انگیزههای تجاوز نظامی به افغانستان
شمارههای پیشین مقاله حاضر به طرح دیدگاههای ریچارد هالبروک و هیلاری کلینتون پرداخت؛ چهرههایی که نقش اساسی در ترسیم و پیشبرد استراتژی جدید آمریکا در افغانستان دارند، اما هستند ناظرانی که دیدگاهشان در این ارتباط، تفاوت اساسی با تئوریپردازان جنگی آمریکا دارد.
دبیر اسبق «والاستریت ژورنال» توضیح میدهد: آمریکاییها خط لولهای را میخواستند که با رد کردن روسیه و ایران، از راه افغانستان عبور کند. به همین خاطر و برای اطمینان یافتن از اجرایی شدن این برنامه، حمله به افغانستان ضروری بود. افکار عمومی سادهلوح آمریکا نیز با شنیدن این استدلال که به دلیل حملات ۱۱ سپتامبر و برای نجات آنها از تروریسم حمله به افغانستان ضروری است، قانع شدند. موری در اینباره میگوید: با مقایسه چگونگی استقرار نیروهای آمریکایی و نیروهای دیگر کشورهای عضو ناتو در افغانستان، متوجه میشوید که نیروهای آمریکایی بدون شک برای حفاظت از مسیر خط لوله در این کشور مستقر شدهاند و در حقیقت این جنگ برای پول و انرژی است، نه دموکراسی! پاول رابرتز در ادامه گزارش خود با اشاره به نقش یکی دیگر از دستنشاندههای آمریکا در اجرای نقشههای این کشور در منطقه، مینویسد: حدس بزنید چه کسی با جورج بوش، رئیسجمهوری وقت آمریکا مشاوره و قراردادهایی را امضا کرد که اجازه ذخیره و انتقال گاز طبیعی ازبکستان و ترکمنستان از طریق خط لوله افغانستان را میداد؟ این فرد حامد کرزای رئیسجمهوری افغانستان بود که در کشور خودش از هرگونه حمایتی محروم است. سیاستمدار اسبق آمریکایی نوشت: سفیر سابق انگلیس در ازبکستان، به دلیل افشاگریهایش از وزارت خارجه انگلستان اخراج شد و هیچ شکی وجود ندارد که این اقدام، دستوری از جانب واشنگتن بوده است.
راهبرد اوباما و فرضیات ناقص در اینجا نوبت به طرح دیدگاه یکی دیگر از صاحبنظران مسائل افغانستان میرسد که بد نیست به آن توجه کنیم. هفتهنامه آمریکایی «تایم» در گزارشی تصریح کرد که راهبرد باراک اوباما برای افزایش شمار سربازان آمریکایی در افغانستان بر فرضیات ناقص استوار است. «تونی کارن» نویسنده مقاله نوشت؛ اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، میداند که اوضاع جنگ در افغانستان بد پیش میرود، اما او همچنان بر این توهم پافشاری دارد که احتمال بازگشت القاعده، افغانستان را به جنگی ضروری تبدیل کند. به نوشته وی؛ اوباما به همین دلیل دستور داد که ۳۰ هزار نیروی تازهنفس به این جبهه اعزام شوند با این امید که این خط مقدم را تا موقعی حفظ کند که نیروهای افغان بتوانند در نهایت، امور امنیتی را از آمریکاییها تحویل گیرند. «تایم» افزوده است: شاید این هدف محدودی به نظر برسد، اما این راهبرد معتدل، بر فرضیاتی بسیار ناقص استوار است. کارن درباره فرضیه اول، به موضوع تهدید القاعده میپردازد که نیاز به جنگ زمینی را به همراه دارد و درباره نقص این فرضیه مینویسد: اوباما تهدید بازگشت القاعده به دنبال پیروزی طالبان را دلیل اصلی افزایش شدت جنگ در افغانستان میخواند. اما همانگونه که بسیاری از کارشناسان اشاره کردهاند، القاعده برای طرحریزی حمله تروریستی، نیازی به پناهگاههای خاص ندارد و سران آن در مناطق عشایری پاکستان مستقر هستند. معنای آن این است که ماموریت ۱۰۰ هزار نیروی آمریکایی، فقط جلوگیری از این است که چندصد عضو القاعده نتوانند بار دیگر پایگاهی برای خود در افغانستان دست و پا کنند! «تایم» در ادامه توضیحات خود درباره ناقص بودن فرضیه اعزام نیرو به خاطر جلوگیری از تهدید القاعده مینویسد: مشکل دیگر این است که انباشته کردن نیروهای آمریکایی در افغانستان به هر دلیل که باشد، بدون تردید واکنش ملیگرایان افغان را به همراه دارد و شورش را بیشتر میکند. این مسئلهای است که رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا نیز به آن اشاره کرده است. تونی کارن تاکید میکند: واقعیت این است که طالبان بعد از گذشت هشت سال از حمله آمریکا، هنوز نیمی از افغانستان را تحت کنترل دارند. توسعه جنگ زمینی نمیتواند مشکل را حل کند. فرضیه دومی که این هفتهنامه به آن اشاره میکند، آموزش نیروهای افغان برای در دست گرفتن ماموریت امنیتی است؛ و مینویسد: محور راهبرد اوباما برای خروج نیروها از افغانستان، آموزش نیروهای افغان برای برعهده گرفتن مسئولیت امنیتی است درست کاری که در عراق انجام شد، اما افغانستان شباهتی به عراق ندارد و مسئله آموزش امری قطعی نیست. کارن افزوده است: با وجود آموزش ۹۴ هزار نیروی افغان، هنوز نشانهای دال بر این که نیروهای افغانی قادر به مبارزه با طالبان باشند، در دست نیست، نرخ ترک خدمت بالا است، از هر چهار سربازی که سال گذشته آموزش دیدهاند، یک نفر خدمت را ترک کرده است. همینطور نرخ اعتیاد به مواد مخدر بالا رفته است و مهمتر از همه این که قوم تاجیک، بیشترین حضور را در میان نیروهای امنیتی دارد و این قوم تلاش اندکی برای کمک به امنیت قوم پشتون میکند که اکثر کشور را تشکیل میدهند و خاستگاه شورشیان افغان است