به گزارش پیام آفتاب، روزی که پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی افغانستان به مناسبت انتقال مسئولیت رهبری حملههای نظامی علیه مخالفان از ناتو به نیروهای امنیتی ملی کشور برافراشته شد، درهمان روز پرچم دیگری به نام امارت اسلامی افغانستان در دوحه؛ پایتخت قطر به اهتزاز درآمد!
دفتر قطر برای طالبان که از دیربازی مورد مناقشهی افغانستان و آمریکا بود، پس از رضایت دولت کابل به بازگشایی آن به عنوان آدرسی برای مذاکره، نه تنها دفترسیاسی افتتاح شد، بلکه دولتی در تبعید به وجود آمد. نمایندهی رسمی طالبان در قطر به جای اعلام آمادگی مذاکره با دولت افغانستان، از تعامل با کشورهای جهانی و رسمیت یافتن این تشکیلات در سازمانهای بینالمللی سخن گفت. وی خواهان ختم اشغال افغانستان توسط نیروهای غربی شد و تمامی این ادعاها را از آدرس ساختاری تحت نام "امارت اسلامی" مطرح نمود نه یک حزب نظامی درحال جنگ که قصد وارد شدن در پروسههای سیاسی را دارد.
هرچند رئیس جمهور حامد کرزی در همان روز و در مراسم انتقال مسئولیتهای به این رخداد چراغ سبز نشان داد، ولی پس از بازگشایی دفتری زیرنام امارت اسلامی در غیبت نماینده رسمی دولت کابل، به این مسأله واکنش نشان داد. زیرا حامدکرزی قصد اعزام نماینده برای مذاکره را داشت، ولی ادعای دفتر قطر انجام معاملهای بود که حاصل جمع آن برای حکومت کنونی افغانستان صفر است. زیرا امارت اسلامی در تضاد آشکار با جمهوری اسلامی قرار داشته و پذیرش چنین نظامی به معنای پشت پا زدن به تمامی دستاوردهای نیم بند یازده سال گذشته خواهد بود.
«عبدالقیوم سجادی» عضو کمیسیون روابط بینالملل مجلس نمایندگان قبول کردن این دفتر را از سوی دولت کابل به معنای وارد شدن در میدان معاملهای میداند که ممکن است دستاوردهای یازده سال گذشته در آن مخدوش شده یا از بین بروند. این عضو مجلس، بازگشایی دفتر قطر را در تأمین صلح و تحقق ثبات موثر ندانسته و اعمال فشار بر منابع حمایتی این گروه را راهکار بهتری برای تأمین صلح و ثبات در افغانستان میداند.
به باور سجادی، گشایش دفتر قطر این واقعیت را بازگو میکند که دستهایی وجود دارند که به جای اعمال فشار بر منابع تروریستی و تضعیف عوامل آن، به تقویت آنان پرداخته و در راستای رسمیت بخشیدن به آنان فعال هستند.
به همین دلیل نیز دولت کابل مذاکره روی پیمان امنیتی با واشنگتن را متوقف ساخته و این موضوع نوعی اعتراض به اقدام کاخ سفید مبنی بر افتتاح دولت طالبان بدون حضور و نقش دولت کابل باحمایت امریکا بود.
هرچند نوع ساختار دفتر قطر با نام و نشان امارت اسلامی و تعیین تاریخ برای مذاکره از سوی امریکا رد شد؛ اما کارشناسان براین باور اند که اصرار و سماجت طالبان روی خواستهها شان مبنی بر ایجاد امارت اسلامی و متقضیات آن منجر به نامگذاری این دفتر شده است.
وحید مژده، آگاه امورسیاسی معتقد است که این اقدام به معنای آن است که دولت کابل از نظر طالبان فاقد اعتبار است و همانگونه که پیش از این نیز گفته بودند؛ این گروه با امریکا مذاکره نموده و خواستههای خویش را با آنان مطرح خواهند کرد. سهم دهی طالبان در ساختارسیاسی آینده نیز به گونهای است که آنان میخواهند و این خواستهها پیامد نامطلوبی را برای دولت قانونی افغانستان خواهد داشت.
پیش از این نیز زمزمهای از پایه گذاری حزبی توسط طالبان در افغانستان بود که با وجود قدرت سیاسی در ساختار اداری دولت از توانمندی نظامی لازم نیز برخوردار بوده باشند که این رخداد برای دولت نوپای افغانستان به مثابهی زنگ خطر دایمی خواهد بود.
امارت اسلامی طالبان؛ بُرد یا باخت؟
با وجودی که دولت اسلامی در افغانستان با پسوند جمهوری آن با ماهیت دموکراتیک شکل گرفته و حداقل در سطح سمبولیک به فرآیند آن توجه شده و عملیاتی میگردد، ایجاد امارت اسلامی چقدر عملی خواهد بود؟ از جانب دیگر این اقدام هرچند اجرایی نگردد، به لحاظ سیاسی طالبان را به خواستههای سیاسی شان نزدیکتر خواهد ساخت یا فاصله را میان دولت کابل و طالبان بیشتر خواهد ساخت؟
«نوید الهام» روزنامه نگار و نویسنده معتقد است که این اقدام در مغایرت آشکار با مبنا و ماهیت نظام کنونی افغانستان قرار داشته و پایه گذاری آن از سوی ایالات متحده آمریکا در قطر، حیرت آور به نظر میرسد. با این حال، به باور وی، ایجاد دفتری زیرنام امارت اسلامی با ادعاهای کنونی آن به جای اینکه زمینهی تعامل را میان دولت کابل و طالبان فراهم سازد، زمینههای تقابل را بیشتر خواهد ساخت.
برخی از کارشناسان این حرکت را از سوی طالبان پیروزی آنان در حد سمبولیک میدانند، ولی تعداد دیگری این اقدام را نوعی اشتباه تاریخی طالبان تلقی میکنند.
درحالیکه «وحید مژده» افتتاح دفتر امارت اسلامی را در قطر، پیروزی طالبان در ظاهر امر میداند؛ اما «فضل رحمان اوریا» سخنگوی ائتلاف ملی افغانستان، اعلام موضع طالبان از آدرس امارت اسلامی را اشتباه تاریخی آنان میداند. زیرا به باور وی این امر مسلم است که پذیرش نظام سیاسی با نشانههای ساختاری امارت اسلامی و رویکردهای عملی نظام طالبانی نه برای مردم افغانستان و نه هم برای جامعه جهانی قابل پذیرش است. بنابراین، به هیچ وجه نباید این گروه به تحقق خواستههای شان زیر این نام رسمی دلخوش بوده و ایجاد چنین نظام یا سهم گیری در ساختار سیاسی با آن خواستهها یک امر محال خواهد بود.
با این وجود، باید منتظر زمان بود و مشاهده کرد که واکنش دولت کابل و فشار افکار عامه که در خصوص این امر به میان آمده است، چه تغییراتی را در این فرایند ایجاد نموده و منجر به چه تعامل در این عرصه خواهد شد.
محمدرضا گلکوهی
انتهای پیام/.