مروری بر مصادق آزادی بیان در متون اسلامی،به خوبی عقلانی بودن حدود و ثغور آن را بیان می کند و نشان می دهد که مرزهای تعیین شده برای آزادی بیان، هیچ تضادی با فعالیت های فکری و رسانهای ندارد.
رسانهها از جمله مهمترین دستاوردهای بشر در طول تاریخ است؛ این پدیده از بدو ظهور، اثرات مثبت و منفی فراوان باخود داشت و تحولات عمیقی را در عرصههای مختلف به میان آورد. کارایی مثبت و ظرفیت بالای رسانهها در ایجاد دگرگونیهای بنیادی و تحقق خواستههای سیاسی اقتصادی، سبب شد که لقب امپراتور به این پدیده داده شود و آن را رکن چهارم دمکراسی بخوانند اما این تنها یک روی قضیه بود؛ روی دیگر آن، مملو از تهدید و چالش بود بخصوص این که پردههای اخلاقی وحوزه هنجارها را در سطح وسیعی هدف قرار داده بود. هنجار شکنی و سوءاستفاده از آزادیهای به وجود آمده در عرصه رسانه داری و بیان، سبب شد که جریانهای مختلف، حتی از میان طیف رسانه گران به مهار و کنترول این پدیده روی بیاورند و کارکرد آن را به سمت هدفدار، برمبنای دانش مسولیت پذیر و رسالتمند سوق بدهند. پس از جنگ دوم جهانی انجمنها، موسسات علمی، اشخاص برجسته، نهادهای ملی و بینالمللی برای جلوگیری از افسار گسیختگی رسانهها، اصول و قوانین اخلاقی را وضع کردند و تئوریهای مختلف از جمله نظریه مسولیت اجتماعی رسانهها با قدرت و قوت ظهور کرد.
نظامهای اخلاق رسانهای
«اخلاق رسانهای» مجموعه از قواعدی تعریف شده است که دست اندرکاران رسانهها به صورت داوطلبانه و بر اساس ندای وجدان و فطرت خود در انجام کار حرفهای آنها را رعایت کنند؛ بدون آنکه الزام خارجی داشته باشند و یا در صورت تخلف، دچار مجازاتهای قانونی گردند. به تعبیر دیگر؛ اخلاقِ رسانهٔ همان اخلاقی است که از سوی رسانههای سمعی، بصری و مکتوب انتشار مییابد.
جریانهای ذیل که مختصراً اشاره شدهاند، بخشی از جریانهای دخیل در شکل دهی قواعد اخلاقی برای رسانهها هستند و نقش مهمی در بازنگری چگونگی عملکرد و حدود و ثغور آزادی این پدیده داشتهاند:
۱- اواخر قرن۱۸تا اوایل قرن۱۹:مطبوعات به رکن چهارم دمکراسی تبدیل میشود و آزادی اندیشه و بیان از شاخصههای این دوره است. پرهیز از سانسور، مخالفت با نظارت حکومتی و انتقاد آزادانه ازحکومت از مهمترین اصول اخلاقی این دوره بود.
۲- اواسط قرن۱۹تا اوایل قرن۲۰:شکل گیری «روزنامه نگاری جنجالی» برای جذب مخاطب؛ این رویکرد پیامدهای ناگواری داشت و در نهایت منتقدان خواهان رعایت راستگویی، احترام به حریم خصوصی افراد، رعایت مقررات حقوقی در پخش اخبارو... شدند. کتب متعدد در حوزه اخلاق رسانهٔ از جمله، اخلاق روزنامه نگاری، اخلاق ادب و روزنامه نگاری. تدوین و نشر گردید و تلاشهای برای تهیه و تدوین اصول اخلاق حرفهٔ روزنامه نگاری از طرف روزنامه نگاران نروژ، سوئد، فنلاند، فرانسه و... صورت گرفت و تصویب شد.
