اکنون به نظر میرسد که کشورهای غربی کم کم از طالبان نا امید شده و تصمیم دارند در سیاست شان در قبال طالبان تجدید نظر نمایند. اجازه گردهمآیی رهبران و شخصیتهای ضد طالبان در آنکارا گام اول در این راستا تلقی میشود.
ایالات متحده امریکا که تصور میکرد با واگذاری قدرت به طالبان هم خود را از معرکه بیرون بکشد و هم با جایگزینی برخی مهرههای خود در حکومت طالبان به بهانه تشکیل حکومت همه شمول نفوذ و منافع خویش را در افغانستان حفظ کند و از طریق افغانستان سیاستهای خود در آسیای میانه را پیش خواهد برده و چین، روسیه و ایران را نیز از نزدیک رصد نماید. لذا با طالبان وارد مذکره و معامله گردید و با امضای توافقنامه دوحه زمینه سقوط نظام جمهوری افغانستان را فراهم نمود.
پس از امضای توافقنامه دوحه زلمی خلیل زاد و برخی رسانههای همسو با غرب از تغییر طالبان سخن گفته و آن را تبلیغ نمودند. تبلیغ تغییر طالبان به قدری در رسانهها مطرح گردید که حتی برخی از مردم افغانستان و حتی کشورهای همسایه آن را باور کرده و به خورد مردم دادند.
رهبران طالبان نیز از تشکیل حکومت همه شمول سخن گفته و بر حفظ حقوق زنان بویژه حق کار و تحصیل زنان و آزادی بیان و رسانهها و احترام به حقوق شهروندی مردم افغانستان تأکید میکردند.
و سرانجام با اعلام خروج نیروهای نظامی امریکا از افغانستان ولسوالیها به طرز مشکوک سقوط کرده و بدون جنگ به طالبان واگذار میشدندد و سخنگویان آقای غنی و وزارت دفاع آن را عقب نیشنی تاکتیکی مینامیدند!
این عقب نشینی تاکتیکی از ولسوالیهای به شهرها و مراکز ولایات کشیده شد و تا دروازههای کابل ادامه یافت و طالبان بدون درد سر و به آسانی وارد کابل شده و حکومت خویش را اعلام نمود.
غربیها امیدوار بودند که با سیاست هویج و چماق از طالبان امتیاز گرفته و به نام حکومت همه شمول مهرههای خود را به طالبان بقبولاند تا منافع آنها در افغانستان حفظ شود و زمینه فعالیتهای استخباراتی آنها نیز در افغانستان کماکان باقی بماند.
از این رو هم کشورهای غربی و هم کشورهای همسایه روی خوشی به رهبران ضدطالبان نشان نداده و اجازه فعالیتهای سیاسی و نظامی در کشورهای خود به آنها ندادند.
اما باگذشت 9 ماه از تسلط مجدد طالبان، این گروه با وجود همه فشارها در مقابل کشورهای غربی کوتاه نیامده و به هیچ یک از خواستههای آنان روی خوش نشان نداد و سختگیریهای خود برزنان را نیز بیشتر کردند ونهادهای مدافع حقوق بشر را نیز منحل کردند.
از سوی دیگر طالبان روابط خویش با روسیه و چین را بهبود بخشیده و به آنها نزدیکتر شدند تا جایی که دیپلمات طالبان درسفارت افغانستان در مسکو پذیرفته شده و شروع به فعالیت نمود. همچنین سفارت و نمایندگیهای افغانستان در چین نیز به طالبان واگذار شد و قراردهای اقتصادی در زمینه استخراج معادن نفت، مس و آهن میان چین و طالبان امضا گردید.
اکنون به نظر میرسد که کشورهای غربی کم کم از طالبان نا امید شده و تصمیم دارند در سیاست شان در قبال طالبان تجدید نظر نمایند. اجازه گردهمآیی رهبران و شخصیتهای ضد طالبان در آنکارا گام اول در این راستا تلقی میشود.
هرچند که هنوز هم اولویت کشورهای غربی دوری از جنگ و تأکید بر تشکیل حکومت همه شمول مورد نظر آنها است تا با کمترین هزینه خواستههای خود بر طالبان را تحمیل نموده و به اهداف خود در افغانستان دست یابند چنانکه در اعلامیه رهبران سیاسی نیز طالبان را به مذاکره و حل مسائل افغانستان و تشکیل حکومت همه شمول از طریق مذاکره تأکید شده است.
اما در صورتی که بازهم طالبان سرسختی نشان داده و به حکومت همه شمول تن ندهد و برسختگیریهای خود در مورد تحصیل و کار زنان ادامه دهد در آن صورت شعله ورترشدن آتش جنگ و گسترش جبهات نبرد در سراسر افغانستان و همه ولایات در دستورکار قرار خواهد گرفت.
هرچند که رهبران ضدطالبان جایگاه مردمی خود را از دست داده و به ورشکستههای سیاسی تبدیل شده اند اما به دلیل عدم وجود جریانهای جدید در برابر طالبان، آنها هنوز هم در صورت انسجام میتوانند تأثیرگذاری خود را داشته و طالبان را به چالش بکشند.
گمان میرود نشست آنکارا با چراغ سبز کشورهای غربی و ترکیه در حمایت از جبهه ضدطالبان همراه باشد.
پایان سفر ریچارد بنت گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان و دبورا لاینز نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور افغانستان و نتیجه و گزارش سفر آنها تأثیرات مهمی در تصامیم کشورهای غربی و اتخاذ سیاستهای جدید آنها در قبال طالبان خواهد داشت.