اخیراً، بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف، به افزایش ذخایر طلا روی آوردهاند بهطوریکه ذخایر این فلز گرانبها، به بالاترین حد خود در طی سه دهه اخیر رسیدهاست.
اخیراً، بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف، به افزایش ذخایر طلا روی آوردهاند بهطوریکه ذخایر این فلز گرانبها، به بالاترین حد خود در طی سه دهه اخیر رسیدهاست. چنین روندی زمانی اهمیت بیشتری مییابد که این اقدام بانکهای مرکزی با کاهش دارایی دلاری ایالاتمتحده و در بحبوحه نشستهای فدرال رزرو برای تصمیم دربارهٔ نرخ بهره در ایالاتمتحده و خرید اوراق قرضه مصادف شدهاست.
باوجوداینکه نزدیک به پنج دهه از قطع رابطه دلار و طلا میگذرد اما ارتباط میان آنها همچنان اهمیت بالایی دارد. درواقع، رابطه طلا و دلار آمریکا قدمت زیادی دارد و امروزه بین آنها رابطه معکوسی به چشم میخورد؛ بهطوریکه افزایش ارزش دلار منجر به کاهش قیمت طلا خواهد شد. به همین ترتیب، اگر امروز افزایشی در نرخ طلا وجود داشته باشد، حاکی از کاهش ارزش دلار آمریکا خواهد بود. نرخ ارز قدرت خرید ارزهای مختلف را برابر میسازد؛ یعنی، نرخ ارز در بین ارزهای ملی برای تطبیق نسبت سطح قیمت کشورها تعدیل میشود؛ اما در عمل، در بلندمدت نرخ ارز از برابری قدرت خرید، جدا میشود. بااینوجود، تغییر در سطح قیمتهای نسبی یکی از عوامل تعیینکنندهٔ نرخ ارز است؛ بنابراین متغیرهای مؤثر بر برابری قدرت خرید و قیمتهای نسبی و قیمتهای عناصر کلیدی (مانند نرخ بهره) بر روابط بین ارزها و تصمیم به ذخایر ارزی یا دارایی جایگزین (مانند طلا) مؤثر است. افزون بر این، دلار، یک ارز مسلط جهانی است و افزایش و کاهش ارزش دلار آمریکا در تعیین ارزش پول سایر کشورها تأثیرگذار است؛ اما افزایش یا کاهش ارزش طلا روی ارزش پول ملی کشورها، اثری ندارد؛ بهخصوص پس از قطع رابطه دلار- طلا توسط نیکسون در دهه ۱۹۷۰ و پایان سیستم برتن وودز، کشورها برای پشتوانه ارز ملی خود، نیازی به طلا ندارند و برای اقتصادهای ملی، طلا نقش دارایی امن و پوششی را ایفا میکند.
با توجه به مباحث گسترده جاری در فدرال رزرو برای تصمیمگیری دربارهٔ نرخ بهره، بازار طلا و ذخایر طلا، حساسیت زیادی پیدا کردهاست چون افزایش تنشهای سیاسی دربارهٔ اوکراین، میل به خرید طلا را در میان تاجران و انباشت ذخایر طلا را در میان بانکهای مرکزی افزایش دادهاست. درواقع، طلا پناهگاهی در برابر فشارهای تورمی و پوشش ریسک درزمینهٔ تنشهای احتمالی بیشتر در اروپا بهشمار میرود. در نشست ماه سپتامبر ۲۰۲۱ فدرال رزرو بود که کاهش خرید اوراق قرضه برای ماه نوامبر سال گذشته میلادی، پیشبینی شد و اینکه افزایش نرخ بهره در سال جاری میلادی اتفاق خواهد افتاد. در آن زمان، این پیشبینی و هشدار، افت ارزش طلا را به دنبال داشت اما در حال حاضر، حتی باوجود افت ارزش طلا و نوسان آن، شورای جهانی طلا گزارش دادهاست که بانکهای مرکزی به میزانی بالغبر ۴۵۰۰ تن ذخایر طلای خود را افزایش دادهاند. اگرچه ریشه بلندمدت چنین روندی به بحران مالی سال ۲۰۰۸ و تلاش کشورها برای انباشتهای از دارایی امن در دوران بحران مربوط میشود اما در ادامه این روند، تلاش اقتصادهای نوظهور برای گذار از اتکای محض به سیستم دلاری در تجارت و مالیه جهانی نیز بسترساز این افزایش ذخایر طلا بودهاست.
اقداماتی از قبیل کنار گذاشتن دلار از معاملات بهابازار در چین و چیرگی یوآن، در کنار تلاش کشورهای دیگری برای تثبیت پیمانهای ارزی دو یا چندجانبه که از زمان جنگ تجاری دونالد ترامپ، شدت گرفت، هرچند که هنوز نتوانستهاست جایگاه دلار بهمثابه ارز مسلط جهانی را بهصورت جدی متزلزل کند اما نشانه شروع روندی است که تلاش همزمان اقتصادهای نوظهور برای انحصار زدایی از روابط مالی بینالمللی را نیز منعکس میسازد. هرچند که به نظر نمیرسد این روندها به جایگزینی ارز مسلط دیگری در اقتصاد بینالمللی بینجامد اما نتیجه محتمل آن بهصورت ایجاد سیستمهای رقیب ارزی- تجاری خواهد بود که با توجه به چشمانداز استمرار تنشهای اقتصادی-سیاسی، هزینه معاملاتی را برای اقتصادهای نوظهور کاهش میدهد.