۳- اواسط دهه۱۹۲۰تا اوایل ۱۹۷۰: موج طبیعت گرایی از دهه ۱۹۳۰ به راه افتاد و مرگ اخلاق گرایی فرا رسید. اصطلاح اصول اخلاقی و کلمات هم خانواده آن به مدت ۴۰سال از عناوین کتابهای ارتباطات جمعی آمریکای شمالی کنار گذاشته شد. شکل گیری «سبک هرم وارونه» که بر اساس پاسخ گویی به پرسشهای ششگانه (چه؟ چرا؟ چگونه؟ کجا؟ کی؟ و که؟)به منظور انطباق هرچه بیشتر اخبار با عینیت شکل گرفت در این دوره بود.
۴- دهه۱۹۸۰به بعد: این دوره نقطه عطفی در بازنگری و تحول اصول اخلاق رسانهای به حساب میرود؛ گزارش «شن مک براید» در سال ۱۹۸۰ تحت عنوان «یک جهان، چندین صدا:به سوی نظم نوین جهانی اطلاعات و ارتباطات» که از طرف یونسکو منتشر گردید، در نهایت در سال۱۹۸۳ منجر به تدوین اصول اخلاقی با عنوان «اعلامیه یونسکو» شد که از سوی بیشتر کشورهای عضو این سازمان به تصویب رسید و شامل ۱۰ اصل بود که در آن به ترتیب «حقوق خلق در مورد اطلاعات حقیقی»، «وابستگی روزنامه نگار به واقعیت عینی»، «مسوولیت اجتماعی روزنامه نگار»، «صحت عمل روزنامه نگار»، «دستیابی و مشارکت مخاطبان در زمینههای اخبار و اطلاعات»، «احترام به زندگی خصوصی و شرافت انسانی»، «احترام به منافع عمومی»، «احترام به ارزشهای جهانی و گوناگونی فرهنگها»، «از میان بردن جنگ و مصائب دیگر بشریت»، «پیشبرد نظم نوین جهانی اطلاعات و ارتباطات» مورد تأکید قرار گرفت.
اسلام و رسانه
ارتباط دین با رسانههای ارتباط جمعی به صورت عموم و اسلام با این پدیده به گونهٔ خاص، از مباحث دامنهداری است که هنوزهم مخالفان و موافقان بسیاری دارد ولی نظریه «نگرش ابزاری» به ماهیت رسانه و بی خاصیت فرض کردن ذاتی این پدیده، مورد قبول اسلام است و درنظام اسلامی، رسانه صرفاً یک ابزار خنثی است و ارتباط و یا عدم ارتباط، سازگاری و یا ناسازگاری این ابزار با پدیده دین، به چگونگی استفاده از از این ابزار بر میگردد.
الف- نظام اخلاق رسانهای در اسلام: اسلام برای استفاده مشروع و دین محورانه از این گونه ابزار، قواعد، حدود و اهدافی را وضع کرده است تا جوامع بشری از پیامدها و اثرات منفی آن در امان باشند. نویسندگان مشهور اسلامی کتب و مقالات عدیدهٔ در باب مسولیتها، رسالت و چگونگی استفاده از وسایل ارتباط جمعی در نظام اسلامی پرداختهاند و فی الاجمال این موارد را از اصول اخلاقی رسانه در اسلام ذکر کردهاند:
۱- مسولیت پذیری؛ ۲ - راست گویی؛ ۳ - شجاعت و شرافت کاری؛ ۴- رعایت حریم خصوصی افراد و اشخاص؛ ۵- عدم بزرگنمایی مسائل و موضوعات کوچک و بی اهمیت؛ ۶- ادبیات مناسب شان جامعه اسلامی و مسلمانان؛ ۷- ترویج و نشر اطلاعات مفید و موثر؛ ۸- رعایت امنیت اخلاقی و روانی جامعه؛ ۹- خود داری از ترویج ابتذال و فحشا؛ ۱۰- رعایت امانت داری در نشر برنامه ها؛ ۱۱- نیت و قصد انجام تکلیف شرعی در انجام وظیفه؛ ۱۲- بررسی منابع خبر و اطلاعات؛ ۱۳- حق گرایی؛ ۱۴- رعایت وقت و زمان در ارایه اخبار؛ ۱۵- ترویج خوبیها و نیکیها و...
