تاریخ انتشار :شنبه ۸ اسد ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۵۱
کد مطلب : 15299
افغانستان و آمریکا؛ از پیمان تا اعلامیه / کوثری
دولت آمریکا با هدایت گفت‏‏وگوهای استراتژیک آمریکا و افغانستان به سوی اعلامیه‏ای استراتژیک، کنگره آمریکا و پارلمان افغانستان را دور زده و توانایی خواهد داشت تا خواست های خود را به افغانستان با شیوه‏ای قانونی تحمیل نماید بدون اینکه تن به خواسته های افغانستان داده باشد.
چند روز پیش رایان کروکر، سفیر جدید آمریکا در کابل در مصاحبه با خبرگزاری بی‏بی‏سی گفت که روابط استراتژیک آمریکا و افغانستان بر اساس یک اعلامیه تنظیم خواهد شد و نه پیمان استراتژیک.
رایان کروکر در این مصاحبه گفت: «ما در مراحل مقدماتی مذاکرات قرار داریم. در این مذاکرات فهرستی از تقاضا ها از هر دو جانب وجود ندارد. در این مرحله امضای یک پیمان مطرح نیست، زیرا در سیستم کاری ما پیمانها باید از تصویب کنگره آمریکا بگذرد و برای تصویب آن یک روند خیلی پیچیده وجود دارد.»
وی افزود: «ما درباره آن به عنوان یک موافقتنامه اجرایی یا یک اعلامیه مذاکره می‏کنیم که از سوی رییس جمهوری امضا خواهد شد و کنگره به آن رای نخواهد داد. اعلامیه همکاری که ما در صدد تهیه آن هستیم، خیلی گسترده است و اساس همکاری های استراتژیک ما را خواهد ساخت.»
با بررسی دقیق گفته های سفیر جدید آمریکا در کابل و سخنان پیشین مقامات آمریکایی در خواهیم یافت که چرا آمریکا به دنبال تنظیم روابط استراتژیک آمریکا و افغانستان بر اساس یک اعلامیه است و نه پیمانی استراتژیک. این مطلب از 2 زاویه قابل تامل است. یکی سیاسی و دیگری حقوقی.
از نظر سیاسی دولت باراک اوباما در شرایطی نیست که بتواند یک پیمان استراتژیک با افغانستان را تنظیم نماید. در آمریکا اختلاف شدیدی میان رییس جمهور به عنوان قوه مجریه و نمایندگان دموکرات کنگره که در اقلیت هستند و همچنین نمایندگان جمهوری خواه کنگره که اکثریت کنگره را در دست دارند و به عنوان قوه مقننه آمریکا فعالیت می‏کنند، وجود دارد. این اختلافات در طیف‏های گوناگونی گسترده شده است. از تصویب بودجه سالانه آمریکا و بدهکاری های این کشور گرفته تا جهت گیری های سیاست خارجی آمریکا در قبال چین، روسیه و شهرک سازی های اسراییل در شهر بیت المقدس و ...
در این میان جنگ افغانستان نیز به موضوعی برای اختلاف میان دولت آمریکا و کنگره این کشور بدل گشته است. اهم این اختلافات مربوط به نحوه‏ی تخصیص بودجه برای جنگ افغانستان، صلح با طالبان، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و فساد مالی ارتش و پیمانکاران مالی آمریکا در افغانستان و ... می شود.
از دیگر سو در افغانستان نیز میان ریاست جمهوری و پارلمان شکاف عمیقی وجود دارد. اختلاف بر سر محکمه ویژه انتخابات، گفت‏وگوهای صلح با طالبان، معرفی نکردن اعضای باقیمانده کابینه از سوی رییس جمهور، نداشتن رای اعتماد مقامات لوی سارونوالی و همچنین استره محکمه و... شکاف میان دولت و پارلمان را بیشتر و بیشتر کرده است.
حال هر دو رییس جمهور آمریکا و افغانستان در صورت تنظیم قراردادی تحت عنوان پیمان استراتژیک (Strategic Pact) نیازمند تایید و تصویب پارلمان های آمریکا و افغانستان می باشند که با وجود اختلافات عمیق میان دولت و پارلمان در هر دو کشور همراهی پارلمان با دولت بعید به نظر می رسد. با این حال این تحلیل با نگاه دولتمردان آمریکا صورت گرفته است. واقع چنین است که در افغانستان رییس جمهور و مجموعه قوه مجریه بر روی پیمان استراتژیک (Strategic Pact) تاکید دارند و نه اعلامیه استراتژیک (Strategic Declaration).
