضو سازمان بود، پس از این مبارزه با تروریزم، افراطگرایی و جدایی طلبی در محور اهداف عمده این سازمان قرار گرفت.
حادثه یازدهم سپتمبر و تبعات بعدی آن، از جمله حضور نیروهای خارجی در افغانستان و منطقه برای مبارزه علیه تروریزم، سازمان همکاری شانگهای را در برابر آزمون دشوار قرار داد که آیا با توجه به این که یکی از اهداف شکلگیری سازمان، مبارزه با تروریزم است، با روند مبارزه با تروریزم جامعهٔ جهانی به رهبری آمریکا همکاری کنند یا خیر.
کشورهای عضو سازمان از جمله ازبکستان، قرغیزستان میزبان پایگاههای بزرگ آمریکا در منطقه بودند و روسیه و چین هم ظاهراً چراغهای سبز نشان دادند، اما بیعلاقگی آمریکا به مشارکت روسیه و چین از یکسو و از طرف دیگر طولانیشدن نبرد علیه تروریزم در منطقه، سوالات جدی را با شک و تردید برانگیخت که برآیند آن موضعگیری جدی سازمان همکاری شانگهای در برابر حضور نیروهای خارجی و نبرد علیه تروریزم بود و از آمریکا خواسته شد پایگاههایشان را در کشورهای آسیای مرکزی ترک کنند.
حضور پایگاههای خارجی در این دو کشور آسیای مرکزی، فرصتهای زیاد اقتصادی به این کشورهای فقیر داشت و این کشورها که از تسلط سیاسی، امنیتی شوروی نیز به ستوه آمده بودند، باید میان بودن در سازمان شانگهای یا میزبانی پایگاههای آمریکا یکی را برمیگزیدند که حاصل آن، «نه» گفتن به پایگاههای آمریکا در منطقه بود. آسیای مرکزی به لحاظ استراتژیک، اهمیت فزاینده برای مأموریت نبرد علیه تروریزم و سایر اهداف آمریکا داشت و علیرغم واکنش سازمان شانگهای به این حضور، آمریکا توانست همسویی استراتژیک کشورهای آسیای مرکزی را در مشروعیت بخشی به جنگ علیه تروریزم بهدستآورد. روسیه خواهان استفاده ابزاری سازمان همکاری شانگهای در برابر غرب بهویژه آمریکا میباشد. در حالی که چین باور دارد با پیشبرد سیاست همگراییهای اقتصادی در منطقه، آمریکا در موقعیت دشواری قرار گرفته و بدیلی جز همکاری و تعامل با قدرتهای منطقهای ندارد.
در مرحله دوم، همکاریهای امنیتی جهت مبارزه علیه تروریزم، افراطگرایی و جدای طلبی و تقابل استراتژیک در برابر حضور آمریکا در منطقه، از طریق تأسیس ساختار منطقهای مبارزه علیه تروریزم و راهاندازی مانورهای مشترک نظامی دنبال شد. موفقیتهای نسبی سازمان در عرصههای مختلف به خصوص موضعگیری این سازمان دربرابر حضور آمریکا، کشورها و سازمانهای زیادی را علاقمند به عضویت ناظر یا شریک دیالوگ در این سازمان کرد.
افغانستان، مغولستان، ایران و اخیراً ترکیه و بلاروس بهعنوان اعضای ناظر این سازمان میباشند. آذربایجان، ارمنستان، کمبودیا و نیپال، کشورهای شریک گفتگوی سازمان همکاری شانگهای بوده که در مسایل مورد علاقه با این سازمان گفتگو میکنند. شریکان گفتگوی سازمان، بنابر دعوت کشور میزبان در جلسات این سازمان اشتراک میکنند. تصامیم مهم و بزرگ در این سازمان، در جلسه سران و سران حکومتهای این سازمان اتخاذ میشود.
فقدان شرایط و طرزالعملهای واضح درخواست عضویت کامل، از دلایل عمده بود که طی چهارده سال بعد از عضویت کامل ازبکستان در سال ۲۰۰۱، هیچ کشور بهعنوان عضو کامل پذیرفته نشد. تصویب اسناد لازم درخواست عضویت کامل در جلسه ۲۰۱۴ سران در دوشنبه-تاجیکستان، موانع حقوقی فراراه متقاضیان عضویت کامل را رفع کرده که کشورهای هند و پاکستان درخواست عضویت کامل کردند. موضوع عضویت کامل هند و پاکستان به دلیل روابط پیچیده قدرت در سازمان، بهصورت همزمان مورد بررسی قرار گرفته و قرار است این دوکشور بهعنوان اعضای کامل سازمان همکاری شانگهای در نشست ۲۰۱۶ سران در تاشکند اشتراک کنند.