لازم است ذکر شود که تمام اصول یاد شده در نظامهای اخلاقی کشورها و سازمان بینالمللی نیز پذیرفته و تأکید شده است.
ب- حدود آزادی بیان در اسلام: آزادی و مصونیت بیان بیش از سایر نظامهای دینی و فکری در اسلام مورد توجه و تأکید قرار گرفته است؛ اما تفسیرها و تحلیلهای غیر منطقی و استفاده جویانه از آزادی بیان مشکلات و مصایبی را برای جوامع بشری در پی داشته است. بسیاری از رسانههای که مسولیت مدار نیستند و اصول اخلاقی را رعایت نمیکنند، نیز با توسل و تمسک به رعایت اصل آزادی بیان، اقداماتی را انجام میدهد که ثبات و امنیت جامعه بشری را به مخاطره میاندازد و تخم عداوت و بذر دشمنی میکارد. برای جلوگیری از چنین پیامدهای، تمام نظامها مطلق بودن آزادی بیان را رد کرده و شروطی را برای آن تعریف کردهاند و در این میان اسلام نیز با توجه به فلسفه خویش از هدف خلقت انسانها، تکلیف و مسولیت آنان، حدود و مرزهای آزادی بیان را روشن کرده است تا هیچ فرد و یا نهادی به بهانه اصل آزادی بیان، اقدام به فعالیتهای مخرب نکنند.
مطالعه قران کریم، احادیث و سنت نشان میدهند که اصل آزادی بیان مویید است اما مشروطه به این منافی کرامت انسانی و اهداف خلقت نباشد. مروری بر مصادق آزادی بیان در متون اسلامی، به خوبی عقلانی بودن حدود و ثغور آن را بیان میکند و نشان میدهد که مرزهای تعیین شده برای آزادی بیان، هیچ تضادی با فعالیتهای فکری و رسانهای ندارد. در اسلام این موارد از مستثنیات آزادی بیان برای همه وهمچنین محل بحث ما یعنی رسانههای ارتباط جمعی میباشد که در نظامهای فکری معاصر نیز پذیرفته شده است:
- ممنوعیت توهین به مقدسات
- ممنوعیت هتک حرمت اشخاص
- ممنوعیت توطئه در قالب اطلاع رسانی و به بهانه ترویج فکر و اندیشه
- ملتزم بودن به مقررات و تعهدات مکتوب و غیر مکتوب جامعه اسلامی
- عدم اهانت به ارزشهای اسلامی
- عدم ترویج باورهای مغایر اسلام در جامعه اسلامی
- ترویج نکردن فساد و فحشا و یا زمینه سازی برای آن
- افشا نکردن مسایل سری و امنیتی جامعه اسلامی
- عدم نشر برنامههای که منجر به ایجاد اختلال و اضطراب در جامعه میشود
- و...
---
منابع:
- قران
- کتب معتبر احادیث
- ایازی سید محمدعلی، آزادی در قرآن_تهران، ۱۳۷۹
- مجموعه مقالات، رویکرداخلاقی در رسانهها، تهران، مرکز مطالعات وتحقیقات رسانهها، ۱۳۷۵
- معتمد نژاد، کاظم، «اصول اخلاقی روزنامه نگاری»، رسانه پیاپی ۶۶
- هورسفیلد، پیتر جی، «تحول دین در عصر همگرایی رسانهای» در: بازاندیشی دربارهٔ رسانه، دین و فرهنگ، تهران، سروش، ۱۳۸۵.
- هوور، استوارت ام، مخاطبان و رسانهای کردن دین، در: دین و رسانه (مجموع مقالات)، تهران، دفتر پژوهشهای رادیو، ۱۳۸۶.