هدف خاص اين نوشته تأملي بر پريشان رفتاري تاريخ نگاري برخي نويسندگان منسوب به دو قوم شريف پشتون و هزاره است كه بيشتر از ديگران قيل و قال نموده و تنشهاي قومي را در ميان مردم ستمديدهي افغانستان و حتي منطقه دامن ميزنند.
در افغانستان اقوام مختلف با زبانها و گويشهاي متفاوت زندگي ميكنند. تنوع قومي و زباني در اين كشور به هيچ وجه بيشتر از كشورهاي ايران، شبه قارهي هند و حتي آسياي مركزي نمي باشد؛ اما تنشهاي قومي و زباني در افغانستان امروزي پر رنگتر و بيشتر از كشورهاي همسايه است.اين تنشها به حدي زيانبار است كه از تبارز هويت، فرهنگ و هنر ملي مورد توافق عام و نهادينه شده جلوگيري كرده و عامل اصلي ادامهي جنگ و خونريزي در سه دههي گذشته- البته از جنبه داخلي- به شمار مي رود.
در اين نوشته من قصد ندارم به چرايي و چگونگي تنشهاي قومي در افغانستان بپردازم، آنچه كه توجه مرا به خود جلب كرده است برخي ادعاها و دستبردهاي شرر انگيز تاريخي است كه در سال هاي اخير صورت گرفته است.
در گذشته مورخان و پژوهشگران با هدايت و حمايت برخي حاكمان فاشيست افغانستان، كشور خيالي بنام «آريانا» اختراع كردند تا آن چه كه ميراث آرياييها نام نهادهاند به قوم و قبيلهاي كه خود را به آن منسوب ميدانستند اختصاص دهند. از اين طريق حاكمان كوته بين و عاقبت نينديش افغانستان، تلاش مذبوحانه نمودند كه قبيلهي خود را داراي سابقهي تاريخي چندين هزار ساله معرفي نموده، زبان و فرهنگ قبيلهاي را به عنوان زبان و فرهنگ ملي بر مردم افغانستان تحميل كنند و اقوام ديگر را فرو دست قرار دهند.
تاريخ سازي با جعل واژهها آغاز شد؛يفتلي(هيطل)،«هپتال» شد و هپتال «ابدال». همچنين واژهي «پاكتويس» يوناني با «پختويس» و پختون(پشتون)؛ واژهي «پكهت» سانسكريت با «پخت» و پختون(پشتون)، «كوشاني» با «كشاني» و «خلجي» با«غلجي» و ... مغرضانه و غيرمحققانه تطبيق داده شد.
اين تاريخ سازيها زمينهي ذهني سركوب اقوام با هم برادر افغانستان از آريايي نژاد گرفته تا ترك و مغول تبار را فراهم ساخت. در اين ميان قوم نجيب هزاره در راستاي اجراي توطئهي تصفيهي قومي و مذهبي به شدت تحقير شد؛ تحقيري كه در چند دههي گذشته به بهانهاي براي پريشان رفتاري اجتماعي و ايدئولوژيك روشنفكران التقاطي و سكولار هزاره تبديل شده است. اين پريشان رفتاري به طور عمده در دو جهت ستيز با مذهب و نمادهاي مذهبي- استفاده از مذهب عليه مذهب- و تاريخ سازي تبارز يافته است.
اينك كار بجايي رسيده است كه برخي نويسندگان پريشان نگارِ منسوب به جامعهي هزاره چنان در منجلاب بحران هويت قومي و تباري دست و پا ميزنند كه قبل از آنها برخي نويسندگان منسوب به جامعهي پشتون دست و پا زدن را آغاز كرده بودند. همان طوري كه پشتونها را اسرائيلي، عرب، آريايي، قبطي، ارمني، گرجي، منگول، كوپت و تولك نوشته اند، هزارهها را هم تا كنون مغولي، تركي، آريايي، داهي، ساكايي و پشهاي نوشته اند و ممكن است كه در آينده چيزهاي ديگري اضافه كنند. برخي نويسندگان پيش گفته، واژهي «آرزهي» اوستا را با واژهي عاميانهي«ازره» در لهجهي هزارگي و سپس با «هزاره» تطبيق نموده و واژههاي «آريان» و «پارس» را هم به «هزاره» پيوند زده اند.
هدف من بر جسته ساختن شكافهاي نژادي و تنشهاي قومي به منظور برتر نشان دادن قوم و نژاد خاصي بر ساير اقوام و نژادها يا تخطئه و تحقير كدام گروه قومي نميباشد. در آيين من همهي اقوام، طوايف و نژادها «مردم» و «آدم» اند و آدم از خاك. به نوشتهي فيلسوف توانا و اسلام شناس كم نظير، شهيد استاد مطهري «حقيقت اين است كه ادعاي جدا بودن خونها و نژادها خرافهاي بيش نيست. نژاد سامي و آريايي و غيره به صورت جدا و مستقل از يكديگر فقط در گذشته بوده است. اما حالا آنقدر اختلاط و امتزاج و نقل و انتقال صورت گرفته است كه اثري از نژادهاي مستقل باقي نمانده است.» (1)
هدف،اطلاع رساني تا حد ممكن محققانه و منصفانه است تا شرر انگيزيهاي تباري و باستان گرايي مغاير با ارزشهاي انساني و آموزههاي ديني، به بهانهي پژوهشهاي تاريخي وعلمي، تأمين عدالت، گفتمان قومي و ... در راستاي توطئههاي نظام سلطه، كه به مردم افغانستان و منطقه آسيب وارد ميسازد آشكار شود. حالا بر هر شخص مسؤول و با بصيرت روشن شده است كه سلطهجويان صليبي- صهيونيستي بعد از حادثهي يازدهم سپتامبر براي سلطه برجهان و بخصوص خاورميانه و جهان اسلام، از مسألهي قوميتها و تبارگرايي با شعار دموكراسي و حقوق بشر استفادهي راهكنشي مينمايند.
