برای تأمین صلح و امنیت باید گفتمان ملی و بین الافغانی با شرکت همه جناحهای سیاسی و نخبگان جامعه افغانستان دایر شود و یک طرح صلح برمبنای واقعیتهای عینی جامعه و مصالح ملی ارائه گردد و تمام گروههای سیاسی به آن گردن بنهند.
در این روز «زنگ صلح» در مقر سازمان ملل (در شهر نیویورک) بهصدا درمیآید. این زنگ از سکههای اهدایی کودکان از تمام قارهها به جز آفریقا ساخته شدهاست و هدیهای از سوی انجمن سازمان ملل ژاپن جهت یادآوری «هزینه انسانی جنگ» است. در کنار زنگ نوشتهاست؛ «زنده باد صلح مطلق جهانی».
افراد میتوانند برای بزرگداشت روز بینالمللی صلح، لباسهایی با طرح کبوتر سفید صلح بپوشند. انگیزۀ مجمع عمومی سازمان ملل از نامگذاری این روز به عنوان "روز جهانی صلح" ترویج صلح در میان ملتهای مختلف جهان بود. در اعلامیهی این مجمع آمده است: «این روز باید رسماً به این عنوان نامیده و جشن گرفته شود. از این روز باید برای مراقبت از ایدۀ صلح و تقویت آن در درون کشورها و اقوام مختلف بهره گرفت.
گرامی داشت روز جهانی صلح از این جهت مهم است که در این دنیای پر از جنگ و آشوب یک روز را به دور از دغدغه جنگ و آشوب بگذرانیم و این یک رؤیای دست یافتنی است.
صلح از نیازهای اولیه و اساسی بشر است و مردم افغانستان که بیش از 4 دهه در بحران و ناامنی به سر میبرند به صلح و امنیت نیاز مبرم دارند. البته باید توجه داشت که صلح تنها به معنای عدم و نبود جنگ نیست بلکه برای زندگی صلح آمیز علاوه بر نبود جنگ به عدالت اجتماعی، تأمین حقوق شهروندی، حفظ حریم خصوصی و آزادی عقیده و بیان نیز ضرورت دارد.
صلح و امنیت هم در صورتی در افغانستان برقرار میشود که واقعیت چند قومی افغانستان به رسمیت شناخته شده و همه از حقوق شهروندی برابر و عادلانه برخوردار شوند و حکومت و نظام آینده ممثل اراده همه مردم افغانستان باشد و از طریق یک روند دمواکرتیک و مدرن به وجود آید. مهمترین شرط موفقیت گفتگوهای صلح واقع بینی و پذیرفتن واقعیت جامعه چند قومی افغانستان و پرداختن به حل ریشهای بحران افغانستان است.
افغانستان جامعه چند قومی است و حکومت انحصاری تک قومی و تحمیل زبان و فرهنگ یک قوم بر سایر اقوام کشور امکان پذیر نیست و بحران کشور را دوام دار خواهد کرد و به تنشهای قومی و زبانی بیشتر خواهد انجامید.
در افغانستان هم اگر صلح و امنیت پایدار میخواهیم باید به مؤلفههای اساسی صلح یعنی، عدالت و آزدی توجه جدی نماییم زیرا که صلح واقعی بدون عدالت و آزادی تحقق نیافته و پایدار نخواهد ماند.
صلح آن نیست که یک گروه با زور تفنگ و با حمایت کشورهای خارجی خواستهها و اهداف خود را بر همگان تحمیل کند و حقوق دیگران را نادیده بگیرد و دیگران هم از ترس جان شان دم برنیاورند و سکوت پیشه نمایند و مجبور به اطاعت از ارادۀ دیگران باشد.
نکته حایز اهمیت که در هرطرح صلحی آگاهانه یا نا آگاهانه مورد غفلت قرار گرفته است شناخت عوامل و ریشههای اصلی بحران افغانستان و ارائه راهکارهای مناسب برای حل آنها است که باید جدا مورد توجه قرار گیرد تا صلح پایدار و ثبات دایمی در افغانستان استقرار یابد. هرنوع طرح صلحی بدون شناخت عوامل و ریشه های بحران طولانی مدت افغانستان و چاره اندیشی برای حل آن محکوم به شکست خواهد بود.
بزرگترین عامل بحران و جنگ داخلی افغانستان انحصار طلبی، برتری جویی قومی، تبعیض و بیعدالتی در حق اقوام افغانستان از سوی دولت مردان قوم حاکم است. قومی که در 300 سال گذشته انحصار قدرت را در افغانستان در دست داشته و با سوء استفاده از قدرت و حکومت به تضعیف و سرکوب و غصب زمینهای اقوام غیر پشتون پرداخته و هرنوع ظلم، تبعیض و بی عدالتی را در حق مردم اقوام غیر پشتون روا داشته است.
حاکمیت تک قومی با تهدید و ارعاب نمیتواند به صلح منجر شود و امنیت بیاورد چنانکه در یک سال گذشته ما شاهد آن بودیم. از این رو برای تأمین صلح و امنیت باید گفتمان ملی و بین الافغانی با شرکت همه جناحهای سیاسی و نخبگان جامعه افغانستان دایر شود و یک طرح صلح برمبنای واقعیتهای عینی جامعه و مصالح ملی ارائه گردد و تمام گروههای سیاسی به آن گردن بنهند تا افغانستان از بحران موجود رهایی یابد.