واقعیت آن است که بدون همکاری موثر اطلاعاتی و عملیاتی دو کشور حفظ امنیت در مرزها ممکن نخواهد بود. بهویژه آنکه بحث تروریسم و افراطیگرایی در لباس مذهبی هم بر قاچاق مواد مخدر و ترانزیت آن از طریق ایران به بازارهای مصرف افزوده شده و بحث امنیت را ابعاد پیچیدهتری داده است. تردیدی نیست که با توجه به رشد افراطگرایی و تروریسم که امنیت کل خاورمیانه و جنوب آسیا را به خطر انداخته است، یک کشور هرچند قدرتمند به تنهایی نمیتواند با این مشکل برخورد قطعی و بازدارنده داشته باشد.
از این رو انتظار میرود ایران و افغانستان در همکاری موثرتری در پی این سفر قرار گیرند و توافقهای اصولی در قالب موافقتنامههای دوجانبه حاصل شود.محور مهم دومی که در جمهوری اسلامی ایران مورد توجه است و انتظار تصمیمگیری قاطع درباره آن وجود دارد بحث حقابه «هامون» و سیستان از رودخانه مشترک مرزی هیرمند است.
این امر بهخصوص برای بازسازی و احیای «هامون» و نجات سیستان و بلوچستان از خشکسالی و کمبود آب ضرورت قطعی دارد و ایران از افغانستان انتظار دارد که دولت وحدت ملی حداقل در اجرایی کردن قراردادهایی که در اوایل دهه 50 هجری شمسی بین ایران و افغانستان امضا شده و طبق آن سهمیه حقابه هامون و سیستان 26 مترمکعب در ثانیه تعیین شده است، جدیتر عمل کند.محور سوم انتظارات ایران از افغانستان درباره قانونمند کردن حضور افغانها در جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از ورود غیرمجاز آنهاست که در عمل مشکلاتی در پی دارد و گاه در مرزها موجب بروز برخی مشکلات شده است.
در همین چارچوب بحث تسهیل شرایط بازگشت آوارگان افغانی مقیم ایران مطرح میشود و این انتظار وجود دارد که دولت وحدت ملی افغانستان بتواند از تخصص و نیروی کار افغانهای مهاجر به جمهوری اسلامی ایران در بازسازی افغانستان استفاده کند.در مقابل افغانستان نیز میتواند و انتظار دارد که از ظرفیتهای موجود در ایران در جهت بهبود شرایط افغانستان بهره گیرد. این واقعیت که افغانستان کشوری محصور در خشکی است و ایران سواحل طولانی در خلیجفارس و دریای عمان دارد و زیرساختهای لازم در بندرعباس و بندر چابهار وجود دارد، به تنهایی کفایت میکند که بتوان افغانستان را به این بنادر اتصال داد و صادرات و واردات این کشور را تسهیل کرد.
منافع راهبردی دو کشور در توسعه همکاریها در این خصوص است و تصور میشود که اراده سیاسی کافی برای توسعه همکاریها در همین جهت در تهران و کابل وجود داشته باشد. در عین حال افغانستان در موقعیتی است که بتواند از تجربیات علمی و فنی و نیروی تخصصی و سرمایهگذار ایرانی در بخش صنعت و معدن بهره گیرد و شرکتهای ایرانی در این خصوص میتوانند همکاری موثری داشته باشند. شرکت فعال ایران در بازسازی افغانستان میتواند منافع هر دو کشور را دربرداشته باشد.
با توجه به انتظارات و فرصتهای موجود در مناسبات روبه توسعه ایران و افغانستان سفر محمد اشرف غنی و هیات بلندپایه همراه را باید فصل نوینی در مناسبات دو کشور دانست که در یک حوزه فرهنگی قرار دارند و اشتراکات تاریخی، دینی و زبانی آنها بیش از هر کشور دیگری در منطقه است. در یک نگاه کلان و راهبردی مناسبات ایران و افغانستان را باید در نظر گرفت و در جهت بهبود و توسعه آن اقدام کرد. مسائل کوچک و اختلاف برداشتهای موقتی علیالقاعده نباید مصالح کلی را تحتالشعاع قرار دهد. بر همین اساس انتظار میرود دو کشور موافقتنامه امنیتی و راهبردی امضا کنند و نگرانیها از حضور نظامی خارجی در افغانستان را برای جمهوری اسلامی ایران به حداقل ممکن کاهش دهند.
منبع : فرهیخنگان آنلاین