بدون شک ایدئولوژی و نرمافزار شکلگیری انقلاب در ایران، دین و آموزههای دینی همچون مبارزه با ظلم، عدالت طلبی، آزادیخواهی، استکبار ستیزی و شهادت طلبی بودهاست.
دین و آموزههای دینی همواره نقش تعیینکنندهای در حرکت تودهها و سرنوشت جوامع بشری داشته و عامل محرک جوامع گوناگون بودهاست و نقش دین و آموزههای دینی را در تحولات جهانی نمیتوان نادیده گرفت.
دین و مذهب" همیشه و در طول تاریخ بشر یکی از تأثیرگذارترین عناصر موجود در هر جامعهای محسوب میگردد که البته این تأثیرگذاری از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت میباشد، اما در مجموع میتوان دین را به عنوان یکی از نهادهای اصلی اجتماعی در هر جامعهای در نظر گرفت که میتواند عامل تعیینکننده و نیرومندی در خلق پدیدههای اجتماعی و حرکت مردم باشد و ما هم در این یادداشت به بررسی نقش دین در انقلاب اسلامی ایران خواهیم پرداخت.
بدون شک ایدئولوژی و نرمافزار شکلگیری انقلاب در ایران، دین و آموزههای دینی همچون مبارزه با ظلم، عدالت طلبی، آزادیخواهی، استکبار ستیزی و شهادت طلبی بودهاست.
هر چند که گروههای انقلابی به سایر جنبههای زندگی بشری، همچون رفاه، آزادی و توسعه اقتصادی، مشارکت سیاسی و استقلال نیز نگاهی داشتند، و گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی مانند ملی مذهبیها و کمونیستها در انقلاب ایران نقش ایفانموده اند و برای پیروزی انقلاب تلاش کردهاند اما از بررسی روند شکلگیری، مبارزات، شعارهای مردم و اهداف انقلاب در مییابیم که نه تنها دین و مذهب و آموزههای دینی در آن نقش مهمی داشته بلکه اصولاً ماهیت انقلاب ایران دینی بود چنانکه از اسم آن پیداست «انقلاب اسلامی».
بادقت در مبانی دینی و آموزههای مذهب تشیع که از نهضت عاشورا الهام میگیرد همه موارد فوق را در طرحی کلی تر، یعنی اسلام خواهی میتوان خلاص کرد چرا که اسلام نیز برای جامعه آزادی، رفاه، توسعه سیاسی و اقتصادی و مشارکت در تعیین سرنوشت را طلب میکند و مذهب تشیع به عنوان ایدئولوژی انقلاب و امام خمینی (ره) به عنوان مرجع تقلید و رهبر و تئوری پرداز انقلاب روحانیت به عنوان صدای رسای انقلاب؛ مناسبتهای مذهبی مانند محرم و صفر، تا سوعا و عاشور به عنوان زمان و حسینیهها و مساجد در مقام هستههای شکلگیری انقلاب به کار گرفته شدند و سایر مطالبات را در یک اصل بزرگتر، یعنی اسلام خواهی به کار بستند و مبارزه را هدایت کرده و به سمت پیروزی و تشکیل جمهوری اسلامی بر مبنای آموزههای دینی و تئوری ولایت فقیه سوق دادند.
آنچه در این نوشتار حایز اهمیت بوده و ما در صدد پاسخ و تبیین آن هستیم پاسخ به این سؤال میباشد که عامل اصلی پیروزی انقلاب در ۲۲ دلو/بهمن سال ۱۳۵۷ چیست؟ و آیا در میان عواملی که برای تبیین انقلاب اسلامی بیان میشود، دین و مذهب نقش تعیینکننده ای داشتهاست؟
با توجه به آثار موجود مکتوب و غیر مکتوب از سمعی و بصری که در زمینه تاریخ انقلاب وجود دارد و همچنین، شعارها و رهبران انقلاب در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که «دین در شکلگیری و پیروزی انقلاب نقش اساسی و تعیینکننده داشتهاست.» و «مکتب تشیع» که مذهب رسمی جامعه ایران است و مشتمل بر جهان بینی و نظام فقهی، حقوقی، سیاسی و اخلاقی خاص خود میباشد و ایثار، شهادت و مبارزه با ظلم جزئی از هویت شیعیان محسوب میشود نقش اساسی و پر رنگی در پیدایش، تداوم، پیروزی و تداوم انقلاب داشتهاست و دارد.
با توجه به مواردی که ذکر کردیم و همچنین خاستگاه انقلاب یعنی مدرسه فیضیه قم به این نتیجه میرسیم که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی یک انقلاب دینی و در جهت احیاء دین و تفکر دینی در جامعه بود. و مقولههای دیگر همچون عدالتخواهی، برابری، آزدی خواهی، حقوق شهروندی و استقلال در چهارچوب اسلام خواهی میگنجد و این مسائل خارج از چارچوب دین نیست.
امام خمینی با طرح نظریه ولایت فقیه و نفی حکومت پهلوی، نقش عمدهای در پیروزی انقلاب ایران داشت.
از آنجا که رهبر انقلاب یک فقیه و مرجع دینی بود و سر آغاز انقلاب هم قم و مدرسه فیضیه و تئوری انقلاب هم جمهوری اسلامی مبتنی بر اصل ولایت فقیه و رهبران اصلی انقلاب و یاران امام نیز همگی از قشر روحانیت بودند نمیتوان به سادگی نقش دین در شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی را انکار نمود و میتوان ادعا کرد که اصولاً ماهیت انقلاب ایران با دین و مذهب گره خورده و این انقلاب ماهیتا یک انقلاب دینی و اسلامی بود.