این نخستین عضویت کامل دو کشور در سازمان همکاری شانگهای بوده و رئیسجمهور پوتین که ریاست جلسه سران ۲۰۱۵ را داشت، این موضوع را یک رویداد تاریخی در سازمان عنوان کرد. عضویت کامل ایران به دلیل تحریمهای بینالمللی علیه این کشور رد شده و بعد از رفع تحریمهای بینالمللی، امیدواریهای عضویت این کشور در سازمان همکاری شانگهای بیشتر شده است.
عضویت هند و پاکستان در این سازمان، جغرافیایی سیاسی سنتی این سازمان که به حوزه آسیای مرکزی و آورآسیا مربوط بود را تغییر داده و حوزه بزرگ جنوب آسیا را نیز شامل خود کرده است. پیچیدگیهای روابط قدرت، همسویی استراتژیک چین-پاکستان و هند-روسیه از یکسو و رقابتها میان چین-روسیه و هند-پاکستان از جانب دیگر، به قطبیشدن بیشتر سازمان میانجامد. چهار کشور آسیای مرکزی شامل قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان امیدوارند که هند به حکمرانی روسیه و چین در منطقه خاتمه بخشد. مسکو میخواهد که از یکسو هند از نفوذ فزایندهٔ چین در آسیای مرکزی جلوگیری کند و از سوی دیگر به رقیبان غربی خویش نمایش دهد که دوستی چون هند دارد.
اهمیت جغرافیای سیاسی و اقتصادی سازمان همکاری شانگهای با حضور قدرتهای بزرگ مانند چین، روسیه و هند از نقاط قوت این سازمان بوده، اما سطح متفاوت پتانسیلهای اقتصادی کشورهای عضو، تنشهای تاریخی، سیاست خارجی چندسویه و رقابتهای فزاینده میان روسیه و چین بر سر تعریف حوزهٔ نفود، منافع و تعیین آجندای سازمان همکاری شانگهای، از جمله چالشهای عمدهای است که موثریت و آینده این سازمان را به چگونگی رسیدگی به چالشهای متذکره وابسته کرده است.
علیرغم رقابتها، اختلافنظرهای چین و روسیه در مسایل استراتژیک منطقهای و فرامنطقهای که این اختلافات به سازمان همکاری شانگهای درز کرده است، کشورهای عضو سازمان تصامیم مهم از جمله تصویب استراتژی توسعهای سازمان برای ده سال آینده و ایجاد صندوق توسعهای سازمان را اتخاد کردهاند. مسکو پیشنهاد وصل اتحادیه اقتصادی اورآسیا به رهبری روسیه و متشکل از کشورهای ارمنستان، بیلاروس، قزاقستان وروسیه را با کمربند اقتصادی راه ابریشم چین کرده است. کمربند اقتصادی پنجاه میلیارد دالری راه ابریشم چین، شامل احداث شبکهها راهها، راهآهن، خطوط پایپ لاین از طریق آسیای مرکزی با اتحادیه اورآسیا میباشد.
هرچند سازمان همکاریهای شانگهای مبارزه با شر سهگانه (تروریزم، افراطگرایی و جداییطلبی) را از اهداف عمده خود میداند و در راستای عملیاتیکردن اهداف خود، ساختار منطقهای مبارزه با تروریزم را ایجاد و کنوانسیونهای متعدد برای تعریف و تعهدات کشورهای عضو و ناظر در امر مبارزه مشترک با «شر» این «سهگانه» منعقد کرده است، اما دستاوردهای عمده در عرصه مبارزه با «شر سهگانه» نداشته است. تهدید تروریزم به قوت خود باقی است. معضل جداییطلبی در هردو کشور چین و روسیه از میان نرفته است. بیشتر از هفت هزار شهروند کشورهای آسیای مرکزی با پیوستن بهداعش تهدید جدی علیه ثبات و امنیت کشورهای آسیای مرکزی، چین و روسیه بهوجود آورده است، از جانب دیگر گسترش روزافزون گروهای تروریستی در افغانستان نیز به این چالشها افزوده میشود. روسیه بهدلیل وابستگی شدید امنیت کشورهای آسیای مرکزی با امنیتش، نگران تحرکات گروهای شورشی و داعش در افغانستان بوده گفته است در صورت توافق دولت افغانستان این کشور آماده انجام هرنوع همکاری از جمله هدف قراردادن گروههای شورشی در این کشور میباشد، در حالی که چین و کشورهای آسیای مرکزی عضو سازمان در خصوص گسترش تهدیدهای بالقوه امنیتی مانند گسترش داعش موقف جدی نگرفته است، آیندهٔ سازمان به مثابهٔ عامل مؤثر همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای به چگونگی همکاری و تعامل سازنده بازیگران اصلی سازمان (چین، روسیه و هند) بستگی دارد.
در بخش بعدی این نوشته، به پیشینهٔ مناسبات، چالشها و فرصتهای عضویت کامل افغانستان در سازمان همکاری شانگهای خواهیم پرداخت.
ادامه دارد…
- سید اکرم بارز، روزنامه هشت صبح، ۳ سرطان ۱۳۹۵