مخالفان، این تصمیم را در تضاد با آنچه راه حل «تشکیل ۲ دولت» خوانده میشود، میدانند. این راه حل پس از شکست اعراب در جنگ سال ۱۹۶۷ با رژیم صهیونیستی مطرح شد و مبتنی بر تشکیل ۲ کشور فلسطین و «اسراییل» در کنار یکدیگر است. قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل متحد در نوامبر ۱۹۶۷، راه حل تشکیل ۲ دولت را ساختاری حقوقی داد.
بر این اساس، مرزهای قانونی «کشور اسراییل» در محدوده زمینهای اشغال شده فلسطین در سال ۱۹۴۸-یعنی سال تأسیس آن رژیم-است؛ بنابراین از نظر سازمان ملل، مناطقی را که رژیم صهیونیستی فراتر از آن مرزها تصرف کرده جزو مناطق اشغالی و غیرقانونی محسوب میشود.
از نظر سازمان ملل، مرزهای قانونی فلسطین نیز شامل کرانه باختری رود اردن، بیت المقدس شرقی و باریکه غزه است؛ به عبارت دیگر محدوده کشور فلسطین به مناطقی گفته میشود که پیش از جنگ ۱۹۶۷ بود. این مناطق ۲۲ درصد از کل سرزمین تاریخی فلسطین محسوب میشود.
رژیم صهیونیستی در جریان جنگ سال ۱۹۶۷ و پس از آن بخشهای وسیعی از مناطق فلسطینی را در کرانه باختری رود اردن و بیت المقدس شرقی اشغال کرده است. رژیم صهیونیستی طی این سالها حدود ۱۵۰ شهرک در این مناطق ساخته است که بیش از نیم میلیون صهیونیست در آنها اسکان داده شدهاند.
صهیونیستها همزمان برای کاهش حضور اجتماعی فلسطینیان در این مناطق به صورت سیستماتیک تلاش میکند. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۵ حتی یک مورد مجوزِ ساختوساز به فلسطینیان در این مناطق داده نشده است.
راه حل تشکیل ۲ دولت از همان ابتدای مطرح شدنش تاکنون، در حد کلیات بوده و اجرایی شدن آن به حل عادلانه مسائل مورد اختلاف از طریق گفت و گو منوط شده است. ۲ طرف اختلافهای متعدد و حل نشدهای از جمله تعیین تکلیف وضعیت آوارگان فلسطینی و نیز وضعیت شهر بیت المقدس دارند.
فلسطینیان خواستار تشکیل کشور فلسطین به پایتختی بیت المقدس شرقی هستند اما رژیم صهیونیستی این شهر را پایتخت یکپارچه و همیشگی خود میداند.
ادعای رژیم صهیونیستی در حالی است که بخش شرقی بیت المقدس از نظر سازمان ملل جزء مناطق فلسطینی است و حضور آن رژیم در آن مناطق مصداق اشغالگری است. سازمان ملل، تل آویو را پایتخت رژیم صهیونیستی میداند.
تصمیم احتمالی ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا به تل آویو به بیت المقدس در شرایطی که هنوز وضعیت این شهر تعیین تکلیف نشده است اقدامی بحثبرانگیز خواهد بود که میتواند تنش در آن منطقه را افزایش دهد.
آمریکا گرچه روابط نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارد اما استمرار اشغالگریها و تخطی این رژیم از قوانین بینالمللی به حدی بوده است که حتی واشنگتن به تازگی و در جریان تصویب قطعنامهای علیه شهرک سازیها، در اقدامی غیرمعمول از وتوی آن خودداری کرد.
قطعنامه ۲۳۳۴ که سوم جدی (۲۳ دسامبر سال گذشته میلادی) تصویب شد، ضمن محکوم کردن ادامه شهرک سازی رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی فلسطینی خواستار توقف این ساخت و سازها شد.
حدود ۷۰ کشور و سازمان بینالمللی شرکت کننده نیز در نشست موسوم به صلح خاورمیانه که روز ۲۶ جدی (۱۵ ژانویه) در پاریس برگزار شد، در بیانیهای خواستار تشکیل ۲ دولت شدند و همزمان از رژیم صهیونیستی نیز خواستند تا به مرزهای ۱۹۶۷ میلادی احترام بگذارد و از مناطقی که پس از این سال اشغال کرده است، خارج شود.
این در حالی است که رژیم صهیونیستی به تمامی این قطعنامهها و درخواستها بیتوجه بوده و به سیاستهای خود ادامه میدهد. بنامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم قطعنامه ۲۳۳۴ را «شرم آور» توصیف کرد و در اقدامی که بسیاری آن را فرار به جلو دانستند، وزارت خارجه را مأمور تجدید نظر در روابط با سازمان ملل کرد.
در چنین شرایطی مواضع و برنامههای ترامپ در آمریکا میتواند صهیونیستها را در پیگیری سیاستهای توسعه طلبانه و اشغالگرایانه جسورتر کند. ترامپ به شدت از همراهی دولت اوباما در تصویب قطعنامه علیه شهرک سازیها انتقاد کرده و به اسراییل وعده داده است که پس از روی کارآمدن وی اوضاع تغییر خواهد کرد.
به نظر میرسد افزایش حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی بیاعتباری آن کشور در نقش میانجی گفت و گوهای به اصطلاح صلح بین فلسطینیان و صهیونیستها را در پی خواهد داشت.
از سوی دیگر اینگونه اقدامات جانبدارانه میتواند منطق گروههای مقاومت فلسطینی در بینتیجه بودن مذاکرات سازش با رژیم صهیونیستی را تقویت کند و موج تازه اعتراض فلسطینیها را در پی داشته باشد.