هم رییس جمهور کرزی و هم رنگین دادفر اسپنتا مشاور رییس جمهور بارها تاکید کرده اند که هدف و تاکید افغانستان این است که روابط استراتژیک آمریکا و افغانستان را تحت قراردادی استراتژیک در قالب یک پیمان تنظیم نمایند. اسپنتا به صراحت گفته بود که اعلامیه استراتژیک سال 2003 میان آمریکا و افغانستان جدای از اینکه مغایر با قانون اساسی افغانستان است دارای نقص های فراوانی نیز می باشد. اسپنتا تاکید کرده بود که تلاش دولت افغانستان بر این است که گفت‏وگوهای استراتژیک میان آمریکا و افغانستان را به سوی عقد یک پیمان (Pact) هدایت نمایند. وی تاکید کرده بود که یکی از شروط افغانستان برای گفت‏وگوهای استراتژیک تنظیم پیمانی استراتژیک خواهد بود. کرزی و تیم او برای حل مشکل پارلمان چاره ای نیز اندیشیده بودند. وی بر آن بود که با تشکیل لویه جرگه ای سراسری این پیمان را به تصویب این جرگه برساند تا بتواند به این وسیله پارلمان را دور بزند. با این حال با قدرت نمایی و پافشاری پارلمان و از دیگر سو فشارهای خارجی باعث شد که کرزی تا حدودی از موضع خود عقب نشینی نماید.
آمریکایی ها نیز که با دیدی وسیع تر به مشاهده‏ی تحولات سیاسی افغانستان می پردازند از همان ابتدا به این نتیجه رسیده بودند که پارلمان افغانستان با وجود اختلافات وسیعی که با دولت دارد هرگز به امضای چنین پیمانی راضی نخواهد شد. از همین رو آن ها تاکییدشان بر تنظیم قراردادی تحت عنوان اعلامیه استراتژیک بود.
اما از بعد حقوقی باید گفت که آمریکا دلایل خاصی برای تاکید بر اعلامیه استراتژیک به جای پیمان استراتژیک دارد. در حقوق بین الملل عمومی، معاهدات (Treaty) میان دو یا چند کشور در قالب های گوناگونی تنظیم می شود. یکی از این گونه ها پیمان (Pact) و دیگری اعلامیه (Declaration) است. این دو گونه معاهده از وجوه گوناگون اختلافات زیادی با یکدیگر دارند. حال تاکید آمریکا بر اعلامیه استراتژیک و تاکید افغانستان بر پیمان استراتژیک به دلیل وجود اختلاف میان این دو گونه معاهده است. در صورت عقد معاهده ای میان آمریکا و افغانستان به صورت پیمان به دلیل شکل خاص تنظیم و قوانین بین المللی که ناظر بر آن است همانند کنوانسیون وین در مورد حقوق معاهدات، قوانین سخت گیرانه‏ای در زمینه ضمانت اجرای آن و همچنین تبعات حقوقی آن وجود دارد که این موارد درباره اعلامیه (Declaration) صدق  نمی کند. باید دانست که اصرار افغانستان بر پیمان استراتژیک به این دلیل است که در غالب اعلامیه افغانستان قادر نخواهد بود آمریکا را به اجرای تعهدات خود مجبور نماید. زیرا هیچ وسیله ای در اختیار ندارد که بتواند از آن به عنوان اهرم فشار بر آمریکا استفاده نماید. اما این موضوع درباره آمریکا صدق نمی کند. دولت آمریکا به راحتی میتواند افغانستان را به اجرای تعهدات خود در اعلامیه استراتژیک مجبور نماید.
اما اگر معاهده‏‏ی استراتژیک میان افغانستان و آمریکا در غالب پیمان عقد شود افغانستان قادر خواهد بود که در صورت عدم اجرای تعهدات از سوی آمریکا طبق مواد پیش بینی و درج شده در متن پیمان برای احیای حق خود اقدام نماید. افغانستان توانایی خواهد داشت به آمریکا فشار آورده و به مجامع بین المللی همانند سازمان ملل شکایت نماید.
دولت آمریکا با هدایت گفت‏‏وگوهای استراتژیک آمریکا و افغانستان به سوی اعلامیه‏ای استراتژیک، کنگره آمریکا و پارلمان افغانستان را دور زده و توانایی خواهد داشت تا خواست های خود را به افغانستان با شیوه‏ای قانونی تحمیل نماید بدون اینکه تن به خواسته های افغانستان داده باشد.
https://payam-aftab.com/vdcf10dy.w6dt1agiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

0