اقدامات سرکوبگرانه و اختناق آمیز رژیم باعث شد که مردم غزنی نیز مانند مردم سایر ولایات دست به قیام بزنند و از اجرستان(دایه) گرفته تا جاغوری و مالستان و از آنجا به قره باغ و ناهور و مقر و دیگر ولسوالی ولایت غزنی این قیام سرایت نماید.
کودتای 7 ثور/ اردیبهشت 1357 سرآغاز ویرانی و بربادی افغانستان بود و کودتا چیان سرمست از باده پیروزی و لذت قدرت پس از سقوط جمهوری سردار محمد داود شروع به سرکوب مردم و نمودند و هرکسی را که به زعم آنان خطری برای حکومت کودتایی می دانستند دستگیر زندانی و به شهادت می رساندند.
کودتا چیان خلقی و پرچی پس از رسیدن به قدرت شروع به دستگیری گستردۀ علما، تحصیل کردهها، دانشگاهیان، و افراد متنفذ مردمی خان و ارباب نمودند و افراد زیادی را بازداشت کرده و به شهادت رساندند.
کودتا چیان که به اصطلاح برای آوردن آزادی و مساوات و نجات مردم و کشور از استبداد خاندان آل یحی دست به کودتا زده بودند خودشان پس از رسیدن به قدرت چنان جو اختناق و خفقان را به وجود آوردند که روی خاندان آل یحیی را سفید کرده و ظلم و استبداد را به اوج خود رساندند.
كودتای7 ثور/اردیبهشت اوضاع سياسي، اجتماعي و اقتصادي مردم را تحت تأثير و دست خوش تغيير و تحول قرار داد. فرمانهاي پي در پي صادره از طرف حكومت براي مردم ترس و وحشت ایجاد كرد.
اين فرمانها از معاملات تا عروسيها، دارايي و املاك مردم همه و همه را در بر گرفت. براي هر موضوع و مسألهای قانون تازه وضع ميشد، زمین های برخی را گرفته و بین دیگران تقسیم میکردند. دختران جوان بايد از ميان صدها پسر جوان يكي را براي ازدواج انتخاب ميكردند و پدر و مادر حق هيچگونه دخالت را نداشتند.
این اقدامات رژیم باعث شد که مردم از گوشه و کنار کشور علیه رژیم کودتا دست به قیام بزنند که این قیامها از دره صوف و چارکنت شروع شده و به هرات و ارزگان کشیده شد و از آنجا هم به غزنی سرایت کرد.
در بهار 1358ش، فشارها و اختناق عليه مردم تشديد شده بود. كم كم خبرها از قيامهاي مردمي در سراسر کشور از رسانههاي مختلف به گوش ميرسيد
مردم غزنی هم در تنگنا قرار گرفتند هر روز متينگهاي مختلف عليه ارتجاع سياه بين المللي( كه شايد منظور از آن علما و روحانيت كشورهاي اسلامي بود) گشتهاي شبانه، دستگيري بعضي از معلمان مكاتب از جاغوري و مالستان شروع شد و افراد سرشناسی چون مرحوم شریفی وکیل مردم جاغوری در مجلس شورای ملی، اکرم یاری رهبر شعلۀ جاوید را دستگیر و به کابل انتقال دادند و همچنین به دستگیری افراد معتبر و صاحب نفوذ در سطح ولایت غزنی دست زدند.
این اقدامات سربگونه و اختناق آمیز رژیم باعث شد که مردم غزنی نیز مانند مردم سایر ولایات دست به قیام بزنند و از اجرستان(دایه) گرفته تا جاغوری و مالستان و از آنجا به قره باغ و ناهور و مقر و دیگر ولسوالی ولایت غزنی این قیام سرایت نماید. در ابتدای قیام مردم غزنی کنترل سه ولسوالی اجرستان، مالستان و جاغوری از کنترل رژیم خارج شده و به دست مردم افتادند و تلاش رژیم برای باز پس گیری این مناطق به جایی نرسید و مردم با دست های خالی و مسلح به سلاح ایمان توانستند بر نیروهای تا به دندان مسلح و مجهز به توپ و تانک و هلیکوپتر و بمب افکن پیروز شوند.
قیام مردم غزنی ضربه سختی به روحیه رژیم وارد آورد و کنترل مناطق وسیعی را از سیطره دولت خارج ساخت و خبر آن از رادیوهان مختلف پخش و نشر گردید و این مسأله موجب روحیه گرفتن مردم سایر ولایات بخصوص ولایات همجوار غزنی گردید و قیامها به دیگر ولایات گسترش پیدا کرد و موجب ترس رژیم گردید.
با گسترش قیامهای مردمی علیه رژیم آن دسته از افسران و ژنرالان ارتش که عضو جناحهای خلق و پرچم نبودند به صفوف مردم پیوستند و فرماندهی جنگ را به دست گرفته و همرا با مردم به مبارزه علیه رژیم پرداختند.
پس از قیام مردم غزنی و پیروزهای روحیه بخش مردم در برابر رژیم قیامهای مردمی سراسر افغانستان را در برگرفت و اعتراضات به جنگهای نامنظم تبدیل شد که شالودۀ رژیم را سست و در خطر سقوط قرار داد.
خشونت بی حد و حصر رژیم در برابر مردم نه تنها از ارداده و عزم مردم نکاست و ترس در دل آنها راه نداد بلکه عزم مردم را برای سرنگونی رژیم کودتا جزم تر کرد. گسترش قیام در سراسر ولایات رژیم را در خطر سقوط قرار داد و این مسأله اتحاد جماهیر شوروی را نگران ساخت. لئوند برژنف رهبر شوروی به نور محمد تره کی رئیس رژیم کودتا دستور داده بود که حفیظ الله امین را که عامل خشونتها معرفی شد برکنار کند تا شاید از خشم مردم کاسته شود اما امین از نقشه شوروی خبردار گشت و تره کی را به محض بازگشت از اجلاس غیر متعهدها به کابل به قتل رساند و خود کنترل کامل قدرت را به دست گرفت و به خشونت ها بیش از پیش دامن زد و جنگ تمام عیار سراسر افغانستان را فرا گرفت و پایه های لرزان رژیم را بیش از پیش سست نموده و در خطر نابودی قرار داد و این مسأله باعث شد که اتحاد شوروی برای حفظ رژیم وابسته به خود به افغانستان لشکر کشی نماید.