هدف خاص اين نوشته تأملي بر پريشان رفتاري تاريخ نگاري برخي نويسندگان منسوب به دو قوم شريف پشتون و هزاره است كه بيشتر از ديگران قيل و قال نموده و تنشهاي قومي را در ميان مردم ستمديدهي افغانستان و حتي منطقه دامن ميزنند.
مسائل اساسي كه در رابطه با تاريخ نگاري نويسندگان فوقالذكر مطرح هستند از اين قرار است:
1- منشأ نژادي و تباري پشتونها و هزارهها.
2- سابقهي قومي و تاريخ ظهور پشتونها و هزارهها در سرزمين افغانستان امروزي.
3- تباركوشانيها و هياطله(يفتليها) (تاجيك، ترك،پشتون يا هزاره؟)
4- تبار غوريها (ترك،هزاره، تاجيك يا پشتون؟)
در اين نوشته ادعاهاي نويسندگان پريشان رفتار پشتون و هزاره در رابطه با مسائل فوقالذكر با نظريات دانشمندان، پژوهشگران، مورخان، انسان شناسان و گردشگران مسلمان(عرب، پشتون، ترك، تاجيك و...)، اروپايي، امريكايي، روسي، ژاپني و ... سنجيده شده و مورد بررسي قرار داده ميشود. ادامه دارد...
سيدمحمدباقرمصباح زاده
---------------
1- مطهري،شهيد مرتضي، خدمات متقابل اسلام و ايران،دفتر انتشارات اسلامي،قم، زمستان 1362، ص 43.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
تأملی بر پریشان رفتاری تاریخ نگاری در افغانستان (بخش اول) / مصباح زاده تأملی بر پريشان رفتاری تاريخ نگاری در افغانستان (قسمت دوم) / مصباح زاده
تأملی بر پريشان رفتاری تاريخ نگاری در افغانستان (بخش سوم) / مصباح زاده تأملی بر پريشان رفتاری تاريخ نگاری در افغانستان (بخش چهارم) / مصباح زاده تأملی بر پريشان رفتاری تاريخنگاری در افغانستان (بخش پنجم) / مصباحزاده ترور استاد ربانی، عوامل و نکتههای آموزنده / سید محمدباقر مصباحزاده اسلامگرايی اردوغان، سناريو يا واقعيت؟ / سيد محمدباقر مصباحزاده مغوليسم، مباني و حربه هاي فاشيستي (بخش اول) / مصباحزاده چگونگي شكلگيري جنبش مغوليستي در افغانستان (بخش دوم)/مصباح زاده هزاره؛ قرباني مغوليسم (بخش سوم) / مصباح زاده مغولیستها و مسألهی مرجعیّت (بخش چهارم) / مصباحزاده تشيّع؛ آماج توطئههاي امپرياليسم، صهيونيسم و فاشيسم/ مهندس مصباح زاده پايگاه نظامي امريكا در افغانستان به نفع کیست؟ مصباح زاده متحد استراتژیک افغانستان کیست؟ / مصباحزاده طالبان؛ شمشیر دو دم/مصباح زاده پیامدهای حمله امریکا و انگلیس به افغانستان / مصباح زاده امضای قرارداد استراتژیک امریکا، گامی بهسوی ماندگاری در افغانستان است/مهندس مصباح زاده ناظران غربی سکه سیاسی ناتو در افغانستان هستند/مهندس مصباح زاده یازده سپتامبر سناریوی آمریکایی بود تا اسلام خطر جهانی معرفی شود/مهندس مصباح زاده کنفرانس بینالمللی کابل؛ سناریوی سوخته / مهندس سید محمد باقر مصباح زاده جرگهی مشورتی صلح اهداف و دستاوردهای آن / مهندس مصباح زاده دستاورد جرگه مشورتی صلح؛ تأیید جنگ و تجاوز / مصباح زاده دیدگاه های اندیشمندان و رهبران جهان درباره امام خمینی (ره) / سید محمد باقر مصباح زاده نگاهی به دیروز و امروز وطن (۱) / مهندس مصباح زاده نگاهی به دیروز و امروز وطن (۲) / مصباح زاده اهمیت شناسایی فلسطین/ مصباح زاده اهمیت بزرگداشت قیام سوم حوت کابل (۱۳۵۸) - مهندس مصباح زاده آيتالله تقدسي از ديدگاه شهيد مصباح