یکسال پیش در چنین روزی توافقنامه صلح میان ایالات متحده آمریکا و گروه طالبان
باگذشت یکسال از امضای این موافقت نامه اکثر کارشناسان آن را ناکام ارزیابی میکنند و آن را دارای ضعفهای زیادی میدانند. زیرا طالبان به هیچیک از مواد توافقنامه مذکور عمل نکردند نه خشونت ها را کاهش دادند و نه ارتباط خود را با شبکه های تروریستی دیگر مثل القاعده قطع نمودند. زندانیان رهاشدهای طالبان دوباره به میدانهای نبرد برگشتهاند و موجب گسترش خشونتها گردیده است.
در دوحه پایتخت قطر توسط زلمی خلیل زاد نماینده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان و ملا عبدالغنی برادر معاون سیاسی طالبان به امضا رسید.
هرچند که از جزئیات این توافقنامه خبری به بیرون درز نکرده است و بیشتر مواد این توافقنامه محرمانه تلقی شده و مخفی مانده است اما بخشی از مواد این توافقنامه که در اختیار رسانهها قرار گرفته است چند مورد به چشم می خورد.
در این توافقنامه که میان طالبان و ایالات متحده امریکا در ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ (دهم حوت/اسفند)1388 در دوحه قطر به امضا رسید، آمریکا متعهد به خروج سربازانش از افغانستان تا اول ماه می ۲۰۲۱ شد و طالبان نیز متعهد به قطع رابطه با شبکههای تروریستی از جمله القاعده گردید.
بخشی از توافقنامه صلح رهایی ۵۰۰۰ زندانی گروه طالبان از زندانهای دولت و آغاز گفتگوهای دولت با گروه طالبان تا سه ماه بعد از امضای موافقتنامه بود. اما مذاکرات مورد نظر در سپتامبر سال گذشته با تأخیر چندین ماهه برگذار شد که دستاورد زیادی نداشته است و دور نمای صلح چندان روشن نیست. تنها دستاورد این توافقنامه برای افغانستان آزادی ۱۰۰۰ سرباز نیروهای امنیتی است که در بند طالبان بودند که شامل رهایی زندانیان دو طرف گردیدند.
مهمترین دستاورد ملموس توافقنامه دوحه برای آمریکا قطع حملات گروه طالبان به پایگاههای نیروهای امریکایی و کشته نشدن هیچ سرباز آمریکایی در یک سال گذشته است.
انتظار می رفت پس از امضای توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان و آزاد سازی 5000 جنگجوی طالبان از سوی دولت افغانستان خشونتها کاهش یافته و روند گفتگوهای صلح افغانستان سرعت بگیرد اما برخلاف انتظارات نه تنها خشونتها کاهش نیافت بلکه افزایش یافت و این توافقنامه به طالبان روحیه و اعتماد به نفس داد و این اعتماد به نفس کاذب طالبان باعث شد که این گروه حملات
غیبت دولت افغانستان که یک طرف اصلی در منازعات است در مذاکرات صلح و روند تنظیم توافقنامه صلح و بی خبری از مواد توافقنامه صلح مذکور بدبینی شدیدی را نسبت به آقای خلیل زاد و دولت امریکا ایجاد کرد و موجب بی اعتمادی افغانستان به آقای خلیل زاد گردید.
به شهرها و مواضع نیروهای دولتی را افزایش بدهد که نمونۀ بارز آن حمله به شهر لشکرگاه مرکز ولایت هلمند در جنوب افغانستان بود.
طالبان پس از ناکامی در تصرف شهر لشکرگاه تاکتیک خود را عوض کرده و به بمبگذاری در شهرها و کشتن افراد سرشناس و عمدتا فعالان رسانهای روی آورد تا فشار روانی بر دولت افغانستان را افزایش دهد و در میز مذاکرات امتیاز سیاسی بگیرد.
باگذشت یکسال از امضای این موافقت نامه اکثر کارشناسان آن را ناکام ارزیابی میکنند و آن را دارای ضعفهای زیادی میدانند. زیرا طالبان به هیچیک از مواد توافقنامه مذکور عمل نکردند نه خشونت ها را کاهش دادند و نه ارتباط خود را با شبکه های تروریستی دیگر مثل القاعده قطع نمودند. زندانیان رهاشدهای طالبان دوباره به میدانهای نبرد برگشتهاند و موجب گسترش خشونتها گردیده است.
سوال این جاست که چرا این توافقنامه دستاورد چندانی نداشته و ناکام ارزیابی میشود؟
دلایل عمدۀ ناکامی این توافقنامه اولا نادیده گرفته شدن دولت افغانستان در خلال این مذاکرات بود در حالیکه هرگونه توافقنامه صلح باید با حضور نمایندگان دولت افغانستان و مالکیت افغانها باشد. غیبت دولت افغانستان که یک طرف اصلی
طالبان پس از ناکامی در تصرف شهر لشکرگاه تاکتیک خود را عوض کرده و به بمبگذاری در شهرها و کشتن افراد سرشناس و عمدتا فعالان رسانهای روی آورد تا فشار روانی بر دولت افغانستان را افزایش دهد و در میز مذاکرات امتیاز سیاسی بگیرد.
در منازعات است در مذاکرات صلح و روند تنظیم توافقنامه صلح و بی خبری از مواد توافقنامه صلح مذکور بدبینی شدیدی را نسبت به آقای خلیل زاد و دولت امریکا ایجاد کرد و موجب بی اعتمادی افغانستان به آقای خلیل زاد گردید.
عامل دیگر ناکامی این توافقنامه عجله در روند مذاکرات و تهیه و تنظیم این موافقنامه بود. دولت دونالد ترامپ می خواست که بدون در نظر داشت وضعیت سیاسی و امنیتی و منافع افغانستان هرچه سریعتر با طالبان برای خروج نیروهای امریکایی به توافق برسد تا آقای ترامپ از آن به عنوان یک دستاورد بزرگ در کارو زار انتخاباتی سود ببرد.
اما عجله در تهیه و تنظیم این موافقت نامه موجب شد که این موافقت نامه ناکام مانده و آقای ترامپ هم به اهدافش نرسد و در انتخابات ریاست جمهوری شکست بخورد.
درسی که میشود از توافقنامه ناکام میان امریکا و طالبان گرفت این است ک باید هرگونه توافق صلح بدون ابهام و به صورت شفاف بوده و دولت افغانستان نقش اصلی و عمده را در آن داشته باشد و پروسه صلح به مالکیت افغانها پیش برود و در هرگونه توافقنامه صلح منافع دراز مدت مردم افغانستان مدنظر گرفته شود وگرنه ناکام خواهد ماند.